7 - آداب مراقبت از گياهان
(ماجراهاي محمد و فاطمه)
یه شب، وقتی بابا کتاب خوندنش تموم شد، پاشد، یه لیوان آب آوُرد، و توی گلدون ریخت. بعدم با یه دستمال، برگای سبز گلدون رو، آروم آروم، پاک کرد.
محمد که کارای بابا رو میدید، با تعجب پرسید: بابا نکنه ما با گل و گیاها هم، باید مهربون باشیم؟ بابا، کنار محمد نشست و گفت؛ بله، وقتی فرشتهها، مواظب درختا و گلا هستن چرا ما نباشیم. ما باید با اونا مهربون باشیم، چون هم آفریده خدا هستن، هم ما رو با زیباییهای خودشون، به یاد خدا میندازن. اصلاً ما باید در کنار هر سنگ و گل و درخت به یاد خدا باشیم . پیامبر مهربونمون، همیشه میگفتن، گل از بهشت اومده ، برای همین هر وقت گلی رو دست گرفتین، بوکنین، به چشمتون بذارین و صلوات بفرستین . تازه، میدونی یکی از بهترین کارا کاشتن درخت و گل و گیاهه . و اگه کسی درختی بکاره وازش مواظبت کنه و باهاش مهربون باشه، تا میوه بده، به اندازهی میوههای اون درخت براش ثواب نوشته میشه .
محمد پرسید: وای چه خوب! حالا من چه جوری میتونم از گیاهان مراقبت کنم؟! بابا لبخندی زد و گفت: به گلا که باید سر وقت آب داد و اونا رو جایی گذاشت که نور آفتاب باشه، تا خوب رشد کنن و بزرگ بشن و دیگه این که اونا هیچ وقت نباید از ساقه جدا بشن، چون آب بهشون نمیرسه و زود خشک میشن. اما درختا! با درختا هم باید مهربون باشیم. شاخههای اونا رو نباید بشکنیم . درختا رو آتیش نباید بزنیم . اونا رو نبریم خصوصاً اگه میوهدار باشن . پای درختا رو نجس نکنیم و آشغال هم نریزیم. راستی! یه چیز جالب! ما از بعضی درختا و بعضی گلا، باید بیشتر مواظبت کنیم مثل درختای میوه، درخت خرما ، انار و انگور ، گل سرخ ، گل محمدی و گل نرگس .
محمد وقتی این همه چیز خوب رو یاد گرفت، دستمال رو از بابا گرفت، تا خودش، برگای گل رو تمیز کنه و ثواب ببره.
پايان درس هفتم
|