:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

سه شنبه 23 آبان 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : كسي كه شمشير ستم بركشد با آن كشته شود .
 
 

 

تفسیر موضوعی قرآن کریم 

خداشناسی و توحید/ راه‌هاي خداشناسی/ برهانها/ برهان نظم

نشانه‌هاى او در پیدایش ابر و باد و باران

مقدمه:
نقش ابرها و باد و باران، در زندگى انسانها و تمامى موجودات زنده به قدرى آشکار است که نیازى به شرح ندارد. درست است که تقریباً سه چهارم روى زمین را آب فرا گرفته، ولى اولا این آبهاى شور نه براى زراعت قابل استفاده است و نه براى نوشیدن انسانها و حیوانات، و ثانیاً به فرض که تمام دریاها آب شیرین بود با چه وسیله ممکن بود آنها را به سرزمینهاى مرتفع و زمینهایى که گاهى چند هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارند منتقل نمود؟!
اینجا است که قدرت نمائى بزرگ مبدأ آفرینش را به وضوح مىبینیم، که این مأموریّت مهم را بر عهده تابش آفتاب نهاده که بر سطح اقیانوسها بتابد و آب دریا را تبخیر و تصفیه کند و به صورت قطعات ابر در آورد، سپس به کمک بادها روانه به سوى سرزمینهاى خشک کند، و به صورت دانههاى ظریف و کوچک باران به آرامى بر آنها فرو فرستد و روح حیات و زندگى را در سراسر کره زمین بدمد و همه جا را آباد و خرّم و سرسبز کند، آن هم با نظام بسیار دقیق و حساب شده و توأم با ظرافت فراوان.
اکنون با این اشاره کوتاه به سراغ آیات قرآن در این زمینه مىرویم و به اتّفاق به آیات زیر گوشجان فرا مىدهیم:

1-(أَللهُ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَیَبْسُطُهُ فِی السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَ یَجْعَلُهُ کِسَفاً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ)(1)

2-(وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ یُرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِیُذِیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ)(2)

3-(وَ هُوَ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ)(3)

4-(وَ اللهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى بَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَحْیَیْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)(4)

5-(إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ... وَ ما أَنْزَلَ اللهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ) (5)

6-(أَفَرَأَیْتُمُ الْماءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْکُرُونَ)(6)

7-(أَمَّنْ یَهْدِیکُمْ فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ أَإِلهٌ مَعَ اللهِ تَعالَى اللهُ عَمّا یُشْرِکُونَ)(7)

8-(وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَیْناکُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِینَ)(8)

9-(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ... إِنَّ فِی ذالِکَ لَذِکْرى لِأُولِی الْأَلْبابِ)(9)

10-(وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَ نَباتاً وَ جَنّاتٍ أَلْفافاً)(10)

11-(وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً)(11)

12-(أَوَلَمْ یَرَوْا أَنّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَفَلا یُبْصِرُونَ)(12)

ترجمه:

1- «خداوند همان کسى است که بادها را مىفرستد تا ابرهایى را به حرکت در آورند، سپس آنها را در آسمان آنگونه که بخواهد مىگستراند و متراکم مىسازد، در این هنگام دانههاى باران را مىبینى که از لابهلاى آن خارج مىشود; هنگامى که این (باران حیاتبخش) را به هر کس از بندگانش که بخواهد برساند، ناگهان خوشحال مىشوند»
2- «و از نشانههاى (عظمت) خدا این است که بادها را بشارت‌گرانى (براى نزول باران) مىفرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سیراب کند) وکشتی‌ها به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید، شاید شکرگزارى کنید»
3- «او همان کسى است که بادها را به عنوان بشارت، در پیشاپیش (باران) رحمتش مىفرستد، تا ابرهاى سنگین بار را (بر دوش) کشند; (سپس) ما آنها را به سوى زمینهاى مرده مىفرستیم و بوسیله آنها، آب (حیاتبخش) را نازل مىکنیم و با آن، میوههاى گوناگون (از خاک تیره) بیرون مىآوریم»
4- «خداوند کسى است که بادها را فرستاد تا ابرهایى را به حرکت در آورند، ما این ابرها را به سوى زمین مردهاى راندیم و بوسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده کردیم»
5- «در آفرینش آسمانها و زمین، ... و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده و با آن، زمین را پس از مردنش حیات بخشیده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده ساخته، و (همچنین) در وزش بادها و ابرهایى که میان زمین و آسمان قرار گرفتهاند، نشانههایى است (از ذات پاک خدا و یگانگى او) براى گروهى که عقل خود را به کار مىگیرند»
6- «آیا به آبى که مىنوشید اندیشیدهاید؟! آیا شما آن را از ابر نازل کردهاید یا ما نازل مىکنیم؟! اگر مىخواستیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدادیم، پس چرا شُکر نمىکنید؟!»
7- «یا کسى که شما را در تاریکیهاى صحرا و دریا راهنمایى مىکند و کسى که بادها را بشارتدهنده در پیشاپیش (باران) رحمتش مىفرستد، (با این حال) آیا معبودى با خداست؟! خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مىدهند».
8- «ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها) فرستادیم، و از آسمان آبى نازل کردیم و شما را با آن سیراب ساختیم، در حالى که شما توانایى حفظ و نگهدارى آن را نداشتید»
9- «آیا ندیدى که خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و آن را بصورت چشمههایى در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتى را مىرویاند که رنگ‌هاى مختلف دارد، بعد آن گیاه خشک مىشود به گونهاى که آن را زرد و بى روح مىبینى، سپس آن را درهم مىشکند و خرد مىکند؟! در این مثال تذکّرى است براى خردمندان (از ناپایدارى دنیا)»
10- «و از ابرهاى باران زا آبى فراوان نازل کردیم تا بوسیله آن دانه و گیاه بسیار برویانیم و باغهایى پر درخت.»
11- «و او کسى است که بادها را بشارتگرانى پیش از رحمتش فرستاد، و از آسمان، آبى پاک کننده نازل کردیم.»
12- «آیا ندیدند که ما آب را به سوى زمین‌هاى خشک و بى گیاه مىرانیم و بوسیله آن زراعتهایى مىظرویانیم که هم چهار پایانشان از آن مىخورند و هم خودشان، آیا نمىبینند؟! » 


