

8 - آداب نماز
(ماجراهاي محمد و فاطمه)
یه شب، فاطمه همراه مامان به مسجد که پر از نور و شادی بود، رفت و نمازش رو به جماعت خوند. نماز که تموم شد، وقتی مامان تسبیحات حضرت زهرا رو میخوند، فاطمه پرسید: مامان، ما برای نماز خوندن چه آدابی رو باید رعایت کنیم؟!
مامان، خوشحال شد و گفت: آفرین چه سؤال خوبی! دخترم، چون نماز یکی از بهترین کاراییه که ما رو پیش خدا عزیز میکنه و خدا نماز خوندن ما رو خیلی دوست داره ، پس ما باید حتماً آدابش رو رعایت کنیم. ما قبل از نماز خوندن، مسواک میزنیم ، موهامون رو شونه میکنیم ، و با یه لباس پاک و تمیز و لباسی که مال خودمونه نماز میخونیم . بهتره نمازمون را با یک لباس گشاد مثل عبا یا چادر بخونیم. قبل از نماز دستشویی بریم که موقع نماز خوندن آرامش داشته باشیم و خلاصه نماز رو سر حال و شاداب و بدون این که خوابمون بیاد میخونیم و اگه ممکن باشه بهتره نماز توی مسجد و با جماعت خونده بشه .
فاطمه، جانمازش رو جمع کرد، داخل کیفش گذاشت و به مامان گفت: خوب، دیگه چی؟ مامان جواب داد: عزیز دلم، اول همه، این که ما باید نماز رو سر وقت بخونیم و هیچ چیز مثل نماز برامون اهمیت نداشته باشه. مثلاً اول غذا بخوریم ، مشقامون رو بنویسیم، برنامه کودک رو هم ببینیم، اون وقت، اگه حالش رو داشتیم نماز بخونیم.! نه، این درست نیست!!
ما، موقعی که نماز میخونیم باید حواسمون باشه که چی میگیم و با کی حرف میزنیم چون مقابلِ، یه پادشاهی ایستادیم که خیلی بزرگ و مهربونه و ما میخوایم ازش تشکر کنیم پس آروم و بی حرکت میایستیم ، با چیزی مثل تسبیح یا لباسمون بازی نمیکنیم ، رکوع و سجده نمازمون رو کامل انجام میدیم و توی نماز بلند نمیخندیم که نمازمون باطل نشه . اون وقته که، وقتی آدم، نماز به این قشنگی و کاملی میخونه، شیطون حسودی میکنه. چون میبینه، دور تا دور آدم پر از نور و مهربونی خدا شده .
فاطمه که این همه آداب قشنگه نماز رو یاد گرفته بود، دوباره جانمازش رو در آورد تا یه نماز زیبا و پر از نور بخونه.
پايان درس هشتم
|