زندگينامه معصومين (عليهمالسلام)/ حضرت علي (عليهالسلام)/ قسمت ششم
آيات نازله در شأن حضرت علي (عليهالسلام)
آياتي که دربارهي ولايت و فضائل علي (عليهالسلام) نازل شده خيلي بيش از آياتي است كه در اين بخش آمده، بطوريکه مفسرين و محدثين نوشتهاند متجاوز از سيصد آيه دربارهي امامت و مناقب آن حضرت در قرآن وجود دارد، چنانکه گنجي شافعي و ثعلبي به سند خود از ابن عباس نقل کردهاند که نَزَلَتْ فِى عَليِ بْنِ اَبِي طالِب اَکْثَرَ من ثَلاثُ مِائَةِ آیة1، ولي ما در اين بخش فقط به چند آيه براي نمونه اشاره ميكنيم.
نزول آيه در ليلةالمبيت
در شب اول ماه ربيعالاول سال سيزدهم بعثت آيهي وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَه وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ: بعضی از مردم (فداکار و باایمان، همچون علی (علیهالسلام) به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر) جان خود را در برابر خشنودی خدا میفروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است2، بر پيامبر نازل شد.
ثعلبي در
تفسير خود از ابن عباس روايت ميکند که در شب هجرت پيغمبر (صلي الله عليه و
آله) علي (عليهالسلام) در فراش وي خوابيد و اين آيه در شأن آن حضرت نازل
گرديد.3
شرح مبسوط اين داستان در قسمت چهارم زندگاني حضرت علي (عليهالسلام) آورده شده است.
آيهي تطهير
در تفسير طبري و فخر رازي و همچنين در کتب ديگر اهلسنت نقل شده است که آيهي تطهير: إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِب عَنكمُ الرِّجْس أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطهِّرَكمْ تَطهِيراً: خداوند اراده فرموده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهلبیت برطرف کند و شما را پاک و مطهر گرداند،4 در خانهي امسلمه بر پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نازل شده و آن حضرت فاطمه و حسنين و علي (عليهمالسلام) را جمع کردند، سپس فرمودند: اللّهمََ هؤُلاءِ أَهلُ بَيْتي، اللّهمَ أَذهِب عَنهُمُ الرِِجْسَ وَ طَهّرِهُم تَطْهيراً: خدايا اينها اهلبيت من هستند پليدي را از اينها دور گردان و به تطهير خاصي پاکشان فرما.
ام سلمه گفت يا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟ حضرت فرمود تو جاي خود داري و زن خوبي هستي، اما مقام اهلبيت مرا نداري.5
منظور از اهل بيت، علي و فاطمه و حسنين (عليهمالسلام) هستند نه کسان ديگري، زيرا رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فقط به آنها اهلبيت خطاب ميکرد. چنانکه در کتب معتبره از انس بن مالک نقل شده است که پيغمبر (صلي الله عليه و آله) مدت شش ماه براي نماز صبح از در خانهي فاطمه (عليهاالسلام) عبور ميکرد و آنها را صدا ميزد و ميفرمود : الصَلوة يا اهلَالبيت و آنگاه اين آيه را تلاوت ميفرمود : إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِب عَنكمُ الرِّجْس أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطهِّرَكمْ تَطهِيراً 6
همچنين پيغمبر (صلي الله عليه و آله) فرمود که اين آيه دربارهي پنج نفر نازل شده است، دربارهي من و علي و حسن و حسين و فاطمه (عليهمالسلام).7
آيهي تبليغ ((اعلام ولايت علي (عليهالسلام)
ابو اسحاق ثعلبي در تفسير خود و طبري در کتابالولاية و ابن صباغ مالکي و همچنين ديگران نوشتهاند که آيهي تبليغ يعني آيه 67 سورهي مائده يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ 8 درباره علي (عليهالسلام) نازل شد و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) دست علي را گرفت و فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَوْلاهُ اَللهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ.9
چون دربارهي نزول اين آيه و جريان غديرخم در قسمت بعد توضيحات کافي داده خواهد شد، لذا در اينجا از تکرار آن صرفنظر ميكنيم.
آيه سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (ولايت علي (عليهالسلام) از جانب خداست)
آيه سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ خواست سؤالکنندهاي عذابي را که واقع شد.10
ثعلبي و ابن صباغ و ديگران نوشتهاند که چون در روز 18 ذيالحجه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) علي (عليهالسلام) را به جانشيني خود منصوب نموده و فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، حارث بن نعمان پس از شنيدن اين خبر خدمت آن حضرت آمد و گفت ما را به شهادت يگانگي خدا و نبوت خود از جانب خدا امر کردي قبول نموديم و سپس به نماز و زکوة و حج و جهاد و روزه دستور دادي پذيرفتيم به اينها قناعت نکردي، در آخر کار اين جوان را که پسر عموي توست به ولايت نصب کردي، آيا اين کار از جانب توست يا به دستور خدا است؟
رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمودند: قسم به خدائي که جز او خدائي نيست که اين امر به دستور خدا است. حارث بن نعمان در حاليکه به سوي ناقهي خود ميرفت گفت خدايا اگر اين مطلب صحيح است بر ما از آسمان سنگ بفرست يا به عذابي دردناک معذب گردان. هنوز به ناقهاش نرسيده بود که سنگي از آسمان بر سرش افتاد و فوراً هلاکش نمود، آنگاه اين آيه نازل شد که سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ.11
آيهي مباهله )علي نفس پيامبر است)
روز 24 ذيالحجه سال دهم هجرت اين آيه در شأن اهلبيت پيامبر نازل گرديد.