شرح مفردات

«ریاح» - این واژه ده بار در قرآن مجید تکرار شده که نه مرتبه آن اشاره به بادهایى است که ابرها را به حرکت در مىآورد و آماده نزول باران مىکند.
«ریاح» - اصلا جمع «ریح» است که به معنى هواى متحرّک مىباشد، و اصل آن «روح» است، و غالبآ آن را مؤنث لفظى مىدانند؛ جالب اینکه در آیات مربوط به حرکت ابرها و نزول باران در قرآن مجید همواره به صورت جمع به کار رفته است. بعضى دلیلش را این مىدانند که بادها اگر به صورت دسته جمعى حرکت کنند ابرها را در آسمان مىگسترانند و باران خیز و پر برکتند، ولى هنگامى که به صورت یک واحد حرکت کند ممکن است عقیم و بى فایده، یا حتى زیانبار باشد، و لذا در دعا نیز آمده است «اللهم اجعله ریاحآ و لا تجعلها ریحا : «خداوندا آن را بادهائى قرار ده نه یک باد!»(13)
راغب در مفردات مىگوید: در تمام مواردى که خداوند لفظ «ریح» را به صورت مفرد (در قرآن) ذکر فرموده است حکایت از عذاب مىکند و هرجا به صورت جمع ذکر شده حکایت از رحمت!
این گفته راغب در مورد «ریاح» به صورت جمعى صحیح است، ولى در مورد «ریح» به صورت مفرد عمومیت ندارد. چرا که «ریح» در قرآن به صورت مفرد در مورد نعمت نیز به کار رفته است، مانند: (حَتّى اِذا کُنْتُمْ فى الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍِ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوابِها): «تا زمانى که در کشتى قرار مىگیرید و باد خوب و موافق آنها را (به سوى مقصد) حرکت مىدهد و خوشحال  مىشوند»(14)
در مورد حضرت سلیمان (عليه السلام) نیز مىخوانیم: (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ): «ما باد را مسخر سلیمان ساختیم که صبحگاهان مسر یک ماه را مىپیمود و عصر گاهان نیز مسیر یک ماه را»(15)
«تَصْرِیفِ الرِّیاحِ»: به معنى منتقل کردن بادها از حالى به حالى است (از شمالى به جنوبى، و از جنوبى به شمالى و...) از مادّه «صرف» (بر وزن حرف) به معنى بازگرداندن چیزى از حالتى به حالت دیگر یا تبدیل آن به شىء دیگر است. (16)
این تعبیر ممکن است اشاره به آن باشد که اگر بادها همیشه از یک سو بوزند ممکن است رطوبتها و ابرهاى برخاسته از دریاها را تنها به یک سمت برانند، امّا دگرگون شدن و تغییر بادها سبب مىشود که ابرها از هر نقطه به نقطه دیگر حرکت کنند و غالب سرزمین هاى خشک حداکثر بهره را از باران بگیرند. از این گذشته چنانکه خواهیم گفت، فایده بادها منحصر به حرکت ابرها نیست، بلکه منافع فراوان دیگرى دارد که در تفسیر آیات به خواست خدا به آن اشاره مىشود.(17)
«سَحابُ» از مادّه «سَحْب» (بر وزن محو) در اصل به معنى کشیدن است و از آنجا که ابرها به وسیله بادها کشیده مىشوند، و یا ابرها آبها را به هر سو مىکشند، نام «سحاب» بر آنها گذارده شده است. این واژه گاه به معنى سایه و ظلمت و تاریکى از باب تشبیه به کار مىرود.  
جالب اینکه در بعضى از آیات فوق تعبیر به «سقناه» از مادّه «سوق» به معنى راندن، شده است. این تعبیر به خاطر این به کار رفته است که خداوند آن را به سوى معیّنى با شتاب مىراند. (هر چند در طبیعت سحاب حرکت افتاده است.)
«مُزْن» (بر وزن حُزن) به معنى ابرهاى روشن است و بعضى آن را به معنى ابرهاى باران زا تفسیر کردهاند.(18) به همین جهت هنگامى که هلال از لابهلاى ابرها نمایان مىشود «اِبْنُ مُزْنَة» (فرزند ابر!) به آن گفته مىشود؛ و «مازن» تعبیرى است که در مورد مورچههاى سفید به کار مىرود.
«بُشرْ» (بر وزن عُشر) به گفته مصباحاللّغة از «بَشَر» (بر وزن سَفَر) به معنى شادى و فرح گرفته شده است.(19) و اینکه قرآن بادها را «بُشر» و گاه «مُبَشِّراتٍ» نامیده، به خاطر آن است که غالباً بشارتگر نزول باران حیات بخشند.

تفسیر و جمع‌بندى

پدیده اسرارآمیز باد و باران

در نخستین آیه مورد بحث به عنوان معرّفى ذات پاک خداوند به مسأله وزش بادها و حرکت ابرها به وسیله آنها اشاره کرده، مىفرماید: «خداوند همان کسى است که بادها را مىفرستد تا ابرهائى را به حرکت درآورند» (اللهُ الَّذِى یُرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً). سپس به گستردن ابرها بر صفحه آسمان، متراکم ساختن آنها روى یکدیگر و سرانجام به خروج دانههاى حیات بخش باران از لابهلاى آن اشاره مىکند و مىفرماید: (فَیَبسُطُهُ فِى السَّماءِ کَیْفَ یَشاءُ وَ یَجْعَلُهُ کِسَفآ فَتَرى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ) «کِسَفْ» در اینجا به معنى قطعات متراکم ابر است که آماده نزول باران مىشود. «وَدْق» (بر وزن خَلْق) به ذرّات کوچک و غبار مانند آب گفته مىشود و  بعضى آن را به معنى دانههاى باران تفسیر کردهاند.
در پایان آیه به خوشحالى بندگان خدا بر اثر نزول باران اشاره مىکند: (فَاِذا أَصابَ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ اِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ) به این ترتیب بادها نه فقط ابرها را حرکت مىدهند، بلکه آنها را در آسمان مىگسترانند و سپس متراکم مىسازند، و همانها هستند که مأموریت خنک کردن محیط اطراف ابرها و آماده نمودن آن را براى بارانزائى بر عهده دارند.
بادها مانند چوپانهاى پر تجربهاى هستند که گلّههاى گوسفندان را به موقع معیّن، از گرداگرد بیابان جمعآورى کرده و در مسیر معیّن حرکت مىدهند، و بعد آنها را براى دوشیدن شیر آماده مىکنند!
نه غلظت ابرها به حدّى است که مانع خروج قطرههاى باران شود و نه شدّت بادها تا آن اندازه است که مانع نزول این دانههاى حیاتبخش به سوى زمین گردد. نه دانههاى باران آنقدر کوچک است که در فضا معلّق بماند و نه آنقدر درشت است که نزول آنها باعث تخریب مزارع و خانهها گردد.
نزول باران نه تنها از این جهت که مایه عمران و آبادى است سبب بشارت انسانها مىشود، بلکه از آنجا که هوا را تصفیه و تلطیف مى کند خود نشاطانگیز است. جالب اینکه در ادامه این آیه در همان سوره روم مىفرماید: (فَاْنْظُرْ اِلى آثارِ رَحْمَةِ اللهِ کَیْفَ یُحْیِى اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها): «به آثار رحمت الهى بنگر که چگونه زمین مرده را زنده مىکند؟!». براى درک مفهوم این آیه کافى است به عکسهایى که از بعضى بیابانها و مزارع سرزمین آفریقا گرفتهاند، که بر اثر خشکسالىهاى متوالى آثار مرگ بر آنها نشسته و فرشته حیات از آن رخت بربسته است بنگریم.
عجب اینکه همین امواج لطیف باد که دانههاى باران به راحتى آن را سوراخ مىکند، هنگامى که مأموریت پیدا کنند درختان عظیم را از ریشه مىکنند، و  ساختمانها را روى هم مىخوابانند، و انسان را با خود به آسمان مىبرند و به نقاط دیگر پرتاب مىکنند! 



