

7 -
آداب احترام به همسايه ها
(ماجراهاي محمد و فاطمه)
يه روز بعدازظهر، وقتي مامان آش پختنش تموم شد، محمد رو صدا كرد و گفت: خانم همسايه مريضه، ميشه اين كاسهي آش رو براش ببري.؟ محمد آش رو كه برد و برگشت، مامان ازش تشكركرد وگفت؛ ميدوني چه ثوابي كردي؟ محمد پرسيد: براي اينكه به حرف شما گوش كردم؟ مامان خنديد و گفت: هم براي اينكه به حرف من گوش كردي هم براي اين كه آش رو براي همسايه بردي. آخه، ما براي همسايهداري هم آداب داريم.
محمدگفت: راست ميگين مامان؟! مثلا چه آدابي؟ مامان جواب داد: مثلا ما بايد غذا يا ميوهي خودمون رو به همسايه تعارف كنيم خصوصا اگه بوي غذامون به خونهي همسايه برسه يا اون مريض باشه. پسرم، همسايه اينقدر عزيزه كه يه مسلمون حق نداره شب سير بخوابه ولي همسايش گرسنه باشه . ما بايد هميشه به همسايه كمك كنيم ، اگه پول يا وسيلهاي خواست بهش قرض بديم ، از حالش خبردار باشيم و اگه مريض بود به عيادتش بريم . محمد گفت: پس براي همينه كه حضرت زهرا (س) توي دعاهاشون اول به همسايه دعا ميكردن ! يا پيامبر به عيادت همسايه مريضشون كه مسلمون نبود ميرفتن ، مامان! پس اين بچههاي توكوچه كه بعدازظهرها با سروصداشون نميذارن همسايهها بخوابن چي؟ مامان جواب داد: ما خيلي بايد مواظب باشيم كه همسايه رو اذيت نكنيم چون كسي كه همسايه روآزار بده وارد بهشت نميشه . در عوض اگه به همسايه احترام بذاريم و باهاش مهربون باشيم اين خوشرفتاري با همسايه باعث طولانيتر شدن عمر و زيادي رزق و روزيمون ميشه. خوب، ديگه بيا اين كاسه آش خوشمزه رو بگير ببر سر سفره، تا سرد نشده كنار بابا و فاطمه بخور، تا منم بيام.
پايان درس هفتم
|