
تفسیر موضوعی قرآن کریم
خداشناسی و توحید/ راههاي خداشناسی/ برهانها/ برهان نظم
نشانههاى او در آفرینش پرندگان
مقدمه:
انسان همیشه در طول تاریخ، پرندگان را دوست داشته و از زندگى آنها لذّت مىبرده و مشاهده مىکرده است که به طرز بسیار زیبائى بالاى سر او و بر فراز آسمان، پرواز مىکنند، و این پدیده همواره مایه اعجاب او بوده است، که چگونه جسم سنگین برخلاف جاذبه زمین به این راحتى، به آسمان مىرود و با آن سرعت، حرکت مىکند؟!
نه تنها این ویژگى که ویژگىهاى دیگرى مانند بال و پر رنگارنگ پرندگان، آواز خواندن زیباى بعضى از آنان، طرز ساختن خانه و لانه، و پرورش نوزادان و تغذیه آنها، مهاجرت طولانى گروهى از آنان، و امور دیگرى از این قبیل، مایه شگفتى او بوده است.
هرچند تکرار این صحنههاى شگفتانگیز کم کم سبب مى شده که عدّه اى به سادگى از کنار آن بگذرند. امّا قرآن مجید در بخشى از آیات توحیدى، انگشت روى این مسأله گذارده، و همگان را به مطالعه عالم پرندگان فرا مىخواند، تا آیات و نشانههاى خدا را در جاى جاى آن بنگرند.
با این اشاره کوتاه به آیات زیر گوشجان فرا مىدهیم:
1- (أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّراتٍ فِی جَوِّ السَّماءِ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا اللهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ)(1)
2- (أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمانُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ)(2)
3- (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَ اللهُ عَلِیمٌ بِما یَفْعَلُونَ)(3)
4- (وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ)(4)
ترجمه
1- «آیا آنها به پرندگانى که بر فراز آسمان نگه داشته شدهاند، نظر نیفکندند؟ هیچ کس جز خدا آنها را نگاه نمىدارد، در این امر، نشانههایى (از عظمت و قدرت خدا) است براى کسانى که ایمان مىآورند»
2- «آیا به پرندگانى که بالاى سرشان است، و بالهاى خود را گسترده و جمع مىکنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسى آنها را برفراز آسمان نگه نمىدارد، چرا که او به هر چیز بیناست»
3- «آیا ندیدى تمام آنان که در آسمانها و زمینند براى خدا تسبیح مىگویند، و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گستردهاند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را مىداند، و خداوند به آنچه انجام مىدهند داناست»
4- «هیچ جنبندهاى در زمین، و هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز مىکند، نیست مگر این که امّتهایى همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فروگذار نکردیم، سپس (همگى) به سوى پروردگارشان محشور مىگردند»
شرح مفردات
«طَیْر» جمع «طائر» به هر حیوانى گفته مىشود که بال و پر دارد، و در هوا حرکت مىکند، و مصدر آن، «طیران» است(5) و «تَطَیّر» به فالهاى بدى گفته مىشد که در عصر جاهلیت از حرکت پرندگان نتیجه مىگرفتند، ولى بعداً به هرگونه تفأل و فال بد اطلاق شده است.
واژه «تَطایُرْ» نیز به معنى با سرعت حرکت کردن آمده است.(6)
«صافّاتْ» از مادّه «صَفّ» به معنى قرار دادن اشیائى در یک خط مساوى است، مانند انسانها یا درختانى که در یک خط قرار مىگیرند. هنگامى که این واژه وصف یا حال براى «طیر» است و گفته مىشود: «وَ الطَّیْرُ صافّاتٍ» اشاره به گستردن بالها در آسمان به هنگام حرکت است و نقطه مقابل آن «وَ یَقْبِضْنَ» «بالهاى خود را جمع مىکنند» مىباشد.
واژه «إِصْطِفاف» کنایه از تسلیم و اطاعت صرف و خضوع تام است، و اشاره به خدمت گذارانى است که در یک صف آماده براى خدمت ایستادهاند.(7)
البته این احتمال نیز وجود دارد که «طَّیْرُ صافّاتٍ» اشاره به گروهى از پرندگان باشد که به صورت دسته جمعى در یک یا چند صف حرکت مىکنند و هماهنگى آنها بسیار جالب است ولى جمله «ویقبضن» مانع از این تفسیر است.
تفسیر و جمعبندى
مرغ، تسبیح خوان و من خاموش!
