:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 27 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : عاقل تواضع ميكند پس رشد ميكند ، جاهل بزرگي ميكند پست و كوچك ميشود .
 
 
 

 

 
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

انبیاء و علم غیب مقدمه:

واژه غیب در برابر شهود است و شهود در موردى گفته مى شود که چیزى قابل مشاهده و محسوس باشد، بنابراین غیب به کلّیه امورى اطلاق مى شود که از حسّ انسان پنهان است و لذا در بعضى از آیات قرآن مجید تعبیر ایمان به غیب در مورد ایمان به خدا یا ایمان به روز جزا آمده است، (اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ).(1)
در جاى دیگرى پرهیزگاران را چنین توصیف مى کند «همان کسانى که از پروردگارشان در نهان مى ترسند».(2)
حتّى ممکن است چیزى بر کسى روشن و محسوس باشد و براى دیگرى به خاطر عدم حضورش در آن مکان نامحسوس حساب شود به آن نیز غیب مى گویند، چنان که در داستان یوسف(علیه السلام) مى خوانیم که همسر عزیز مصر هنگامى که در غیاب یوسف اعتراف به پاکى او کرد، افزود: (ذِلکَ لِیَعْلَمَ اَنِّى لَمْ اَخُنْهُ بِالْغَیْبِ): «این سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غیاب به او (یوسف) خیانت نکردم»(3)
با توجّه به آنچه گفته شد سخن در این است که آیا پیامبران الهى از اسرار غیب و آنچه از حواس انسان پنهان است ـ اعم از آنچه محسوس است و حاضر نیست، یا اصولاً غیر محسوس است ـ آگاه و باخبرند یا علم غیب مخصوص ذات پاک خدا است، و هیچ کس را به آن راهى نیست؟
در بدونظر در آیات قرآن دو دسته از آیات متفاوت دیده مى شود: دسته اول علم غیب را مخصوص خدا مى شمرد و دسته دوم علم غیب را براى غیر او ممکن مى داند. براى رسیدن به پاسخ سؤال فوق باید نخست به سراغ این آیات برویم، سپس به جمع میان آنها بپردازیم.

گروه اول
در گروه اول، آیات زیر قابل توجّه است:

1- (وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا اِلاَّ هُوَ)(4)
2- (فَقُلْ اِنَّمَا الْغَیْبُ للهِِ)(5)
3- (قُلْ لاَّ یَعْلَمُ مَنْ فِى الْسَّموَاتِ وَ الاَْرْضِ الْغَیْبَ اِلاَّ اللهُ)(6)
4- (قُلْ لَّا اَقُولُ لَکُم عِنْدِى خَزَائِنُ اللهِ وَ لاَ اَعْلَمُ الْغَیْبَ)(7)
5- (وَلَوْ کُنْتُ اَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ماَ مَسَّنِىَ السُّوءُ)(8)
6- (عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ)(9)

ترجمه

1-«کلیدهاى غیب، تنها نزد او است و جز او کسى آنها را نمى داند».
2- «... بگو:" غیب (وظهورمخبرات )تنها براى خدا است"».
3-«بگو:" کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب نمى دانند جز خدا"».
4-«بگو: "من به شما نمى گویم گنجینه هاى الهى نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،ازغیب آگاه نیستم».
5- «(و از غیب و اسرار نهان نیز با خبر ندارم مگر آنچه خداوند اراده کند) و اگر از غیب باخبر بودم سود فراوانى براى خود فراهم مى کردم و هیچ بدى (و زیانى) به من نمى رسید».
6-«... از نهان و آشکار با خبر است.»