دومین آیه نیز همین مطلب را با مختصر تفاوتى تعقیب مي‌کند. بادها را بشارتگران معرّفى کرده، و علاوه بر مسأله نزول باران به حرکت کشتىها به وسیله وزش منظّم بادها نیز اشاره مىکند و در پایان مىافزاید: «هدف این است که از فضل خداوند برخوردار شوید، شاید شکر او را بجا آورید»: (وَ لِتَبْتَعُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ). جمله (وَ لِیُذِیقَکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ): «هدف آن است که شما را از رحمتش بچشاند» ممکن است اشاره به سایر منافع بادها، مانند: تلقیح اشجار، و دفع عفونتها، و تصفیه هوا، و غیر آن باشد، همانگونه که در تفسیر المیزان نیز اشاره شده است.(20)
راستى هیچ نعمتى تا از انسان سلب نشود قدر آن معلوم نخواهد شد. اگر روزى این بادها و نسیمها متوقّف گردند، زندگى در بهترین باغها و بوستانها از زندگى در سیاهچال زندان بدتر است؛ و اگر در سلّول‌هاى زندانهاى انفرادى نسیمى بوزد ارزش فضاى باز به آن مىدهد. حتى در سطح اقیانوسها اگر بادها متوقّف گردد و امواجى به وجود نیاید، زندگى بسیارى از جانداران دریائى به خاطر کمبود اکسیژن به خطر مىافتد و دریاها به باتلاق متعفّن وحشتناکى مبدّل خواهد شد!




باز همین معنى در سوّمین آیه مورد بحث مورد توجّه قرار گرفته، با این تفاوت که بادها را پیشتازان و پیشقراولان قبل از رحمتش شمرده و ابرها را توصیف به «ثقال» «سنگین بارها»، جمع «ثقیل» نموده، از این نظر که ابرهاى بارانزا از دیگر ابرها سنگینترند و در فاصله نزدیکترى نسبت به زمین قرار
  مىگیرند، لذا قرآن آنها را ابر سنگین نامیده است. «أَقَلَّتْ» از مادّه «اِقْلال» به معنى حمل کردن چیزى است که نسبت به قدرت حمل کننده سبک است و به اصطلاح آن را قلیل و ناچیز مىشمرد. وجود این تعبیر در آیه فوق نشان مىدهد که ابرهاى سنگین بار که گاهى میلیونها تن آب را با خود حمل مىکنند بر دوش بادها سنگینى زیادى ندارند و این قدرتنمائى خدا است.



در چهارمین آیه فرستادن بادها را براى انجام این مأموریت بزرگ یکى از آثار ذات پاک خداوند شمرده، که زمینهاى مرده را به وسیله آن زنده مىکند. قابل توجّه اینکه در این آیه تعبیر به «تُثِیْرُ» مىکند، یعنى بادها ابرها را بر مىانگیزد. این تعبیر ممکن است اشاره به پیدایش ابرها به خاطر وزش بادهاى مناطق گرم بر صفحه اقیانوسها باشد که سبب تولید ابرها مىگردد. زیرا مسأله حرکت ابرها در جمله «فسقناه» مورد توجّه قرار گرفته و به این ترتیب بادها هم تأثیر عمیقى در پیدایش ابرها دارند، و هم در حرکت دادن آنها به مناطق خشک، و بردن به نقاط بالاى جو، و آماده ساختن محیط براى نزول باران. ذکر این جمله به صورت فعل مضارع «تثیر» نیز اشاره به این عمل دائمى و مستمر ابرها است.



در پنجمین آیه مورد بحث، روى آفرینش هفت موضوع مختلف به عنوان نشانههاى خداوند براى افراد اندیشمند و عاقل تکیه شده است: آفرینش آسمان، زمین، آمد و شد شب و روز، کشتى هایى که بر صفحه اقیانوسها به سود مردم حرکت مىکنند، باران حیاتبخش، وزش و دگرگونى بادها و ابرهایى که در میان زمین و آسمان معلّقاند.
در این آیه هم روى مسأله حرکات مختلف بادها تکیه شده و (تَصْرِیفِ الرِّیاحِ) و هم ابرهایى که میان زمین و آسمان معلقاند (وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ  السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ) ابرهایى که دریاهایى را در خود نگهداشته و در عین حال در میان زمین و آسمان قرار گرفته و به راستى از بزرگترین آیات حق است. همچنین به نزول باران حیاتبخش که هم زمین مرده را زنده مىکند و هم انواع جنبندگان را بر صفحه زمین به حرکت در مىآورد (فَأَحْیا بِهِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیْها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ)  اگر مىبینیم در این آیه مسأله بادها و ابرها بعد از نزول باران مطرح شده است، شاید براى تعلیم این نکته دقیق باشد که فایده بادها منحصر به حرکت ابرها و نزول باران نیست، بلکه فوائد بسیارى دارند که قبلا به آن اشاره شد و در جمعبندى نیز اشاره مىشود. همچنین ابرها منهاى نزول باران خود مسألهاى عجیب است، چرا که آنها دریاها آب را در دل نگهداشته و در عین حال میان زمین و آسمان معلّق مانده است.(21)

 

ششمین آیه روى مسأله آب آشامیدنى انسان تکیه کرده و نکته تازهاى را یادآور مىشود، مىگوید: آیا به آبى که مىنوشید اندیشیدهاید؟ آیا شما آن را از ابر نازل مىکنید یا ما نازل مىکنیم؟ و بعد مىافزاید: «اگر ما بخواهیم این آب گوارا و شیرین را تلخ یا شور قرار مىدهیم، پس چرا شکر این نعمت بزرگ را بجا نمىآورید»؟ (لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْلا تَشْکُرُونَ) اگر آب دریا به هنگام تبخیر دانه هاى کوچک املاح محلول در آن را با خود به آسمان مىبرد و آبهاى شور و تلخ از ابرها نازل مىشد، سراسر کره زمین تبدیل به شورهزار مىگشت. نه گیاهى مىروئید و نه درختى، و اگر انسان از تشنگى مىمرد نمىتوانست جرعهاى از آن بنوشد. همین موضوع که به آبها فرمان داده بخار شوند و به املاح موجود در آب  دریا فرمان داده که در جاى خود بمانند، چهره زندگى انسان، بلکه تمام موجودات کره زمین را به کلّى دگرگون ساخته است. آیا در تمام عمر کسى مىتواند شکر همین یک نعمت را بجا آورد؟! «مُزْن» چنانکه قبلا هم گفتیم به معنى ابرهاى باران زا است و «اجاج» به معنى آبى است که شدیداً تلخ یا شور باشد. 
در هفتمین آیه اشاره به دو موهبت بزرگ دیگر از مواهب الهى به بندگان کرده است: موهبت هدایت در ظلمات و تاریکىهاى صحرا و دریا، (به وسیله ستارگان) و موهبت فرستادن بادها به عنوان بشارت‌گرانى قبل از نزول باران رحمتش که هرجا نازل مىشود نغمه حیات سر مىدهد و مایه انواع خیر و برکت است. در پایان آیه روى این دو موضوع به عنوان سندى براى یگانگى خدا تکیه کرده و مشرکان را مخاطب ساخته و مىگوید: «آیا معبود دیگرى با خدا است؟ خدا برتر است از اینکه همتائى براى او قرار مىدهند» (أَإِلهٌ مَعَ اللهِ تَعالى اللهُ عَمّا یُشْرکُونَ). ذکر این دو موهبت در کنار یکدیگر شاید اشاره به این باشد که به هنگام صاف بودن هوا مىتوانند از ستارگان در شبها براى راهیابى به سوى مقصد بهره گیرند و اگر هوا ابر باشد رحمت دیگرى به سراغ آنها مىآید. پس در هر دو صورت موهبت و رحمتى وجود دارد و نشانهاى براى معرفت ذات پاک او.