در نخستین آیه مورد بحث با تأکید بر این مسأله که پرواز پرندگان برخلاف وضع جاذبه زمین بر فراز آسمانها آیتى از آیات خدا است، مىفرماید: «آیا آنها به پرندگانى که برفراز آسمان حرکت مىکنند نگاه نکردند»: (أَلَمْ یَرَوْا إلىَ الطَّیْرِ مُسَخَّرْاتٍ فِى جَوِّ السَّماءِ)(8)
از آنجا که طبیعت اجسام جذب شدن به سوى زمین است، حرکت پرندگان در بالاى هوا چیز عجیبى به نظر مىرسد که هرگز نباید به سادگى از آن گذشت. مسلّماً در اینجا یک سلسله ویژگىها در پرندگان است که با استفاده کردن از قوانین مختلف و پیچیده طبیعى مىتوانند به راحتى در آسمان پرواز کنند، و بدون شک پدید آورنده این صحنه عجیب و قوانینى که سبب این پدیده شگفتانگیز مىشود قادر حکیمى است که بر اسرار علوم آگاهى دارد. بلکه علوم چیزى جز قوانینى که او مقرّر داشته است نیست، و لذا در ادامه آیه مىفرماید: «هیچکس جز خدا آنها را در آسمان نگه نمىدارد»: (ما یُمسِکُهُنَّ اِلّا اللهُ)
در پایان آیه مىافزاید: «در این امر نشانههایى است از عظمت و قدرت خداوند براى کسانى که ایمان مىآورند و آماده پذیرش حقند» (اِنَّ فِى ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُوْنَ)
در توضیحاتى که به خواست خداوند در پایان این آیات خواهد آمد، خواهیم دید که چه قوانین پیچیدهاى باید دست به دست دهد تا پدیدهاى بنام طیران (پرواز) به وجود آید. لذا در هر گام به نشانه تازهاى از نشانههاى آن مبدأ بزرگ برخورد مىکنیم.
دوّمین آیه، از جهاتى شباهت با نخستین آیه دارد، ولى تفاوتهایى نیز در میان آن دو دیده مىشود. در این آیه، انسانها (مخصوصاً مشرکان) را دعوت به مطالعه حالات پرندگان مىکند. موجوداتى که برخلاف قانون جاذبه از زمین بر مىخیزند، و به راحتى تمام و با سرعت، ساعتها و گاهى هفتهها، و حتّى گاهى ماهها بدون هیچگونه توقّف بر فراز این آسمان، حرکت مىکنند. حرکتى نرم و سریع، به گونهاى که پیدا است هیچگونه مشکلى در کار خود ندارند.
مىفرماید: «آیا آنها به پرندگانى که بر فراز آنها، بالهاى خود را گسترده و جمع مىکنند، نگاه نکردند؟! (أَوَلَمْ یَرَوْا إلىَ الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ)(9)
هیچکس جز خداوند رحمان که رحمت عامش، همه موجودات را در بر گرفته، نمىتواند آنها را در آنجا نگهدارد (ما یُمْسِکُهُنَّ اِلّا الرَّحْمانُ)
آرى خداوند است که تمام وسائل پرواز را به آنها داده، و هم راه و رسم آن را به آنها آموخته، و هم قوانین و نظاماتى مقرّر داشته که با استفاده از آنها، به آسانى قادر بر پرواز باشند، «زیرا او کسى است که از نیاز همه موجودات با خبر، و نسبت به هر چیزى بصیر و بینا است.» (اِنَّهُ بِکُلِّ شَىءٍ بَصِیْرٌ)
از ذرّات اتم گرفته تا منظومه شمسى، و منظومههاى بزرگ دیگر، و از گیاهان و حیوانات ذرّهبینى گرفته، تا موجودات غولپیکر، همه و همه با تدبیر او به هستى خود ادامه مىدهند. تدبیرى که در هر مرحله، ما را با نشانههاى تازهاى از علم و قدرتش آشنا مىسازد، و هرگونه احتمال تصادف و پیدایش رهبرى نشده آنها را نفى مىکند، و قلب را مملّو از ایمان و عشق او مىسازد.
تعبیر به «صافّات» و «یَقْبِضْنَ» ممکن است اشاره به وضع پرندگان باشد که گاه بالهاى خود را مىگسترانند، و گاه جمع مىکنند، و با این دو کار قادر به پرواز مىشوند. این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به دو گروه از پرندگان باشد: پرندگانى که غالباً بالهایشان گسترده، و سوار بر امواج هوا هستند، و در عین حال با سرعت به هر سو مىروند، گوئى نیروى مرموزى آنها را به حرکت در مىآورد که از دید ما پنهان است، و پرندگانى که در حال پرواز مرتّباً بال مىزنند. البته بعضى نیز در پرواز خود، حالتى بین این دو گروه دارند.(10)
در سومین آیه به تعبیر تازهاى در زمینه نشانههاى توحیدى زندگى پرندگان برخورد مىکنیم. پیامبر (صلي الله عليه و آله) را مخاطب ساخته مىفرماید: «آیا ندیدى که تمام کسانى که در آسمانها و زمینند تسبیح خدا مىگویند و او را از هر عیب و نقص منزه مىشمرند»؟! (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ اْلأَرْضِ) «و همچنین پرندگان در حالى که برفراز آسمان بالهاى خویش را گستردهاند» (وَ الطَّیْرُ صافّاتٍ)
پرندگانى که صف در صف بر فراز آسمان در حرکتند و چنان شکوه و عظمت و زیبائى دارند که چشم، هرگز از مشاهده آنها خسته نمىشود. در چنان صفوفى حرکت مىکنند و اشکال مختلف هندسى بر صفحه آسمان ترسیم مىنمایند که انسان در حیرت فرو مىرود. گاهى صدها یا هزاران پرنده به پرواز در مىآیند و با فرمان مرموزى مسیر خود را پیوسته تغییر مىدهند بى آنکه کمترین تصادمى با یکدیگر داشته باشند.