تفسیر و جمع بندى

در این بخش از آیات با تعبیرات گوناگون، علم غیب، مخصوص خدا شمرده شده است که هیچ کس را به آن راهى نیست.
در نخستین آیه مى فرماید: «کلیدهاى غیب، تنها نزد او است و جز او، کسى آنها را نمى داند»: (وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَیَعْلَمُهَا اِلاَّ هُوَ)(10)
هم آغاز آیه که «عِنْدَهُ» را مقدم داشته دلیل بر انحصار است و هم ذیل آن که با صراحت مى گوید: «غیر او از آن آگاه نیست».
«مفاتح» جمع «مِفْتَحْ» (بر وزن بهتر) به معناى کلید، و جمع «مَفْتَح» (بر وزن دفتر) به معناى خزینه و مرکز نگهدارى اشیا آمده است،(11)براى آیه ذکر کرده اند، گاه گفته اند تمام خزانه هاى غیب نزد خدا است و گاه گفته اند تمام کلیدهاى غیب نزد او است، و نتیجه هر دو یکى است، هرچند تعبیرها متفاوت است.
اگر چه بعضى از مفسّران، با استفاده از آنچه در صحیح بخارى در تفسیر آن آمده است، این آیه را اشاره به امور پنج گانه اى دانسته اند که در آخر سوره لقمان آمده است(12)و کلیدهاى غیب را شامل مى شود و آنچه در روایت درباره آخر سوره لقمان آمده ظاهراً بیان مصداق هاى روشنى از آن است، و لذا در ذیل آیه مورد بحث به تمام برگ هایى که از درختان جدا مى شود، و دانه هایى که در مخفى گاه زمین قرار مى گیرد، و هر تر و خشکى در عالم وجود دارد اشاره کرده و همه را در لوح محفوظ، (لوح علم خدا) ثابت مى شمرد.
در دومین آیه، خطاب به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کرده است: «بگو:" غیب (وظهورمخبرات )تنها براى خدا است»: (فَقُلْ اِنَّمَا الْغَیْبُ للهِِ).(13)
این در جواب مشرکان لجوجى بود که پیوسته معجزات اقتراحى ـ معجزاتى که از سر لجاجت به عنوان بهانه جویى هر وقت به میل خود پیشنهاد مى کردندـ از پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى خواستند، بنابراین قرآن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى گوید: در این گونه امور از خود سلب مسئولیت کند چون اینها از اسرار غیب است و علم آن فقط نزد خدا است و هر زمان او اراده کند، فرمانش را صادر مى کند و هرگز تسلیم خواسته هاى کودکانه بهانه جویان نخواهد شد!

همین معنا در سومین آیه با تعبیر دیگرى آمده است که خداوند به پیامبرش تعلیم مى دهد در برابر بهانه جویانى که پیوسته سؤال از زمان وقوع قیامت مى کردند بگوید که: «بگو:" کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب نمى دانند جز خدا »: (قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِى الْسَمَوَاتِ وَ الاَْرْضِ الْغَیْبَ اِلاَّ اللهُ وَ مَا یَشْعُرُونَ اَیَّانَ یُبْعَثُونَ).(14)
اگرچه مورد نزول این مسأله رستاخیز است ولى مفهوم آیه گسترده است و تمام غیوب را شامل مى شود.
خداوند در چهارمین آیه به پیامبرش صریحاً دستور مى دهد: «بگو: "من به شما نمى گویم گنجینه هاى الهى نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،ازغیب آگاه نیستم»: (قُلْ لاَّ أَقُولُ لَکُمْ عِندِى خَزَائِنُ اللهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلاَ أَقُولُ لَکُمْ إِنِّى مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا یُوحَى إِلَىَّ).(15)
این سخن نیز در برابر مشرکان لجوجى بود که هر روز تقاضاى معجزه اى داشتند و هرگز هم با مشاهده آنها قانع نمى شدند، و از او مى خواستند که آنها را از اسرار غیب آگاه کند.
جمله:(اِنْ اَتَّبِعُ اِلاَّ مَا یُوَحى اِلَىَّ):«تنها از آنچه بر من وحى مى شود پیروى مى کنم» که در ذیل آیه آمده ـ را به خوبى به خاطر بسپارید که یکى از کلیدهاى حلّ مشکل علم پیامبران است و به خواست خدا مشروحاً از آن سخن خواهیم گفت.
نظیر همین معنا در آیه 31 سوره هود با مختصر تفاوتى آمده است که مى فرماید:(وَ لاَ اَقُولُ لَکُمْ عِنْدِى خَزَائِنُ اللهِ وَ لاَ اَعْلَمُ الْغَیْبَ) (با این تفاوت که اولى از زبان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است و دومى از زبان نوح(علیه السلام)).

