

4 - آداب مسخره نكردن
(ماجراهاي محمد و فاطمه)
یه روز، مامان مشغول کارای خونه بود که محمد از کلاس اومد و به مامان سلام کرد. مامان وقتی قیافه محمد رو دید گفت: علیک سلام، چرا پسر گلم سرحال نیست اتفاقی افتاده؟! محمد با ناراحتی گفت: امروز، توی کلاس، یکی از بچهها، بقیه رو مسخره میکرد و میخندید. مامان! مسخره کردن کار خیلی بدیه، مگه نه؟!
مامان، دست از کارش کشید، محمدرو کنار خودش نشوند و گفت: بله، مسخره کردن کار بدیه. اگه کسی به دوستش بخنده و اونو مسخره کنه گناه بزرگی کرده و خدا از دستش ناراحت میشه. تازه، اینو میدونی که، مسخره کردن فقط خندیدن به دیگران نیست؟! اگه آدم با چشاش ادای دیگران رو دربیاره یا کارای دیگران رو تقلید کنه، تا بقیه رو بخندونه اینا هم، مسخره کردنه و گناه داره.
محمد یه فکری کرد و گفت: پس اسم این کارا هم مسخره کردنه؟ چقدر بد!
مامان گفت: آره عزیزم، حتی ممکنه موقع این کارا برای این که دیگران رو بخندونیم، دروغ بگیم یا پشت سر دوستمون حرف بزنیم، اون وقت چندتا کار بد رو با هم دیگه انجام دادیم. پسرم، ما حق نداریم هیچ کس و هیچ چیز رو مسخره کنیم خصوصاً چیزایی که برای ما خیلی مهّمن، مثل قرآن، نماز خوندن، اذان، پیامبر، اماما .حتی آدمای مریض یا کسایی که عقلشون کمه رو هم نمیتونیم مسخره کنیم، ما باید وقتی اونارو میبینیم توی دلمون شکر خدا رو کنیم که ما رو سالم آفریده . بعضیا عادت کردن هرکسی از خودشون پایینتره رو، مسخره کنن ، مثلاً اگه کسی درسش بد باشه یا فقیر و لباساش پاره باشه. بعضیا هم فقط برای این که دیگران رو بخندونن دوستشون رو مسخره میکنن اینم کار بدیه . اصلاً میدونی چه کسایی مسخره میکنن؟! آدمای نادون و مغروری که خودش رو بهتر دیگران میدونن ، اگه کسی دانا باشه هیچ وقت هیچ کی رو مسخره نمیکنه .
محمد وقتی حرفای مامان رو شنید، از مامان تشکر کرد و تصمیم گرفت همه اونا رو به دوستش یاد بده تا بفهمه که مسخره کردن چقدر کار بدیه!
پايان درس چهارم
|