در هشتمین آیه با تعبیر جدیدى از مسأله بادها و نزول باران سخن مىگوید، مىفرماید: «ما بادها را براى تلقیح و بارور ساختن فرستادیم» (وَ أَرْسَلْنا الرِّیاحَ لَواقِحَ) آیا منظور تلقیح گیاهان به وسیله بادها و افشاندن گردههاى گیاهان نر، بر گیاهان مادّه و بارور نمودن میوهها و دانهها است که به وسیله بادها انجام  مىگیرد؟ و یا بارور ساختن قطعات ابر و به هم پیوستن آنها است. از آنجا که در ادامه آیه مىفرماید (فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءآ فَأَسْقَیْنا کُمُوهُ) «ما از آسمان آبى فرستادیم و شما را با آب سیراب کردیم» معنى دوّم مناسبتر به نظر مىرسد، هرچند استفاده هر دو معنى با هم نیز امکان دارد.
به هر حال تعبیر فوق، تعبیر بسیار جالبى است که قطعات ابر را به مادران و پدرانى تشبیه کرده که به کمک بادها و پادرمیانى آنها آمیزش مىکنند و باردار شده، سپس وضع حمل مىکند و نوزاد خود یعنى دانههاى باران را بر زمین مىنهد! در پایان آیه اشاره سربستهاى به مخازن آبهاى زیر زمینى که ذخائر الهى براى انسانها است کرده، مىفرماید: «شما هرگز توانائى حفظ و ذخیره کردن آب باران را ندارید» (وَ ما أنْتُمْ لَهُ بِخازِنِینَ) این ما هستیم که به قشرهاى زمین دستور دادهایم آب باران را بعد از نزولش تصفیه کرده، در خود ذخیره و نگاهدارى نمایند. گاهى چاهها و قناتهاى امروز شما از ذخائر آبى است که هزاران سال قبل در اعماق زمین براى شما ذخیره شده، بى آنکه آلوده و خراب شود. گاه نیز آنها را از طریق منجمد ساختن در قلّه کوهها به صورت برف و یخ ذخیره مىکنیم تا تدریجآ آب شوند و شما و حیوانات شما، سرزمینهاى زراعتى شما را آبیارى کنند و چه بسا آبى که امروز از قلّه فلان کوه سرازیر مىشود، ذخیره هزاران سال قبل است! در نهمین آیه علاوه بر اشاره به نزول باران از آسمان، به مسأله پیدایش چشمهها اشاره کرده، مىفرماید: «آیا ندیدى خداوند از آسمان آبى فرستاد سپس آن را به صورت چشمههایى در زمین وارد نمود»؟! (ألَمْ تَرَ أَنَّ اللهِ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءآ فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ) «یَنابِیْع» جمع «یَنْبوع» به معنى چشمه است و در اصل از مادّه «نَبْع» به معنى جوشش آب از زمین گرفته شده است. البته پیدایش چشمهها در زمین که انسان  را بدون نیاز به هیچ نیروى دیگرى از آب جارى بهرهمند مىسازد، در گرو شرایط خاصّى است: نخست اینکه قشرى از زمین نفوذپذیر باشد تا آب در آن فرو رود، سپس در زیر آن قشرى نفوذناپذیر باشد که آب در آنجا متوقّف و ذخیره گردد و نیز تفاوت سطح در میان مخازن آب و نقاط دیگر وجود داشته باشد تا آب از آنجا به نقاط دیگر جارى شود و مسلّماً بدون برنامه و نقشه یک مبدأ علم و قدرت هماهنگ شدن این امور امکان پذیر نیست. در ادامه آیه مىافزاید: «سپس خداوند با آن زراعتى مىرویاند که الوان مختلف دارد» (ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعآ مُخْتِلفآ ألْوانُه) این اختلاف الوان ممکن است اشاره به رنگهاى کاملا متفاوت گیاهان باشد و یا اشاره به انواع گیاهان و گلهاى زینتى و داروئى و غذائى و صنعتى که در حقیقت انواع بىشمارى دارند. آرى خداوند از این آب بى رنگ صد هزاران رنگ گل و گیاه در این گلزار مىرویاند، لذا در پایان آیه مىفرماید: «در این جریان تذکّرى است براى صاحبان فکر و مغز» (اِنَّ فِى ذلِکَ لَذِکْرى لاُِوْلِى اْلأَلْباب.)



در دهمین آیه به نکته تازه دیگرى اشاره شده، مىفرماید: «ما از معصرات آب فراوانى نازل کردیم» (وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاَ)«مُعْصِرات» جمع «مُعْصِر» از مادّه «عصر» به معنى فشار است و «معصرات» به معنى فشار دهندهها است. در اینکه منظور از این تعبیر در اینجا چیست؟ تفسیرهاى متعدّدى ذکر کردهاند: بعضى آن را صفت ابرها گرفته و آن را اشاره به سیستم خاصّى مىدانند که  به هنگام تراکم بر آنها حاکم مىشود، گوئى خود را مىفشارند تا باران از آنها فرو ریزد و این تعبیر را از معجزات علمى قرآن مىشمارند.(22)
ولى بعضى دیگر آن را صفت بادها گرفته و اشاره به طوفانها و گردبادهائى مىدانند که در ایجاد بارانهاى رگبارى تأثیر عمیقى دارد. (توجّه داشته باشید «اِعصار» به معنى گردباد است.) آنها مىگویند: هنگامى که گرد بادهاى شدید بر سطح دریاها و اقیانوسها بوزد، بخارات سطح اقیانوس را با خود به بالا مىبرد و هنگامى که به نقاط بالاى جوّ که بسیار سرد است، - و به همین دلیل قدرت اشباع بخار در آن کم است - مى برد، رگبارهاى شدیدى تولید مىکند و با توجّه به اینکه «ثَجّاج» صیغه مبالغه، و از مادّه «ثَجّ» (بر وزن حج) به معنى فرو ریختن آب به صورت پى در پى و فراوان است تناسب زیادى با اینگونه رگبارها دارد.(23)
بعضى نیز آن را اشاره به ابرهایى مىدانند که توأم با گردباد و طوفان است.(24) این طوفانها ابرها را به سوى بالا مىرانند و به مناطق سرد جوّى هدایت مىکنند و در آنجا تبدیل به قطرات باران مىشود و چون این کار سریع انجام گیرد تولید رگبار شدید و «ماء ثجاج» مىکند و اینکه اینگونه رگبارها را بیشتر در فصل بهار مىبینیم شاید به همین دلیل است که اینگونه گردباد و طوفان در این فصل بیشتر است. در ادامه این آیات مىافزاید: «هدف این است که به وسیله آن، دانهها و گیاهان فراوان و باغظهاى پر درخت برویانیم» (لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّآ وَ نَباتآ وَ جَنّاتٍ أَلْفافاً) این تعبیر تمام انواع گیاهان، و دانههاى گیاهى، و درختان میوه را در بر مىگیرد.