در پنجمین آیه به تعبیر جدیدى در این زمینه برخورد مى کنیم که رسول گرامى مأمور مى شود که با استدلال لطیفى علم غیب را از خود نفى کند و به او دستور مى دهد: «بگو: "من مالک هیچ سود و زیانى براى خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند) و اگر از غیب باخبر بودم،سود فراوانى براى خود فراهم مى کردم و هیچ بدى(و زیانى)به من نمى رسید»: (قُلْ لاَ اَمْلِکُ لِنَفْسِى نَفْعاً وَ لاَ ضَرَّاً اِلاَّ مَا شَاءَ اللهُ وَ لَوْ کُنْتُ اَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ مَا مَسَّنِىَ السُّوءُ).(16)
اگرچه این آیه بعد از آیه اى قرار گرفته که از زمان قیام قیامت و منحصر بودن علم آن به خداوند سخن مى گوید، ولى با این حال مفهوم و استدلال آیه بسیار گسترده است.
مسلّم است بسیارى از منافعى که از دست انسان مى رود یا زیان هایى که دامان او را مى گیرد ناشى از عدم آگاهى او از عاقبت کارها و اسرار غیب است، و اگر بر آنها آگاه بود هرگونه زیانى را از خود دفع مى کرد و هرگونه منفعتى را فراهم مى ساخت، و این که نمى تواند چنین کند دلیل بر عدم آگاهى او از اسرار غیب است.

در ششمین آیه به عنوان یکى از صفات ویژه خداوند مى فرماید: «از نهان و آشکار با خبر است»: (عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ).(17)
این تعبیر که در ده آیه از قرآن مجید(18)به صورت يكي از صفات بارز الهي ذكرشده، نشان مى دهد که تنها خداوند بزرگ احاطه بر غیب و شهود عالم هستى دارد، و چون به عنوان صفت ویژه ذکر شده و در مقام حصر است نشان مى دهد که غیر او، حتّى پیامبران مصداق (عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ) نیستند.
اگرچه مفسّران در تفسیر این آیه احتمالات متعدّدى داده اند بعضى آن را به معناى «عَالِمُ السِّرِّ وَ الْعَلاَنِیَّةِ»: «آگاه بر پنهان و آشکار» و بعضى «مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ»: «آنچه در گذشته یا حال و آینده واقع مى شود و بعضى عالم به آخرت و دنیا و بعضى به عالم بر آنچه بر بندگان آشکار است یا از آنها نهان است تفسیر کرده اند(19)«غَیب» و «شَهَادَه» که هر دو با الف و لام جنس که در اینجا به معناى عموم است ذکر شده، تمامى غیب و شهود را اعم از گذشته و آینده، دنیا و آخرت، پوشیده و پنهان، آسمان و زمین، مادّیات و مجردات را شامل مى شود.
اگرچه این تعبیر در آیات ده گانه اى که اشاره شد در هر مورد به منظورى ذکر شده است و قرآن در هر مورد نتیجه اى از آن مى گیرد، ولى مفهوم آن درهمه جا یکى است و آن احاطه علمى خداوند بر اسرار غیب و شهود است که مخصوص ذات پاک او است.

نتیجه

از مجموع تعبیرات شش گانه فوق که بعضى کراراً در آیات قرآن ذکر شده، به خوبى مى توان نتیجه گرفت که علم غیب و احاطه به اسرار نهان مخصوص ذات پاک خدا است.



پی نوشتها:

1. سوره بقره، آیه 3.
2. سوره انبیاء، آیه 49.
3. سوره یوسف، آیه 52.
4. سوره انعام، آیه 59.
5. سوره یونس، آیه 20.
6. سوره نمل، آیه 65.
7. سوره انعام، آیه 50.
8. سوره اعراف، آیه 188.
9. سوره انعام، آیه 73.
10. سوره انعام، آیه 59.
11. تفسیر فخررازى، جلد 13، صفحه 8، ذیل آیه مورد بحث.
12. تفسیر قرطبى و روح البیان و مراغى، ذیل آیه مورد بحث.
13. سوره یونس، آیه 20.
14. سوره نمل، آیه 65.
15. سوره انعام، آیه 50.
16. سوره اعراف، آیه 188.
17. سوره انعام، آیه 73.
18. انعام 73 - توبه 94 - توبه 105 رعد 9 ـ مؤمنون 92 - سجده 6 - زمر 46 - حشر 22 - جمعه 8 - تغابن 18.
19. قرطبى، جلد 9، صفحه 6524، ذیل آیه 22 سوره حشر.



 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد