

1 -
آداب خندهرويي
(ماجراهاي محمد و فاطمه)
يه روز، وقتي فاطمه تكاليفش رو انجام داد پيش مامان رفت و پرسيد: خندهرويي يعني چي؟ آخه خانوم معلم ميگه: خوبه آدم هميشه خندهرو باشه.
مامان جواب داد: بله عزيزم، خانوم معلم راست ميگن، خندهرويي خيلي خوبه ولي بايد آدابش رعايت بشه.
فاطمه كه تعجب كرده بود گفت: وا! مگه خنديدن هم آداب داره؟!
مامان دستاي فاطمه رو تو دستش گرفت، كنار خودش نشوند و گفت: بله، گوش بده تا آدابش رو برات بگم: درسته كه ما وقتي دوستمون رو ميبينيم بايد باهاش دست بديم و خندهرو باشيم و قيافمون درهم و گرفته نباشه، ولي حق نداريم به دوستمون يا ديگران بخنديم و اونا رو مسخره كنيم. منظورمون از خندهرويي اينه كه صورتمون شاد و خندون باشه، حتي اگه توي دلمون يه ناراحتي داشته باشيم .
فاطمه پرسيد: پس ما بايد همه جا بخنديم و ناراحتيمون رو نشون نديم؟
مامان جواب داد: نه! يه جاهايي خنديدن كار بديه، مثلا وقتي همه از يه چيزي ناراحتن ما نبايد بخنديم يا وقتي كار بدي ميكنيم نبايد عوض معذرتخواهي بخنديم و خوشحال باشيم .
ما نبايد بيدليل بخنديم ، زياد بخنديم يا بلند بخنديم و مزاحم ديگران بشيم.
پيامبر ما كه هميشه خندهرو بودن ، هيچ وقت با صداي بلند نميخنديدن، بلكه خندههاشون آروم و بيصدا بوده ، پس ما هم بايد سعي كنيم همون طور باشيم.
اينايي كه برات گفتم آداب خندهرويي بود كه بايد حتماً رعايتشون كنيم.
پايان درس اول
|