در یازدهمین آیه بعد از بیان آنچه در آیات قبل گذشت - خداوند کسى است که بادها را به عنوان بشارتگرانى قبل از نزول رحمتش فرستاده - چنین آمده است که: «ما از آسمان آبى پاک و پاک کننده نازل کردیم» (وَ أنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً). و این نکته تازهاى است که در این آیه روى آن تکیه شده است. «طهور» صیغه مبالغه از «طهارت» و پاکى است که هم پاک بودن آب را مىرساند و هم پاک کننده بودن آن را و به راستى اگر آب خاصّیت پاککننده نداشت در یک روز تمام زندگى ما و جسم و جان ما آلوده مىشد. حقیقت این سخن را وقتى درک مىکنیم که در نقطهاى گرفتار شویم که آب براى شستشو نباشد، نه تهیه غذا ممکن است، نه پاکیزگى بدن، نه نشاط و طراوتى خواهیم داشت و نه صحّت و سلامت. درست است که آب میکروبها را نمىکشد، ولى چون حلّال بسیار خوبى است، انواع میکروبها را در خود حل کرده و مىبرد و به همین جهت عامل مؤثّرى براى سلامت و تندرستى است و از این گذشته روح انسان را هم از آلودگىها به وسیله وضو و غسل پاک مىکند. لذا بى جهت نیست که در آیه بعد از آن آمده است (لِنُحِیْىَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً) : «هدف آن است که به وسیله آن سرزمین مرده را زنده کنیم»



در دوازدهمین و آخرین آیه مورد بحث باز به نکته تازهاى برخورد مىظکنیم که خداوند، آبها را به سرزمینهاى «جرز» یعنى خشک و بى آب و علف مىراند، مىظفرماید: «آیا آنها ندیدند که ما آب را به سوى زمین خشکى که گیاهى از آن نمىروید مىظرانیم»؟! (أَوَلَمْ یَرَوْا اَنّا نَسُوقُ الْماءَ اِلَى اْلأَرْضِ الْجُرُزِ) «و به وسیله آن زراعتى را مىرویانیم که همه چهار پایانش از آن مىخورند و هم خودشان (فَنُخْرِجُ بِهِ زَرَعآ تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ) خودشان از دانههاى غذایى مىخورند و چهار پایانشان از کاه و برگ و ریشهها. از کلمات ارباب لغت استفاده مىشود که «جُرُز» (بر وزن شتر) در اصل از مادّه «جَرَز» (بر وزن مَرضَ) گرفته شده و به معنى انقطاع است. (انقطاع آب، گیاه، خرمى و طراوت) و لذا «ناقه جُرُوْز» به شترى مىگویند: که همه چیز را مىخورد و منقطع مىکند و «رجل جروز» به کسى مىگویند: که تمام آنچه را که در سفره است مىخورد و آن را به کلّى خالى مىکند!(25) در پایان آیه براى دعوت و مطالعه دقیق این نعمتهاى بزرگ الهى و نشانههاى توحید مىفرماید: «آیا آنها نمىبینند» (أَفَلا یُبْصِرُونَ) در اینکه چرا در آیه فوق «انعام» (چهار پایان) بر انسان مقدّم شده است؟ بعضى از مفسّران گفتهاند: به خاطر آن است که گیاه به مجرد اینکه از زمین مىروید قابل استفاده براى چهارپایان است. بعلاوه چهارپایان فقط از گیاهان تغذیه مىکنند در حالى که انسان غذاهاى دیگرى نیز دارد.(26)



نتیجه

از مجموع آیات فوق با توجّه به نکات دقیق و ظریفى که در آنها منعکس است، به خوبى استفاده مىشود که نظام بسیار دقیق و حساب شدهاى بر مسأله وجود بادها و ابرها و باران حاکم است که هرچه انسان در آن بیشتر مىاندیشد به دقّت و ظرافت و منافع و برکاتى که در آنها به کار رفته است آشناتر مىشود.
در قسمتى از این آیات آب مایه حیات شمرده شده، در بعضى وسیله پاکیزگى، در بعضى به عنوان یک موجود مبارک(27) و در بعضى به عنوان یک نوشابه گوارا (ماءاً فُراتاً)(28). در مجموع در هر گوشهاى از آن که مىنگریم آثار خدا و حکمت بالغه او را  مىیابیم و بر هر قسمت نظرى مىافکنیم سیماى او را مىبینیم.