داستان از اين قرار است كه گروهي از نصاراي نجران در مدينه خدمت پيامبر (صلي الله عليه و آله) آمده و دربارهي موضوعات متفرقه و خلقت حضرت عيسي (عليهالسلام) از آن جناب مطالبي پرسيدند و چون در مباحثه راه مغالطه ميپيمودند آيهي مباهله نازل شد که:
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ:
هرگاه بعد از علم و دانشی که (دربارهی مسیح) به تو رسید، [باز] کسانی با تو به
مُحاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم
فرزندان خود را، ما زنانِ خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود
دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان
قرار دهیم.12
به اين طريق رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) آنها را به مباهله دعوت فرمود. آنروز نصارا با علماي خود بيرون آمده و اسقف نصارا به آنها گفت اگر محمد )صلي الله عليه و آله) با نزديکان و اقوامش بيايد مباهله نکنيد (زيرا اگر او بر حق نباشد نزديکانش را در معرض نفرين و بلا نميآورد) و اگر با اصحاب و مسلمين بيايد مباهله کنيد. در آن حال پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله) با علي و فاطمه و حسنين (عليهمالسلام) حاضر شد، اسقف پرسيد اينها کيستند؟ گفتند آن جوان پسر عم و داماد اوست و آن زن يگانه دختر مورد علاقهي اوست و آن دو کودک هم نوادههاي او هستند. اسقف گفت به خدا سوگند من چهرههائي ميبينم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا ميکند، خوبست از مباهله خودداري کنيد و با او مصالحه نمائيد. لذا گفتند يا اباالقاسم ما مباهله نميکنيم و حاضر به مصالحه هستيم حضرت نيز پذيرفت.
ابن ابي الحديد و ابن مغازلي و ديگران نوشتهاند که منظور از أَبْنَاءَنَا حسنين (عليهمالسلام) و مقصود از نِسَاءَنَا فاطمه (سلام الله عليها) و منظور از أَنْفُسَنَا علي (عليهالسلام) ميباشد.13
بنابراين در اين آيه خداوند اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) را نفس پيامبر )صلي الله عليه و آله) خوانده است.
نزول آيهي ولايت و بخشيدن انگشتري حضرت علي (عليهالسلام)
روز 24 ذيالحجه سال دهم هجرت يكي از زيباترين خاطرات را در فرهنگ شيعه به ياد ميآورد. روزي كه اميرمؤمنان علي (عليهالسلام) با ايثار انگشتر خويش در حال نماز به يك نيازمند، گوي سبقت را از مسلمانان حاضر در مسجد ربود و شايستهي تجليل و تقدير حضرت حق قرار گرفت و به دريافت مدال آيهي ولايت از سوي پيك وحي مفتخر گرديد.
عدهاي از مسيحيان خدمت رسول خدا )صلي الله عليه و آله) رسيدند. يهوديان حاضر در جلسه پرسيدند: هر پيامبري وصي و جانشيني دارد. اگر شما پيامبر خداييد وصي و جانشين شما چه كسي است؟ جبرئيل آمد و آيهي »اِنِّما وَليُّكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصلَّوهَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ :«ولي و سرپرست و رهبر شما تنها خدا است و پيامبر او، و آنها كه ايمان آوردهاند و نماز را بر پا ميدارند و در حال ركوع زكات ميپردازند14را بر پيامبر (صلي الله عليه و آله) تلاوت كرد.15
مطلب براي حاضران روشن نبود. از اين رو همراه پيامبر برخاستند و وارد مسجد شدند. فقيري را ديدند كه از مسجد خارج ميشود، پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود: «كسي به تو كمكي نكرد؟» گفت: چرا آن مرد كه نماز ميخواند. او وقتي صداي مرا شنيد كه از مردم كمك ميخواهم اشاره كرد، به سوي او رفتم و در حاليكه در ركوع بود انگشتري را به من بخشيد.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله) با شگفتي تكبير گفت و اصحاب هم تكبير گفتند.
پيامبر به مسيحيان و يهوديان رو كرد و فرمود: «علي )عليهالسلام) كه در حال ركوع صدقه ميدهد وصي و جانشين من است».16
علامه شيخ عبدالحسين اميني شصت و شش نفر از دانشمندان اهلحديث و استوانههاي روايي اهلسنت را با نام و نشاني دقيق كتابهايشان فهرست كرده و متن حديثي را كه حاوي انطباق آيهي مذكور با شخص علي )عليهالسلام) است از انس بن مالك نقل ميكند و در آخر ميافزايد: «مضمون اين حديث در اين كتابها موجود است و همهي آنها تصريح دارند كه اين آيه در مورد خاتم بخشي حضرت اميرمؤمنان علي )عليهالسلام) در مسجد نبوي نازل گرديده است». 17
اين مسئله آنقدر معروف و مشهور ميباشد كه بسياري از شعراي فارس و عرب در مورد آن، شعرها سروده و قصيدهها گفتهاند. حسان بن ثابت قصيدهي معروف خود را اينگونه سرود و به محضر علي )عليهالسلام) تقديم داشت:
اَبا حَسَنٍ تَفْديكَ نَفْسي وَ مُهْجَتِي وُكُلُّ بَطييءٍ فِي الْهُدي وَمُسارِعُ
«اي اباالحسن! جانم و قلبم فداي تو باد! و جان و دل هركس كه در راه هدايت تند يا كند گام بر ميدارد، فدايت باد!»
اَيَذْهَبُ مَدْحي وَالْمُحِبّينَ ضائِعا وَ مَا الْمَدْحُ في ذاتِ الاِْلهِ بِضائِعٍ
«آيا مدح من و دوستانت تباه خواهد شد؟ نه، هرگز مدحي كه در راه خدا انجام شود، تباه و ضايع نميگردد.»
فَاَنْتَ الَّذي اَعْطَيْتَ اِذْ اَنْتَ راكِعٌ فَدَتْكَ نُفُوسُ الْقَوْمِ يا خَيْرَ راكِعٍ
«تويي آنكس كه در هنگام ركوع بخشيدي! جان همه مسلمانان به فدايت اي بهترين ركوعكننده!».
بِخاتَمِكَ الْمَيْمونِ يا خَيْرَ سيِّدٍ و يا خَيْر شارٍ ثُمَّ يا خَيْرَ بائِعٍ
«انگشتري مباركت را [تو در راه خدا بخشيدي] اي بهترين آقا و اي بهترين خريدار و بهترين فروشنده».
فَاَنْزَلَ فيكَ اللهُ خَيْرَ وِلايَةٍ وَ بَيَّنَها في مُحْكَماتِ الشَّرائِعِ 18
«خداوند متعال نيز در حق تو بهترين [آيه را كه] آيه [ولايت] است فرستاد و در محكمات شرائع آنرا بيان نمود.
آيهي یَعْرِفونَ نِعمَةَ اللهِ ثُمَّ یُنکِروُنَها
از امیرالمؤمنین علي )عليهالسلام) معنای این آیه شریفه را سؤال کردند که میفرماید: «یَعْرِفونَ نِعمَةَ اللهِ ثُمَّ یُنکِروُنَها...»19: « نعمت خداوند را میشناسند و سپس آن را انکار میکنند». حضرت فرمودند: هنگامی که آیه مبارکه «اِنِّما وَليُّكُمْ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصلَّوهَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ» نازل شد، عدهای از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد مدینه جمع شدند. بعضی به بعض دیگر گفتند: دربارهي این آیه چه میگویید؟ بعضی گفتند: اگر منکر این آیه بشویم سایر آیات را هم باید منکر شویم و اگر ایمان به این آیه بیاوریم و قبول کنیم برای ما ذلت است، زیرا علی بن ابی طالب (علیه السلام) بر ما مسلط میشود. عدهای از منافقین گفتند: ما میدانیم محمد در آنچه میگوید صادق است. او را به ظاهر دوست داریم ولی از علی (علیهالسلام) در آنچه امر میکند اطاعت نمیکنیم .
حضرت فرمودند: در این هنگام این آیه نازل شد: «یَعْرِفونَ نِعمَةَ اللهِ ثُمَّ یُنکِروُنَها...»: ولایت علی بن ابی طالب (علیهالسلام) را میشناسند و حال اینکه اکثر آنها که آن را میشناسند نسبت به ولایت آن حضرت کافرند.20
پينوشتها:
1- کفايةالطالب ص 231 ـ صواعق محرقه ص 76 ـ ينابيعالمودة ص 126.
2- بقره/ 207.
3- ينابيعالمودة ص 92 ـ کفايةالطالب ص 239.
4- احزاب/ 33.
5- کفايةالطالب ص 372 ـ تفسير فخر رازي جلد 6 ص 783.
6- شواهد التنزيل جلد 2 ص 11.
7- تفسير ابن جرير طبري جلد 22 ص 5.
8- مائده/ ۶۷: ای پیامبر! آن چه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر
چنین نکنی، پیامش را نرساندهای و خدا تو را از گزند مردم نگاه میدارد.
خداوند کافران را هدایت نمیکند.
9- شواهد التنزيل جلد 1 ص 189 ـ فصولالمهمه ص 27.
10- معارج/ 1.
11- فصولالمهمه ص 26 ـ کفايةالخصام ص 488.
12- آل عمران/ 61.
13- مناقب ابن مغازلي ص 263 ـ کفاية الخصام ص 309 ـ فصولالمهمه ص 8.
14- مائده/55
15- مجمع البيان ج 3.
16- امالي شيخ صدوق ص 89.
17- الغدير، ج3، ص162.
18- همان.
19- نحل/ 83.
20- تفسیر برهان: ج 1 ص 479.
|