در ادامه آیه مىافزاید: «هریک از آنها نماز و تسبیح خود را مىدانند»! (کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ و تَسْبِیْحَهُ)(11)
آرى هریک از آنها در عالم خود نماز و راز و نیاز و نیایشى دارند، هریک در عالم خود تسبیح و تقدیس و ستایشى. اصولاً ذرّات وجود هریک از آنها و ساختمان اعضاى مختلف و حرکات و سکناتشان خبر از مبدأ بزرگى مىدهد که جامع همه کمالات و منزّه از همه نقایص است، و آنها با زبان حالشان دائماً مشغول حمد و تسبیح اویند.
بعضى معتقدند که آنها حمد و تسبیح و نماز آگاهانه دارند، و براى هر موجودى، حتى آنچه را ما جامد و بىروح مىشماریم، عقل و شعورى قائلند، هر چند براى ما ناشناخته است. چنانکه در جاى دیگر مىخوانیم (وَ إِنْ مِنْ شَىءٍ اِلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِن لا تَفْقَهُوْنَ تَسْبِیْحَهُمْ): «هر موجودى تسبیح و حمد خدا مىگوید ولى شما نمىفهمید»(12)
هر کدام از این دو تفسیر صحیح باشد، شاهدى است بر مدّعاى ما که تمام موجودات این جهان، مخصوصاً پرندگانى که بر فراز آسمان در حرکتند، آیات و نشانههاى قدرت و علم آفریدگار جهانند.
در پایان آیه مىفرماید: «او به آنچه انجام مىدهند آگاه است»: (وَ اللهُ عَلِیْمٌ بِما یَفْعَلُوْنَ)
او همه اعمال و همه برنامهها و تمامى نیازهاى آنان را مىداند. در اینکه چرا در این آیه تنها روى گستردگى بالهاى پرندگان تکیه کرده (صافّات ) همانگونه که قبلاً هم اشاره کردیم شاید به خاطر آن است که این حالت عجیبتر و حیرتانگیزتر است که بدون هیچگونه بال زدن بتواند با سرعت برفراز آسمان حرکت کند.
این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به پرندگانى باشد که به صورت دسته جمعى به طرز حیرت انگیزى در آسمان حرکت مىکنند. حرکتى متشکل و منظم، و کاملاً هماهنگ، بىآنکه ظاهراً فرمانده و رهبرى داشته باشند.
در چهارمین و آخرین آیه مورد بحث، باز به نکته دیگرى از شگفتىهاى جهان پرندگان اشاره کرده، مىفرماید: «هیچ جنبندهاى در زمین و هیچ پرندهاى که با دو بال خود حرکت مىکند نیست مگر اینکه امتهایى امثال شما هستند» (وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِى اْلأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطِیْرُ بِجَناحَیْهِ اِلّا أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ)
تعبیر به «أُمّمْ» جع «امّت»، نشان مىدهد که آنها نیز در عالم خود، عقل و شعورى دارند، و تعبیر به «اَمْثالُکُمْ»: «همانند شما» نیز این معنى را تأکید مىکند، چرا که همانندى با انسان در مسأله درک و فهم و شعور دارد، و این تأکید مجدّدى است بر تفسیرى که در آیه قبل آمده بود، که آنها نیز براى خود، نیایش و تسبیحى آگاهانه دارند.(13)
قرائن موجود در پرندگان، و همچنین سایر حیوانات، این معنى را تأیید مىکند که داراى هوش و شعورند.
زیرا اوّلاً بسیارى از حیوانات، براى ساختن لانه و جمعآورى دانه و تربیت نوزادان، و مراقبت از آنها، و نیازهاى دیگر زندگى، آنچنان ماهرانه و دقیق عمل مىکنند که نمىتوان باور کرد، این کار از عقل و شعور ناشى نشده است.
آنها حتى در برابر حوادثى که تجربهاى درباره آن ندارند، عکسالعمل مناسب نشان مىدهند، مثلاً گوسفندى که در عمرش گرگ را ندیده، به خوبى از خطر این دشمن آگاه است و به هر وسیلهاى که بتواند از خود در برابر او دفاع مىکند.
بسیارى از حیوانات را براى مقاصد مهمّى تربیت مىکنند، مانند کبوترهاى نامهرسان، و حیواناتى که براى خرید جنس به بازار فرستاده مىشوند، و حیوانات شکارى، و سگهاى پلیس براى کشف مواد مخدّر، و تعقیب مجرمان و مانند آن، چنان تربیت مىشوند که گاهى بهتر و هوشیارانهتر از انسانها انجام وظیفه مىکنند، حتّى امروز که وسائل کشف جرائم بسیار متنوّع شده، خود را از وجود این سگها بى نیاز نمىبینند!
مخصوصاً بعضى از حیوانات مانند: زنبوران عسل و مورچگان و موریانهها، و بعضى از پرندگان مانند: پرندگان مهاجر، و بعضى از حیوانات دریا مانند: ماهیان آزاد که به هنگام تخم ریزى گاهى هزاران کیلومتر راه را در اعماق دریا به سوى زادگاه اصلى خویش مىپیماند، چنان زندگانى دقیق و اسرارآمیزى دارند که نمىتوان آن را ناشى از غریزه دانست، چرا که غرائز معمولاً سرچشمه کارهاى یکنواخت است، در حالى که زندگى این حیوانات چنین نیست، و اعمال آنها نشانهاى از فهم و شعور نسبى آنها است.
نویسنده تفسیر روحالمعانى مىگوید: «من مانعى نمىبینم که گفته شود حیوانات نیز براى خود نفس ناطقه و عقل و شعورى دارند. آنها نیز در مراتب ادراک همچون انسانها متفاوتاند، ولى مسلّماً هرگز به پاى انسان نمىرسند. شواهد دال بر این معنى فراوان است و در برابر این شواهد دلیل قطعى وجود ندارد که به خاطر آن، این شواهد را توجیه و تأویل کنیم.»(14)
ظاهراً منظور او از شواهد همان اشارات یا تصریحاتى است که در داستان هدهد و سلیمان و همچنین مورچه و سلیمان در قرآن مجید آمده، و نیز روایاتى که در تفسیر آیه مورد بحث نقل شده که حیوانات نیز در قیامت براى خود حشر و نشر و حسابى دارند.(15)
ولى به هر حال خواه اعمال و رفتار آنها ناشى از عقل و شعور باشد یا غریزه، در بحث ما تأثیرى ندارد، و در هر صورت آیتى از آیات حق و نشانهاى از نشانه هاى علم و قدرت او هستند.
جالب اینکه در پایان آیه مىفرماید: «ما در این کتاب آسمانى چیزى را فروگذار نکردیم» (و نشانههاى عظمت خدا را که در هر گوشه و کنار جهان است شرح دادیم): (ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِنْ شَىءٍ)(16)
«سپس همه آنها به سوى پروردگارشان جمع و محشور مىشوند»: (ثُمَّ إلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُوْنَ)
تعبیر به «حشر» نیز نشان مىدهد که آنها داراى نوعى و عقل و شعورند.
از مجموع آیات فوق به خوبى استفاده مىشود که پرندگان از جهات مختلف از آیات حقاند و هرگز نمىتوان این پدیدههاى بسیار ظریف و پیچیده و اسرارآمیز را معلول تصادفهاى کور یا کر یا طبیعت بىشعور دانست.
توضیحات
1- فنّ پیچیده پرواز
سالها انسان فکر مىکرد؛ این چه نیروى مرموزى است که پرندگان را که اجسام نسبتاً سنگینى هستند برخلاف نیروى جاذبه به این آسانى به بالا مىبرد و به نرمى و راحتى و چابکى در اوج آسمان به پرواز در مىآورد، و به سرعت جابهجا مىشود، ولى با اختراع و تکمیل هواپیما، این معنى کشف شد که نیروئى به نام نیروى بالابر وجود دارد که نه تنها پرندگان، بلکه مىتواند اجسام بسیار سنگین را در آسمان به پرواز در آورد، و در یک عبارت ساده و خالى از اصطلاحات فنّى مىتوان آن را چنین توضیح داد:
اگر جسمى داراى دو سطح متفاوت باشد - مانند بالهاى پرندگان یا بالهاى هواپیما که سطح روئینش داراى انحناء و برجستگى است - اگر چنین جسمى به طور افقى حرکت کند، نیروى خاصّى در آن پیدا مىشود که آن را به طرف بالا سوق مىدهد. این به خاطر آن است که فشار هوا، بر سطح زیرین، نسبت به سطح روئین بیشتر خواهد بود. (چون سطح روئین بیشتر از سطح زیرین است.)
استفاده از این قانون، هسته اصلى پرواز اجسام سنگین را در هوا تشکیل مىدهد، و اگر درست در بالهاى پرندگان دقت کنیم، این قانون فیزیکى را دقیقاً مىتوانیم درک کنیم.
ولى این تنها یک مسأله از دهها مسأله مهم پرواز است، و براى تکمیل آن امور زیر نیز ضرورت دارد:
1- سرعت اولیّه براى ایجاد نیروى بالابر (هواپیماها براى بدست آوردن این سرعت، مدّت زیادى روى زمین راه مىروند، ولى پرندگان گاه با کمى دویدن و گاهى با یک پرش سریع در هوا به این هدف مىرسند!)
2- چگونگى خنثى کردن این نیرو براى فرود آمدن (این معنى با کم کردن سرعت و تغییر شکل بالها، در پرندگان و هواپیماها صورت مىگیرد!)
3- چگونگى تغییر مسیر، به هنگام پرواز (این معنى نیز عمدتاً به وسیله حرکات دم هواپیما است یا پرهاى مخصوص دم پرندگان که در جهات مختلف صورت مىگیرد و پرنده را به هر سو که قصد کند برد.)
4- شکل مناسب براى پرواز به طورى که مقاومت هوا را روى جسم پرنده به حداقل برساند. (این معنى در پرندگان به وسیله اندام دوکى شکل، کلّه گرد و بیضى شکل، منقار کشیده و تیز تأمین شده، و شکل هواپیماها نیز تقلیدى از آن است!)
5- ابزار هماهنگ با پرواز (این معنى با پوشش پرها که به پرندگان اجازه مىدهد بر هوا سوار شوند، تخمگذارى به جاى باردار شدن، تا بدن آنها سنگین نگردد، چشمهاى تیزبین که از نقطه دور، هدف یا طعمه یا شکار خود را به خوبى ببیند، و امثال اینها تأمین شده است.)
6- مدّتها بود که دانشمندان ملاحظه مىکردند که وجود چرخهاى هواپیما علاوه بر اینکه از سرعت آنها مىکاهد، خالى از خطراتى در هنگام پرواز نیست. تا اینکه با مشاهده وضع پرندگان که به هنگام پرواز همینکه از زمین بلند شدند پاى خود را جمع مىکنند و کمى قبل از فرود آمدن پاى خود را باز مىکنند، فهمیدند که باید از چرخهاى متحرّک استفاده کنند که پس از اوج گرفتن جمع شود، و کمى قبل از فرود آمدن باز گردد!
اصولاً اگر تعجب نکنید سالیان درازى است که دانشمندان روى انواع مختلف پرندگان از نظر چگونگى پرواز، و چگونى فرود آمدن، و طرز بالها و دمها، مطالعه مىکنند، و انواع مختلفى از هواپیما را به تقلید از انواع مختلف پرندگان ساختهاند. (دقت کنید.)
آیا اصولى که گفته شد که هریک براى پرواز ضرورت دارد از طبیعت کور و کر ممکن است؟ آیا اینها دلیل بر علم و قدرت بى مانند مبدأ آفرینش نیست؟ و آیا جمله (ما یُمْسِکُهُنَّ اِلاَّ الرَّحْمنُ):«پرندگان را جز خداوند رحمان بر فراز آسمان نگه نمىدارد» اشاره لطیف و زیبائى به تمام این اصول نیست؟ به خصوص اینکه به دنبال آن جمله (اِنَّهُ بِکُّلِ شَىءٍ بَصیرٌ):«او نسبت به هر چیز بینا است» این معنا را تکمیل مىکند.
2- عجائب پرندگان و پرندگان عجیب
پرندگان انواع مختلفى دارند و همه عجیبند، اما در میان آنها بعضى عجیبتر است. بعضى از دانشمندان مىگویند: تاکنون 289 نوع کبوتر و 209 نوع کبک و 100 هزار نوع پروانه مشاهده شده است!(17)
از میان پرندگان عجیب و استثنائى خفاش را مىتوان نام برد. او بر خلاف پرندگان دیگر از روشنائى آفتاب بیزار است، و در تاریکى و ظلمت شب با شجاعت و جسارت، به هر طرف پرواز مىکند. بدن او اصلاً پر ندارد و بالهایش از پردههاى گوشت نازک ساخته شده، باردار مىشود، پستان دارد، مانند زنان، رگل مىبیند! گوشتخوار است. مىگویند تمام پرندگان با او دشمنند، و او هم با پرندگان دیگر مخالف! و به همین دلیل زندگانيش در انزوا مىگذرد.
حرکت سریع و جسورانه او در ظلمت شب بى آنکه به مانعى برخورد کند بسیار حیرتانگیز است. او از لابهلاى پیچ و خمهاى زیاد مىگذرد بىآنکه راه خود را گم کند، طعمه خود را در هر گوشهاى پنهان شده باشد به دست مىآورد بىآنکه خطا کند، و اینها به خاطر آن است که دستگاه مرموزى شبیه رادار در اختیار دارد.
او با گوشش مىبیند! (آرى با گوشش!) زیرا امواج مخصوصى با حنجره خود ایجاد و از بینى خود بیرون مىفرستد. این امواج به هر مانعى که اطرافش باشد برخورد مىکند و باز مىگردد، و او با گوش خود انعکاس امواج را مىگیرد، و موقعیت تمام اطراف خود را از نظر وجود موانع کاملاً درک مىکند.
ساختمان حنجره و بینى و گوش او راستى عجیب است، و داراى دقت و قدرت بىمانندى است که در هیچ یک از پستانداران وجود ندارد.
امواجى را که او بیرون مىفرستد امواج ماوراء صوتى است، یعنى ما قادر به شنیدن آن نیستیم، در حالى که در هر ثانیه 30 الى 60 بار این امواج را در اطراف خود پخش مىکند و بازتاب آن را مىگیرد.
درباره خفّاش بحثهاى زیادى کردهاند و مقالات فراوانى نوشتهاند که یک دنیا درس خداشناسى در آن نهفته شده است.
به همین دلیل امیرمؤمنان على (عليه السلام) در خطبهاى از نهجالبلاغه که به نام خطبه خفّاش معروف است از این حیوان سخن مىگوید، و ریزه کارىها و ظرافتهاى وجود آن را با بیان نیرومند و فصیح و بلیغ خود منعکس مىسازد. آنجا که مىفرماید.
«از لطائف صنع خدا و شگفتىهاى خلقتش اسرار پیچیده حکمتى است که در وجود شب پرهها به ما نشان داده»، و بعد از آن توصیف بلیغى در این باره مىفرماید.(18)
کمتر حیوانى بچه خود را در آغوش گرفته و همراه مىبرد، و اگر تعجب نکنید یکى از این حیوانات نادر خفّاش است که به هنگام پرواز در آن تاریکى شب، نوزاد خود را در زیر بالها و گاه با دهان گرفته به این سو و آن سو مىبرد، و در حال پرواز به او شیر مىدهد!(19)
پرنده دیگرى به نام طاووس از عجائب خلقت است. با آن پرهاى زیبائى که وقتى انسان در آن دقیق مىشود از رنگآمیزى آن در حیرت عمیقى فرو مىرود، گوئى همان ساعت از زیر دست نقّاش چیره دستى بیرون آمده و در همان لحظه رنگآمیزى شده است. رنگهایى زیبا، دلانگیز، نشاطآور، ثابت و مقاوم، شفّاف و جذاب، و قرار گرفتن این پرها در کنار یکدیگر و ساختن آن چتر عجیب و فراموش نشدنى، خود آیت دیگرى از آیات خلقت خدا است.
به همین دلیل، معلّم بزرگ توحید و خداشناسى على (عليه السلام) در یکى از خطبههاى نهجالبلاغه خطبه (طاووس) روى این مطلب تأکید کرده مىفرماید: «وَ مِنْ اَعْجَبِها خَلْقاً الطاوُوُسُ الَّذِى اَقامَهُ فى اَحْکَمِ تَعْدیلٍ...»: «یکى از شگفتترین پرندگان از نظر خلقت طاووس است که خداوند او را در موزونترین شکل آفریده، و با رنگهاى مختلف به عالىترین صورت رنگآمیزى نموده...»
هنگام حرکت به سوى جفت خویش بالها را مىگشاید، و همچون چترى بر سر خود سایبان مىسازد! گوئى بادبان کشتى است که ناخدا آن را بر افراشته، و هر لحظه آن را به طرفى مىچرخاند، او با این همه زیبائى و رنگ در دریایى از غرور فرو مىرود، و با حرکات متفاخرانهاش به خود مىنازد...»(20)
پرندگان مهاجر نیز از شگفتترین نوع پرندگان هستند. آنها گاهى تقریباً تمام مسافت میان قطب شمال و جنوب را طى مىکنند، سپس به محل اوّل خود، بازگشت مىنماید، و به این ترتیب، سفرى بسیار طولانى و دور و دراز که هزاران کیلومتر است، در پیش دارند، و عجب اینکه در این مسافت فوقالعاده طولانى، از وسائل راهنمائى مرموزى استفاده مىکنند که به کمک آن مىتوانند راه خود را از میان کوهها و جنگلها و دشتها و کوهها و دریاها پیدا کنند.
از همه عجیبتر اینکه: گاهى هفتهها، بدون یک لحظه توقّف، شب و روز به پرواز خود ادامه مىدهند بى آنکه نیاز به غذا داشته باشند، زیرا قبل از آغاز مسافرت خود با یک الهام درونى، شروع به پرخورى کرده و بیش از اندازه نیاز غذا مىخورند؛ و این غذاها به صورت چربى در اطراف بدنشان ذخیره مىشود، تا انرژى لازم را براى این پرواز طولانى بىوقفه از آن کسب کنند.
آیا آنها از قوّه مغناطیسى قطب زمین، براى پیدا کردن مسیر خود استفاده مىکنند؟ یا از وضع قرار گرفتن خورشید در آسمان و ستارگان شبها؟ در این صورت باید ستارهشناسان لایق و قابلى باشند، و یا وسیله مرموز دیگرى که ما هنوز نشناختهایم؟
مهمتر از همه اینکه گاهى در آسمان در خوابند، و همچنان در پروازند و به سوى مقصد ادامه مىدهند! و نیز آنها قبل از دگرگونى هوا با یک الهام درونى، تغییرات جوّى را پیشبینى کرده، آماده حرکت مىشوند.(21)
شاید با چشم خود دیده باشید که پرندگان مهاجر، به صورت جمعى در دو صف حرکت مىکنند، و تشکیل شکلى شبیه 7 مىدهند. آیا این تصادفى است؟ تحقیقات دانشمندان نشان مىدهد که وقتى یک پرنده در هوا بال مىزند، آن را مرتباً به پائین مىراند، و بال زدن را براى پرنده بعدى، سهل و آسان مىکند، به همین دلیل وقتى پرندگان به شکل فوق حرکت مىکنند، کمتر خسته مىشوند، و مقدار قابل ملاحظهاى از انرژى خود را ذخیره مىکنند! کدام معلّم این درس دقیق را به آنها آموخته است؟!
ماهىها نیز به هنگام مهاجرت به صورت دسته جمعى و در شکل مخروطى که رأس آن در جلو قرار دارد به مسیر خود ادامه مىدهند. محاسبات متخصّصان فن در این مورد ثابت کرده که با اتخاذ این روش، سرعت ماهىها، شش برابر بیشتر از حرکت انفرادى آنها مىشود!.(22)
3- پرندگان در خدمت انسانها و محیط زیست
یکى از دانشمندان مىگوید: شقاوت و بىرحمى بشر، و غفلت و بىخبرى او حدّ و حصر ندارد. او باید بداند کشتن پرندگان این ضرر بزرگ را در بر دارد که او را از کمک و یارى عزیزترین و گرانبهاترین یاران و دوستان خود در نبرد با حشرات موذى و جوندگان محروم مىسازد.
انسان در نبرد با حشرات غارتگر دو روش در پیش دارد: یکى روش ابتدائى که عبارت است از گرفتن و کشتن کرمها از میان باغات و مزارع و جمع آورى ملخ و سن و شته از داخل محصول، به وسیله سموم مختلف، و دیگر نبرد علمى از طریق بیولوژیکى به وسیله ویروسها و طفیلىهاى مخصوصى که براى این منظور انتخاب و تکثیر مىشود.
ولى این دو روش مبارزه بسیار گران تمام مىشود، و مستلزم تحمّل زحمات و مشقّت فوقالعاده است. در حالى که اگر پرندگان را سالم بگذارند، و اگر مرغانى مانند جغد و بوف که قاتل جوندگانند در صورت لزوم تکثیر نماید، و از پرندگان حشرهخوار حمایت کنند مبارزه سادهتر و بهتر (و ارزانتر) خواهد بود.
دانشمندى به نام میشله مىگوید: «بى وجود پرندگان، زمین طعمه حشرات خواهد شد» و دانشمند دیگرى به نام فابر در تأیید او مىنویسد: «بى وجود پرندگان، قحطى بشر را نابود مىکند!»
«در اینجا آمارها با ما سخن مىگویند، زیرا اگر حساب نسبتاً دقیقى از میزان کرمها و حشراتى که هر سال پرندگان کوچک به مصرف طعمه خود و جوجههایشان مىرسانند به دست آوریم این مسأله بسیار روشن خواهد شد.
مرغ کوچکى بنام (رواتوله) وجود دارد که هر سال سه میلیون از این حشرات غارتگر را مىخورد! یک نوع سار به نام سار آبى رنگ است که سالیانه شش میلیون و نیم حشره را مىخورد، و بیست و چهار میلیون را براى تغذیه جوجههاى خود که معمولاً از دوازده یا شانزده جوجه کمتر نیستند مصرف مىکند... پرستو در روزى بیش از ششصد کیلومتر طى طریق مىکند، و میلیونها مگس مىگیرد! مرغى بنام (تروگلودیت) وجود دارد که از روزى که از تخم سر در مىآورد تا روزى که از لانه مىپرد نه میلیون حشره غذاى او است!
مردم معمولاً کلاغ سیاه را پرنده مضر مىدانند، اما اگر یکى از آنها را بکشید و محتواى چینه دانش را بررسى کنید مىبینید مملو است از یکنوع کرم سفید است.»(23)
این گوشه اى از خدمات پرندگان به کشاورزان و محیط زیست است. حال فرض کنید آنها سهم مختصرى از دانههاى غذائى و میوههاى ما را نیز ببرند، سهمى که یکهزارم مزد آنها نمىشود! آیا این سبب مىگردد که ما آنها را حیوانات موذى و مزاحم بدانیم؟
چه کسى این مأموریت را به این پرندگان سپرده است که براى تعادل قوا در عالم جانداران و حشرات که خود آنها نیز فوائدى دارند نقش مهمّى را بر عهده بگیرند؟!
4- درسهاى توحیدى در وجود پرندگان
امام صادق (عليه السلام) این معلم بزرگ توحید در حدیث معروف مفضل مىفرماید:
«اى مفضّل! در اندام پرندگان و آفرینش آنها اندیشه کن. از آنجا که مقدّر شده در هوا پرواز کند، اندام آنها سبک و فشرده آفریده شده، تنها از ستونهاى چهارگانه بدن دو ستون را دارند، و از انگشتان پنجگانه به چهار انگشت اکتفا شده، و بجاى دو منفذ براى مدفوعات تنها یک منفذ، سینه او محدب آفریده شده تا به آسانى هوا را بشکافد، همانند سینه کشتىها که آب را مىشکافد. در دو بال و دم او پرهاى طولانى محکمى است که بوسیله آن قادر بر پرواز مىشود، تمام اندامش با پر پوشانیده شده تا هوا در آن داخل شود، و وزنش را نسبت به حجمش سبک کند، و چون مقدّر است که طعمهاش دانه یا گوشت باشد و آن را فوراً ببلعد و بدون جویدن پرواز کند دندان از وجود او حذف شده، و بجاى آن منقارى محکم و تیز و طولانى دارد که از ربودن دانه و جدا کردن گوشت خسته و ناراحت نمىشود، و چون از دندان محروم شده حرارت خاصّى در درون او وجود دارد که دانههاى درشت را نرم مىکند. (و به این ترتیب هاضمه مخصوصى غیر از هاضمه انسانها دارد.)
آنها معمولاً تخم مىگذارند و فرزند نمىزایند، تا به خاطر باردارى سنگین نشوند و قادر بر پرواز باشند.»
سپس امام (عليه السلام) به دنبال آن، نکات جالب و دقیق دیگرى را درباره پرندگان شرح مىدهد که به خاطر رعایت اختصار از آن خوددارى مىشود.(24)
پی نوشتها:
1. سوره نحل، آیه 79.
2. سوره ملک، آیه 19.
3. سوره نور، آیه 41.
4. سوره انعام، آیه 38.
5. گاه مصدر این فعل را «طَیْر» نیز گفتهاند، و «طُیُور» جمع است (جمع طَیْر) و بعضى«طیور» را جمع «طائر» ذکر کردهاند.
6. مفردات راغب، لسان العرب، کتاب العین، و مجمع البحرین.
7. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم و مفردات راغب.
8. واژه «جَوّ» را بعضى به معنى فضاى دور از زمین گرفتهاند، و بعضى به معنى هوا، اعم ازاینکه نزدیک به زمین باشد یا دور. ولى آنچه در استعمالات متعارف از آن به ذهن مىرسدهمان معنى اول است، و مناسب با آیه فوق نیز همین معنى است که مىتواند مایه اعجاب گردد.
9. بعضى از مفسّران گفتهاند: «رؤیت» اگر با «الى» متعدّى شود به معنى مشاهده حسّى است و اگر با «فى» متعدّى شود، به معنى مشاهده قلبى و مطالعه فکرى است. (روحالبیان، جلد 10،صفحه 91).
10. در اینکه چرا «صافّات» به صورت اسم فاعل، و «یَقْبِضْنَ» به صورت فعل مضارع آمده است، تفسیرهایى ذکر شده که از همه بهتر این است که گفته شود، به هنگام گستردگى بالهاوضع پرنده یکنواخت است، در حالى که به هنگام بال زدن پیوسته این عمل تکرار مىشود وتناسب با فعل مضارع دارد که دلیل بر استمرار است. در تفسیر دیگرى که در کشّاف آمده وگروهى از مفسّران نیز تبعیت کردهاند این تفاوت به خاطر آن است که اوّلى حالت اصلى پرندگان به هنگام پرواز است و دومى حالت عارضى است، ولى مفهوم روشنى ندارد.
11. در اینکه ضمیر در «عَلِم» به «الله» باز مىگردد یا به «کلّ» در میان مفسّران گفتگو است،ولى آنچه بیشتر تناسب با وضع آیه دارد این است که ضمیر به «کل» باز گردد که در اینجا به معنى «کل واحد» است یعنى هریک از موجودات زمین و آسمان و پرندگان نماز و تسبیح خود را به خوبى مىدانند.
12. سوره اسراء، آیه 44.
13. مفسّران احتمالات زیادى در تفسیر شباهت آنها به انسان دادهاند که آنچه در بالا آوردیم مناسبتر به نظر مىرسد؛ هرچند در میان این احتمالات تضادى وجود ندارد. (به تفسیرالمنار، جلد 7، صفحه 392 و تفسیر قرطبى، جلد 4، 2417 مراجعه فرمائید.)
14. روحالمعانى، جلد 7، صفحه 127.
15. مجمعالبیان، جلد 3، صفحه 298.
16. «فَرَطّنا» از مادّه «تفریط» به معنى تقصیر در انجام کار و تضییع آن است به طورى که ازدست برود. (صحاح اللّغه) - این احتمال نیز وجود دارد که منظور از عدم تفریط در این کتاب آسمانى یعنى قرآن مفهوم جامعى باشد که تمام نیازهاى انسان را شامل شود، ولى معنى بالا باتوجّه به ذیل آیه، مناسبتر است.
17. به کتاب اسرار زندگى حیوانات، صفحه 142 تا 196 و مجله شکار و طبیعت مرداد ماه 53مراجعه شود.
18. به نهجالبلاغه، خطبه 155 مراجعه فرمائید.
19. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 403.
20. دنباله این سخن را در خطبه 165 نهجالبلاغه مطالعه فرمائید.
21. مجلّه دانشمند (شماره شهریور 63).
22. همان مدرک (شماره خرداد 64).
23. نظرى به طبیعت و اسرار آن، صفحه 195 تا 197 (با تلخیص).
24. بحارالانوار، جلد 3، صفحه 103 به بعد
|