توضیحات

1- پیدایش و فایده بادها

سرچشمه پیدایش باد همان اختلاف درجه حرارت میان دو منطقه مختلف زمین است. این معنى را به آسانى مىتوانیم در فصل زمستان که هواى اطاق ما گرم و هواى بیرون سرد است آزمایش کنیم. وقتى کمى در را باز بگذاریم با گذاردن دو شمع روشن در طرف بالا و پائین در، این معنى به خوبى معلوم مىشود که هواى سرد به علت سنگینى از پائین داخل و هواى گرم به سبب سبکى از بالا خارج مىشود، و شعله شمع را همراه خود مىکشد. (هواى گرم منبسط و سبک مىشود و هواى سرد فشرده و سنگین و اگر این خاصّیت نبود و بادها متوقّف مىشدند چه بلاى عظیمى بر سر انسان مىآمد؟!)
این را نیز مىدانیم که کره زمین داراى سه منطقه است: منطقه بسیار سرد (نواحى قطبى) و بسیار گرم (نواحى استوائى) و معتدل (نواحى میان این دو منطقه) این اختلاف درجه حرارت در روى کره زمین تولید جریانهاى دائمى هوا از سوئى به سوئى دیگر مىکند که مهمترین آنها به نام بادهاى آلیزه (بادهایى که از قطب به سوى منطقه استوا مىوزد، و چون سرد است طبعآ در مجاورت کره زمین حرکت مىکند) و بادهاى کنتر آلیزه (بادهایى که از منطقه استوائى به سوى قطب مىوزد و چون گرم است در طبقات بالاى جوّ حرکت مىکند.) است.(29)
از این گذشته هنگامى که آفتاب مىتابد، آب اقیانوسها به اندازه ساحل گرم نمىشود، بعلاوه شبها آب دریا گرمى خود را زودتر از دست مىدهد تا سواحل. این اختلاف درجه حرارت میان دریا و ساحل نیز سبب جریانهاى دائمى از ساحل به سوى دریا و از دریا به سوى ساحل مىشود.
علاوه بر همه اینها، کروى بودن زمین سبب مىشود که بعضى از مناطق درست مقابل آفتاب باشند (موقع ظهر) و در مناطق دیگرى آفتاب به طور مایل مىتابد. (هنگام طلوع و غروب) این اختلاف درجه حرارت نیز یکى از عوامل پیدایش بادها در مناطق مختلف است. (همچنین عوامل پیچیده دیگر) این عوامل دست به دست هم مىدهند و بادها را در سرتاسر کره زمین به حرکت در مىآورند و منافع فراوان زیر را که در آیات بالا به آن اشاره شده همراه مىآورند:
1- بادها به خاطر وزش بر سطح اقیانوسها در تولید ابرها سهم مهمّى دارند.
2- بادها، ابرها را با خود به مناطق خشک و بى آب مىبرند و اگر آنها نبودند بخش عمده کره زمین از بى آبى مىسوخت.
3- بادها، هوا را تصفیه و تلطیف مىکنند و اکسیژن لازم را از مناطق دور به ارمغان مىآورند.
4- بادها، عفونتها را با خود مى رند و از این راه کمک به پاکى هوا مىکنند.
5- بادها از فشار حرارت خورشید روى برگها و گیاهان مىظکاهند، جلو آفتاب سوختگى را مىگیرند و روى هم رفته وسیله مؤثّرى براى تعدیل هوا در مناطق روى زمیناند.
6- بادها - چنانکه در تفسیر آیات گفتیم - ابرها را مىفشارند و آنها را براى ریزش باران آماده مىکنند.
7- بادها ابرها را به طرف بالاى جو مىرانند که به خاطر سردى و از دست دادن قدرت اشباع، مبدّل به قطرات باران حیات بخش مىشوند.
8- بادها کشتىهاى بادبانى را بر صفحه اقیانوسها به حرکت در مىآورند و در حقیقت یکى از منابع مهم انرژى محسوب مىشوند.
9- بادها براى حرکت آسیابهاى بادى مورد استفاده قرار مىگیرند.
10- بادها براى کشاورزان وسیله بسیار خوبى جهت تصفیه گندم و امثال آن و جدا سازى آنها از کاه مىباشند.
11- بادها آب دریاها را به هم مىزنند و امواج زیادى ایجاد مىکنند و این امواج اکسیژن هوا را با آب مخلوط کرده، مایه حیات موجودات زنده دریائى مىشوند و اگر بادها و امواج نبودند دریا مبدّل به باتلاق مردهاى مىشد.
12- و سرانجام بادها گیاهان را تلقیح و بارور مىسازند و گردههاى نر را بر قسمتهاى مادّه مىپاشند و اگر یک سال اعتصاب کنند میوه کمى عائد ما مىشود!
این قسمتى از برکات جریان هوا و وزش بادها است که علم بشر تاکنون به آن پى برده است و مسلّماً برکات آنها منحصر به آنچه گفته شد نیست و باید در انتظار بود که علم و دانش پرده از روى اسرار تازهاى بردارد. ولى هریک از امور بالا به تنهایى کافى است که علم و قدرت پروردگار را به ما نشان دهد، تا چه رسد به همه آنها و چه بخشنده و رحیم است آن خدائى که این همه لطف و محبت به بندگانش دارد و چه پر برکت است حرکت که وقتى ذرّات هوا به حرکت در مىآیند این همه آثار مثبت و حیاتى از خود به یادگار مىگذارند. 

 

2- اسرار پیدایش ابرها و ریزش باران

ناگفته پیدا است که ابرها همان ذرّات بخار آب هستند و یا به تعبیر دقیقتر ذرّات آبند که ملکولهاى آن از هم دور شده و به صورت بخار در آمده است. دقت درباره پیدایش ابر و باران اسرار جالبى از این دو پدیده عجیب خلقت را براى ما آشکار مىسازد. از جمله:
1- غالب مایعات تا به درجه غلیان وجوشش نرسند بخار نمىشوند، ولى آب یکى از مایعات استثنائى است که در هر درجهاى از حرارت تبخیر مىشود و اگر این خاصّیت در آب نبود ذرّهاى از آب دریاها تبخیر نمىشد و ابرى به  وجود نمىآمد و بارانى نمىبارید و تمام خشکىها از بى آبى مىسوخت!

2- این نیز حائز اهمّیّت است که به هنگام تبخیر فقط آب خالص بخار مىشود و املاح و ذرّات دیگرى که در آن است بجا مىماند. یعنى یک تصفیه طبیعى دائمى حاصل مىشود تا سالمترین آب در اختیار بشر قرار گیرد.
3- اگر طبقات بالاى جو سردتر از طبقات پائین نبود، ابرهاى سرگردان در فضا هرگز نمىباریدند. ولى این تفاوت درجه سبب ریزش بارانها مىشود، و نیز اگر قدرت اشباع ذرّات بخار در هواى سرد و گرم یکسان بود باز باران نمىبارید، ولى چون هواى سرد قدرت اشباع کمترى دارد بخارات را تبدیل به آب کرده فرو مىفرستد.
4- باران علاوه بر تأمین آب لازم براى پرورش گیاهان، سطح زمین را مىشوید و آلودگىها را با خود به سوى دریاها مىبرد.
5- باران، هوا را نیز مىشوید و گرد و غبار و ذرّات معلّق در هوا را در خود حل کرده به زمین مىآورد و اگر ریزش باران نبود بعد از مدّتى هوا چنان آلوده و کثیف مىشد که تنفس براى انسان غیر ممکن بود.
6- باران سنگ هاى کوهها را آرام آرام مىساید و خاک هاى قابل استفاده از آن تولید مىکند و در سطح جلگهها مىگستراند.
7- باران خاکهاى پر قوّت را از مناطق دور با خود حمل مىکند و براى تقویت مزارع بر صفحه آنها مىگستراند، به طورى که در بعضى از مناطق (مانند سواحل نیل) جریان آب بهترین کودهاى طبیعى را براى گیاهان همراه خود مىآورد.
8- باران فقط در خشکىها حیات بخش نیست، بلکه ریزش باران در دریا نیز بسیار مؤثّر است و به گفته بعضى کمتر از تأثیر آن در خشکىها نیست! چرا که ریزش باران در دریا گیاهان ریز را در میان امواج آب پرورش مىدهد که خوراک بسیار مناسبى براى ماهى ها و جانداران دریا است و آن سال که باران کم ببارد وضع صید دریا نامطلوب است.
9- ارتفاع ابرها از سطح زمین از ارتفاع بلندترین قطعات زمین بیشتر است و به این ترتیب نقطهاى از آب باران بى بهره نمىماند.
10- بر سطح کوههاى بلند انواع درختان جنگلى و گیاهان داروئى و غذائى مىروید و این به دلیل آن است که باران سهم آب لازم را به آنها مىرساند و اگر باران نبود آنها هم مىخشکیدند.
11- امروز سدهاى عظیمى ساخته شده که قسمت مهمّى از برق دنیا را تأمین مىکند و کارخانههاى عظیم را به حرکت در مىآورد. اگر درست بیندیشیم این هم از برکات ریزش باران بر کوهسارها است.
12- قسمتى از تراوشات ابرها به صورت برف بر زمین مىنشیند که بیش از همه در قلّههاى کوهها به عنوان منابع عظیم آب ذخیره مىشود و در مناطق دیگر نیز به ذخائر آبهاى زیر زمینى کمک مىکند، چرا که تدریجاً ذوب مىشود و در زمین فرو مىرود. ولى اگر به جاى باران همیشه برف مىبارید بسیارى از فوائد گفته شده در بالا وجود نداشت.
13- ابرها دریاهاى معلّق در آسماناند و چه بزرگ است خداوند که این همه آب را برخلاف قانون جاذبه، به آسمان فرستاده، و به آسانى از نقطهاى به نقطهاى دیگر مىبرد!
14- علاوه بر همه اینها ابرها در زمستان تأثیر قابل ملاحظهاى در کاستن از شدّت سرما دارند و در تابستان از گرما.
15- ابرها حامل الکتریسته‌هاى مختلفى هستند که سبب پیدایش رعد و برقها مىشوند و به خواست خدا در بحثهاى مربوط به رعد و برق درباره تأثیر این دو پدیده سخن خواهیم گفت.
در مجموع این دو پدیده که ما آنها را بر اثر انس زیاد امورى عادّى و ساده و پیش پا افتاده فکر مىکنیم، بسیار شگفتانگیز و اسرارآمیزند و به خوبى مىتوان آیات عظیم توحید را در لابهلاى اسرار آنها مطالعه کرد و از این نشانههاى بزرگ به عظمت آن ذات بى نشان پى برد.

ناگفته پیدا است که ابرها همان ذرّات بخار آب هستند و یا به تعبیر دقیق تر ذرّات آبند که ملکولهاى آن از هم دور شده، و به صورت بخار در آمده است. دقت درباره پیدایش ابر و باران اسرار جالبى از این دو پدیده عجیب خلقت را براى ما آشکار مىسازد. از جمله:
1- غالب مایعات تا به درجه غلیان و جوشش نرسند بخار نمىشوند، ولى آب یکى از مایعات استثنائى است که در هر درجهاى از حرارت تبخیر مىشود و اگر این خاصّیت در آب نبود ذرّهاى از آب دریاها تبخیر نمىشد و ابرى به وجود نمىآمد، و بارانى نمىبارید و تمام خشکىها از بى آبى مىسوخت!

3- باد و باران در احادیث اسلامى

در حدیث معروف توحید مفضّل از امام صادق (عليه السلام) چنین مىخوانیم که فرمودند:
«اى مفضّل! من تو را از فایده وزش باد آگاه مىکنم. آیا نمىبینى وقتى هوا راکد مىشود چگونه غم و اندوه سراسر وجود انسان را مىگیرد؟ نفسها در سینه حبس مىشود، افراد سالم بیمار، و بیماران به زحمت مىافتند، میوهها خراب، و سبزىها متعفّن مىگردد، سبب بیمارى وبا و آفت در غلّات مىشود و این نشان مىدهد که وزش باد از تدبیر خداوند حکیم، براى اصلاح حال خلق است.
اگر سلطانى در میان اهل کشورش مقادیر زیادى از طلا و نقره پخش کند آیا او در نظر آنها شخص بزرگى نخواهد بود؟ و آوازه او به همه جا نمىرسد؟ آن کجا و یک باران فراوان با برکت کجا؟ چرا که به وسیله آن شهرها آباد، و آنقدر غلّات زیاد مىشود که از مقادیر مهم طلا و نقره در مجموع روى زمین بیشتر خواهد بود...
درست دقت کن چگونه باران بر زمین فرو مىریزد، خداوند آن را از بالا فرو مىفرستد، تا زمینهاى سخت و سفت نرم شود و سیراب گردد و اگر از یکسو مىآمد بر مواضع بلند مسلّط نمىشد، و زراعت کم مىگشت. بعلاوه ریزش باران هزینه زیاد آبیارى را از دوش بسیارى از مردم بر مىدارد و نزاع ها و کشمکشهاى ناشى از تقسیم آب و اجحاف زورمندان بر ضعفاء را از بین مىبرد.
خداوند آن را به صورت قطرات ریز فرو مىفرستد تا آهسته در زمین فرو رود، و آن را سیراب کند و اگر آن را به صورت جریان سریع نازل مىکرد در زمین فرو نمىرفت، بلکه زراعتها را در هم مىکوبید. بعلاوه نزول باران هوا را مرطوب، پوست بدن را نرم، آلودگى هوا را  برطرف، بیمارى و باء ناشى از آن را نابود، و درختان و زراعتها را شستشو داده و از بیمارى مصون مىدارد.»
در قسمت دیگرى از این روایت مىفرمایند: «اى مفضّل! فکر کن چگونه هواى صاف و بارانى پشت سر هم بر این عالم وارد مىشوند، اگر یکى از آنها همیشه بود اسباب فساد مىشد. آیا نمىبینى هنگامى که باران پىدرپى و بیش از حد ببارد سبزىها و زراعتها مىگندد؟ بدن حیوانات سست مىظشود، هوا بسیار سرد و موجب انوع بیمارىها مىگردد، و جادّهها خراب مىشود و اگر هوا دائماً صاف و بى ابر باشد، زمین مىخشکد، و نباتات مىسوزد، آب چشمهها و نهرها پائین مىرود و به مردم زیان مىرساند، و خشکى هوا باعث انواع دیگرى از بیمارىها مىشود. اما هنگامى که این دو به طور متعاقب در این جهان روى دهند، هوا معتدل مىشود، هریک از این دو، ضرر دیگرى را از میان مىبرد، و همه چیز رو به راه مىشود.»(30)
در حدیث دیگرى از امام سجاد (عليه السلام) چنین مىخوانیم:
«خداوند باران را از آسمان نازل مىکند تا به تمام قلّههاى کوهها و تپهها و گودالها، و خلاصه تمام نقاط مرتفع و هموار برسد (و همه سیراب شوند) و آن را دانه دانه، و نرم، و پى در پى، گاه به صورت دانههاى درشت، و گاه قطرههاى کوچک قرار داده تا کاملا در زمین فرو رود و زمین سیراب شود. آن را به صورت سیلاب نفرستاد تا زمینها و درختان و مزارع و میوههاى شما را خراب کند.»(31)


4- مطالعات جدید دانشمندان

 مطالعات جدید دانشمندان پرده از روى اسرار تازهاى برداشته و تأثیر فوقالعاده بادها را در ریزش بارانها در اشکال تازهاى مشخص نموده که بیان زیر، نمونهاى از آن است: «براى تشکیل ابر و ریزش باران دو شرط لازم است:»
الف - وجود بخار آب در هوا
ب - اشباع هوا از بخار و تقطیر آن.
در مورد شرط اوّل گرچه هیچگاه هوا خالى از بخار آب نیست و حداکثر تا حدود 50 گرم در متر مکعب مىرسد، ولى این اندازه رطوبت براى تشکیل ابر و ریزش باران کافى نیست، بلکه باید مرتباً به آن امداد رسد. یعنى پس از تشکیل ابر و ریزش باران، هواى تازه حامل بخار آب پیاپى برسد و باد مستمراً بوزد، و مبدء یا مسیر آن از دریا یا جنگلهاى انبوهى باشد تا توشه رطوبتى به حدّ کافى با خود بردارد.
امّا شرط دوّم یعنى رسیدن به حالت اشباع و حدوث پدیده تقطیر (عرق کردن هوا و تبدیل بخار به مایع) لازمهاش سرد شدن هوا است. همان‌طور که در زمستان شیشه پنجره اطاقهایى که در آن اشیائى مثل سماور و دیگ، بخار تولید مىکنند، عرق مىنمایند...
یگانه عامل مؤثّر براى سرد شدن هوا که آن را به مرحله تشکیل ابر و تقطیر برساند اوج گرفتن و بالا رفتن هوا است و بالا رفتن هوا به سه نوع یا در سه مورد پیش مىآید، و در هر مورد باران خاصّى نازل مىشود.
الف - برخورد باد به برجستگىهاى زمین و صعود از دامنههاى کوهستانى که تولید بارانهاى کوهستانى مىکند.
ب - گرم و سبک شدن و صعود فوقالعاده هوا در اثر تابش آفتاب و تماس با مناطق داغ (باران هاى طوفانى).
ج - برخورد دو جناح سرد و گرم باد، و زیر و رو رفتن آنها (بارانهاى جبههاى) و تمام ابرها و بارانها، ناشى از یکى از سه پیش آمد فوق است و از همه مهمتر نوع آخر است.
پس باد در کلیّه مراحل مربوط به ابر و باران از برداشتن بخار آب و رساندن آن به سرزمینهاى خشک گرفته، تا بالا رفتن و سرد شدن، و بالاخره به هم زدن و بارور کردن ابر دخالت دارد و ابر و باران بدون باد ممکن نیست. اصولا ابر چیزى جز باد، یعنى باد حامل آب نمىباشد».
در بخش دیگرى از این تحقیق آمده است: «رگبار بارانهاى طوفانى که از ابرهاى انباشته چندین طبقه مىریزد تا ارتفاع بیش از ده کیلومتر صعود مىنمایند. این ابرهاى جوشان و خروشان به صورت کوههایى در مىآیند که قسمت بالاى آن از سوزنهاى یخ و قطعات برف مستور و گاهى مملو از تگرگ است.
تا قبل از جنگ جهانى اول که در آن زمان هواپیماها توانستند به بالاى ابرها بوردند و خلبانان پردههاى بافته شده از یخ را که همان ابرهاى مرتفع است مشاهده نمایند؛ کسى خبر از وجود یخ و برف و تگرگ در ابرهاى آسمان نداشت. صعود انقلابى و طبقه طبقه بادهاى مرطوب گرم شده سبب تشکیل کوههاى مرتفع از ابرهاى یخ زده مىگردد که توأم با رگبارهاى شدید در میان رعد و برقهاى است.»(32)
این بیان مىتواند تفسیر تازهاى براى آیه 43 سوره نور ارائه دهد و پرده از یک معجزه جالب علمى قرآن بردارد. آنجا که مىگوید: (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیْبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَمَّنْ یَشاءُ یَکادُ سَنابَرْقِهِ یَذْهَبُ بِاْلأَبْصارِ): «خداوند از آسمان از کوههایى که در آن است، دانه هاى تگرگ نازل مىکند و هرکس را بخواهد به وسیله آن زیان مىرساند و از هرکس بخواهد این زیان را دفع مىکند نزدیک است درخشندگى برق آن چشمها را ببرد».
کدام کوه در آسمان است که دانههاى تگرگ در آن وجود دارد؟ این سؤالى است که پاسخ آن براى بسیارى مشکل و پیچیده بود و لذا تفسیرهاى مختلفى براى آن ذکر مىکردند. ولى با توجّه به اکتشافات بالا روشن مىشود که براى تفسیر آیه مزبور، نیازى به توجیه و تقدیر و مجاز و امثال آن نیست و معنى آیه در پرتو این مطلب روشن است.‌

 

 
پی نوشتها:

 1. سوره روم، آیه 48.
 2. سوره روم، آیه 46.
 3. سوره اعراف، آیه 57.
 4. سوره فاطر، آیه 9.
 5. سوره بقره، آیه 164.
 6. سوره واقعه، آیات 68 - 70.
 7. سوره نمل، آیه 63.
 8. سوره حجر، آیه 22.
 9. سوره زمر، آیه 21.
 10. سوره نبأ، آیات 14 - 16.
 11. سوره فرقان، آیه 48.
 12. سوره سجده، آیه 27. در قرآن مجید آیات فراوان دیگرى در این زمینه وجود دارد که آنچه در بالا آمده است برگزیده حساب شده‌اى از این آیات است که مى‌تواند ابعاد این سه مسأله مهم را در قرآن مجید مشخص کند. آیات دیگر آیات زیر است: سوره‌انعام، آیه 99 -سوره ابراهیم، آیه 32 - سوره نحل، آیه 65 - سوره طه، آیه 53 - سوره حج، آیه 63 - سوره نمل، آیه 60 - سوره عنکبوت، آیه 63 - سوره لقمان، آیات 10 و 11 - سوره فاطر، آیه 27 -سوره فصلت، آیه 39 - سوره رعد، آیه 17 - سوره اعراف، آیه 57 - سوره حجر، آیه 22 -سوره نمل، آیه 63.
 
 13. مجمع البحرین، ماده «ریح».
 14. سوره یونس، آیه 22.
 15. سوره سبأ، آیه 12.
 16. مجمع‌البحرین و مفردات راغب.
 17. عرب بادها را به چهار نوع تقسیم مى‌کند: (شمال) که از نقطه شمال مى‌وزد و (جنوب) که از نقطه جنوب حرکت مى‌کند و (صبا) که از شرق مى‌وزد و (دبور) که از نقطه مغرب مى‌وزد.
 18. مفردات راغب و لسان العرب، مادّه «مزن».
 19. «بشُرْ» اسم مصدر است؛ که به معنى اسم فاعل (بشارت دهنده) نیز مى‌آید.
 
 20. المیزان، جلد 16، صفحه 209.
 21. باید توجّه داشت که ابرها همان بخارات متراکم است؛ هنگامى که روى زمین افتاده باشد،عرب به آن «ضباب» (بر وزن سراب) یعنى مه مى‌گوید؛ و هنگامى که در آسمان بالا مى‌رود به آن «سحاب، وغیم و غمام» مى‌گویند. (المیزان، جلد 1، صفحه 411).
 22. به کتاب باد و باران، صفحه 126 مراجعه شود.
 23. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزى، صفحه 67.
 24. تفسیر کبیر فخررازى، جلد 31، صفحه 8 این معنى را به عنوان یکى از تفسیرهاى آیه ذکرکرده است.
 25. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم و مصباح اللّغه.
 26. تفسیر فخررازى، جلد 25، صفحه 187.
 
 27. سوره ق، آیه 9.
 28. سوره مرسلات، آیه 27.
 
 29. اعجاز قرآن از نظر علوم امروز، صفحه 65.
 
 30. بحارالانوار، جلد 3، صفحه 119، تا 126 (با تلخیص).
 31. نورالثقلین، جلد 1، صفحه 41، در کتاب بحارالانوار، جلد 56، صفحه 344 تا 374 نیزروایاتى آمده که به اسرار تشکیل ابر و باران اشاره شده است.
 
 32. باد و باران، صفحه 57 تا 65 (با تلخیص).
 

 

 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد