:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 25 آبان 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : هر كس بداند كه گفتار او نيز از اعمال او به حساب مي آيد ، جز به ضرورت سخن نگويد .
 
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


حكومت صالحان در زمين

بر خلاف آنچه بعضى از ناآگاهان تصوّر مى كنند اعتقاد به قيام مهدى(عليه السلام) و حكومت جهانى او مخصوص شيعه و پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام) نيست; بلكه تمام فرق اسلامى بدون استثناء، ظهور مردى از دودمان پيامبر9 را در آخر الزمان به نام مهدى(عليه السلام) كه دنيا را پر از عدل و داد مى كند پذيرفته اند، و روايات آن را در كتب خود از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند.
كتاب هاى فراوانى در اين زمينه به وسيله دانشمندان اهل سنّت و علماى شيعه به نگارش در آمده است كه به قسمتى از آن در بحث هاى آينده اشاره مى شود.
اين روايات از روايات متواتر و قطعى است كه همه محققان اسلامى ـ صرف نظر از مذهب خاص خود ـ آن را پذيرفته اند. تنها عده محدودى مانند ابن خلدون و احمد امين مصرى در صدور اين روايات از پيامبر(صلى الله عليه وآله) ترديد كرده اند; و قرائنى در دست داريم كه انگيزه آنها از اين كار ضعف روايات نبوده; بلكه شايد فكر مى كردند كه روايات مربوط به قيام مهدى(عليه السلام) مشتمل بر خارق عاداتى است كه به سادگى نمى توانند آن را باور كنند.
اين در حالى است كه حتّى متعصّب ترين فرق اسلامى، يعنى وهابى ها نيز آن را پذيرفته، و به متواتر بودن احاديث آن اعتراف كرده اند.
شاهد اين مدّعا بيانيه اى است كه چند سال قبل از طرف «رابطة العالم الاسلامى» كه شديداً زير نفوذ وهابيان و دولت سعودى است، در پاسخ سؤالى كه از آنها درباره ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) شده بود، صادر گرديد.
اين بيانيه در پاسخ يكى از اهالى كنيا به نام ابومحمد و به امضاى دبير كل «رابطة العالم الاسلامى» محمد صالح القزاز بود، در اين بيانيه آمده است كه:
ابن تيميه مؤسس مذهب وهابيان احاديث مربوط به امام مهدى(عليه السلام) را نيز پذيرفته است، سپس به رساله اى كه پنج تن از علماى معروف حجاز در اين زمينه تهيه كرده اند، مى پردازد:
در قسمتى از اين رساله مى خوانيم:
«به هنگام ظهور فساد در جهان و نشر كفر و ظلم، خداوند جهان را به وسيله حضرت مهدى(عليه السلام) پر از عدل و داد مى كند آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده است; او آخرين خليفه راشدين دوازده گانه است، كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) طبق كتب صحاح از آن خبر داده است ... .
احاديث مربوط به مهدى را بسيارى از صحابه پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند، از جمله: عثمان بن عفان، على بن ابيطالب(عليه السلام)، طلحة بن عبيدالله، عبدالرحمن بن عوف، عبدالله بن عبّاس، عمّار بن ياسر، عبدالله بن مسعود، أبوسعيد خدرى، ثوبان، قرة بن اياس مزنى، عبدالله بن حارث، ابوهريره، حذيفة بن يمان، جابربن عبدالله، ابوامامه، جابربن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالك، عمران بن حصين و امّ سلمه.
اينها بيست نفر از كسانى هستند كه روايات مربوط به حضرت مهدى(عليه السلام) را نقل كرده اند، و افراد زياد ديگرى غير آنها نيز وجود دارند.
سخنان فراوانى نيز از خود صحابه درباره ظهور مهدى(عليه السلام) نقل شده است كه آنها را نيز مى توان در رديف روايت پيامبر شمرد; زيرا اين مسأله از مسائلى نيست كه بتوان با اجتهاد پيرامون آن سخن گفت (بنابراين صحابه اين مطالب را از پيامبر(صلى الله عليه وآله)شنيده اند).
سپس مى افزايد: اين دو مطلب ـ روايات پيامبر(صلى الله عليه وآله) و روايت صحابه كه در اينجا در حكم حديث است ـ در بسيارى از متون معروف اسلامى و كتب اصلى حديث اعمّ از سنن و معاجم و مسانيد آمده است.
از جمله سنن ابى داود، سنن ترمذى، ابن ماجد، ابن عمرو، مسند احمد، و ابن ليلى، و بزاز، و صحيح حاكم، و معاجم طبرانى، و دار قطنى و ابونعيم، و خطيب بغدادى، و ابن عساكر و غير آنان.
سپس مى افزايد: اين مطلب آن اندازه اهميّت دارد كه بعضى از دانشمندان اسلامى كتاب هاى مخصوص در زمينه اخبار مهدى تأليف كرده اند از جمله: ابونعيم اصفهانى (كتاب اخبار المهدى)، ابن حجر هيثمى (كتاب القول المختصر فى علامات المهدى المنتظر)، شوكانى (كتاب التوضيح فى تواتر، جاء فى المنتظر و الرجال و المسيح) و ادريس عراقى مغربى (كتاب المهدى) و ابوالعباس ابن عبدالمؤمن المغربى (در كتاب الوهم المكنون فى الرّد على بن خلدون).
بعد اضافه مى كند: گروهى از دانشمندان بزرگ اسلام از قديم و جديد در نوشته هاى خود تصريح كرده اند كه احاديث مربوط به مهدى در حدّ تواتر است (و به همين دليل قابل انكار نيست. از جمله: از سخاوى در كتاب فتح المغيث، محمد بن احمد سفاوينى در كتاب شرح العقيده، ابوالحسن الابرى در مناقب الشافعى، ابن تيميه در كتاب فتاوايش، سيوطى در الحاوى، ادريس عراقى در كتاب خود، شوكانى در التوضيح، محمّد جعفر كنانى در نظم التنامر).
و در ادامه مى گويد: تنها ابن خلدون قصد خدشه به احاديث مربوط به مهدى را داشته است; ولى بزرگان دين و دانشمندان اسلام گفتار او را رد كرده اند; و بعضى مانند: ابن عبدالمؤمن كتاب ويژه اى در رد او نوشته اند.
كوتاه سخن اينكه حافظان حديث و بزرگان دين، تصريح كرده اند كه احاديث مهدى مشتمل بر احاديث صحيح و حسن است كه در مجموع متواتر به حساب مى آيد.
و در پايان چنين نتيجه مى گيرد: بنابراين اعتقاد به ظهور مهدى بر هر مسلمانى واجب است، و اين جزء عقائد اهل سنّت و جماعت است، و هيچ كس جز افراد نادان و بى خبر يا بدعت گذار آن را انكار نمى كنند»! (1)
اشاره به اين نكته نيز لازم است كه به اعتقاد گروهى از محققين، اعتقاد به وجود مهدى(عليه السلام) منحصر به مسلمانان نيست; بلكه ساير پيروان مذاهب نيز همواره در انتظار مصلحى بزرگ براى جهان هستند، و در منابع مختلف آنها، اين معنى يادآورى شده است و شرح بيشتر آن را بايد در كتبى كه درباره ظهور حضرت مهدى(عليه السلام)نوشته شده مطالعه كرد. (2)
اكنون با توجه به روش مباحث كتاب كه به سبك تفسير موضوعى به نگارش در آمده است به سراغ آياتى مى رويم، كه به اين ظهور بزرگ اشاره مى كند:
در آيه 105 سوره انبياء مى خوانيم: ( وَلَقَدْ كَتَبْنا فى الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ ـ اِنَّ فى هذا لَبَلاغاً لِقُوم عابِدينَ ):
«در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: "بندگان شايسته ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد." ـ در اين، پيام روشنى است براى گروه عبادت كنندگان (پروردگار)».
اين آيات، به دنبال آياتى كه پاداش اخروى صالحان را بيان مى كند آمده; و در واقع بيانگر پاداش دنيوى آنان است و همچنين به پاداش بسيار مهمّى اشاره مى كند كه زمينه ساز سعادت و اجراى احكام الهى و صالحان و نجات جامعه انسانى است.
با توجّه به اينكه ارض به طور مطلق تمام كره زمين و سراسر جهان را شامل مى شود ـ مگر اينكه قرينه خاصّى در ميان باشد ـ اين آيه بشارتى در زمينه حكومت جهانى صالحان است، و از آنجا كه اين معنى در گذشته تحقق نيافته بايد در آينده در منتظر آن بود; و اين همان چيزى است كه به عنوان حكومت جهانى مهدى از آن ياد مى كنيم.
اين نكته نيز قابل توجه است كه آيه مى گويد: ما اين وعده را در كتب انبياء پيشين نيز آورده ايم، اشاره به اينكه اين وعده تازه نيست، بلكه امرى ريشه دار است كه در مذاهب ديگر نيز يافت مى شود.
منظور از زبور به احتمال قوى همان زبور داود است كه مجموعه اى از مناجات ها و نيايش ها و اندرزهاى داود نبى مى باشد كه در كتب عهد قديم (كتب وابسته به تورات) به عنوان مزامير داود از آن ياد شده است.
جالب اينكه در همين كتاب (مزامير داود) با تمام تحريفاتى كه در كتب عهد قديم به مرور زمان صورت گرفته ـ باز اين بشارت بزرگ ديده مى شود.
در «مزمور» 37 جمله 9 مى خوانيم:
« ... زيرا كه شريران منقطع مى شوند و اما متوكلان به خداوند وارث زمين خواهند شد، و حال اندك است كه شرير نيست مى شود، هر چند مكانش را استفسار نمايى، ناپيدا خواهد شد»!
و در جمله يازدهم همين «مزمور» آمده است: «امّا متواضعان، وارث زمين شده و از كثرت سلامتى متلذّذ خواهند شد».
و نيز در همين «مزمور» در جمله 27 همين معنى با عبارت زير آمده است:
«زيرا متبركان خداوند وارث زمين خواهند شد; امّا ملعونان وى منقطع خواهند شد»!
و در جمله 29 آمده است: «صدّيقانِ وارثِ زمين شده، ابداً در آن ساكن خواهند شد».
همچنين تعبيراتى مانند: صديقان، متوكلان، متبرّكان و متواضعان اشاره به همان مؤمنان صالح است كه در قرآن آمده است.
منظور از ذكر در آيه فوق نيز به اعتقاد بسيارى از مفسّران تورات است و ايه 48 سوره انبياء، به آن گواهى مى دهد: (وَلَقَدْ آتَيْنا مُوْسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَضِياءً وَ ذِكْرى لِلْمُتَّقينَ ): «ما به موسى و هارون چيزى كه وسيله جدايى حق از باطل و روشنايى و يادآورى پرهيزگاران بود داريم».
بعضى نيز احتمال داده اند كه منظور از ذكر، قرآن است، و از زبور تمام كتب انبياى پيشين مراد باشد (بنابراين معنى آيه چنين مى شود ما در تمام كتب انبياى پيشين علاوه بر قرآن، اين بشارت را داده ايم ...».
به هر حال اين بشارت در پاره اى از ملحقات تورات مانند كتاب اشعياء نبى نيز آمده است، چنانكه در فصل يازدهم اين كتاب مى خوانيم:
«ذليلان را به عدالت حكم، و براى مسكينان زمين به راستى تنبيه (و مايه بيدارى) خواهد بود.
كمربند كمرش عدالت،
و وفا نطاق ميانش خواهد بود،
و گرگ با بره سكونت داشته،
و طفل كوچك شبان ايشان خواهد بود ...
زيرا كه زمين از دانش خداوند مثل آب هايى كه دريا را فرو مى گيرند، پر خواهد شد!»
و در خود تورات نيز اشاره هايى به اين معنى ديده مى شود از جمله در فصل 13 شماره 15 آمده است: «زمين را به يكى از اولاد ابراهيم مى دهيم اگر كسى غبار زمين را بشمارد ذريت او را خواهد شمرد»!
و در فصل 17 جمله 20 آمده است: «او (اسماعيل) را بركت دادم و او را بارور گردانيده (فرزندانش را) به غايت زياد خواهم نمود و دوازده سرور به وجود خواهد آورد و او را امّت عظيمى خواهد داد»!
از جمله دوازده سرور به وجود خواهد آورد كه نشان مى دهد امامان و پيشوايان دوازده گانه همه از فرزندان او هستند. (توجه كيند).
و در فصل 18 جمله 18 آمده است: «جميع اقوام دنيا در او متبرك خواهند بود».
و تعبيرات و اشارات ديگرى از اين قبيل كه ذِكر همه آنها به طول مى انجامد.
در روايات اسلامى ـ علاوه بر اشاره روشنى كه در آيه فوق نسبت به قيام مهدى(عليه السلام)شده ـ اين مسأله به طور صريح آمده است، از جمله مرحوم طبرسى در مجمع البيان در ذيل همين آيه از امام باقر(عليه السلام) چنين نقل مى كند:
«هُمْ اَصْحابُ الْمَهْدى فى آخِرِ الزَّمانِ »: «آنها ـ بندگان صالحى كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ذكر فرموده است ـ ياران مهدى(عليه السلام) در آخر الزمان هستند».
در تفسير قمى نيز در ذيل اين آيه چنين آمده است:
«قالَ الْقائِمُ وَ اَصْحابُه» منظور از اين آيه «مهدى(قائم)(عليه السلام) و ياران او هستند».
شك نيست كه بندگان صالح خدا ممكن است بخشى از حكومت روى زمين را در اختيار بگيرند، همانگونه كه در عصر رسول الله(صلى الله عليه وآله) و بعضى از اعصار ديگر واقع شد، ولى قرار گرفتن حكومت تمام روى زمين در اختيار صالحان تنها در عصر مهدى(عليه السلام)صورت مى گيرد، و روايات فراوانى كه از طرق اهل سنت و شيعه در اين زمينه رسيده در سر حدّ تواتر است.
شيخ منصور على ناصف نويسنده كتاب التاج الجامع للاصول ـ كتابى كه اصول پنج گانه معروف اهل سنّت در آن گردآورى شده و تقريظ هاى مهمّى از علماى الازهر بر آن نوشته اند ـ در كتاب مزبور چنين آورده است:
«اِشْتَهَرَ بَيْنَ الْعُلَماءِ سَلَفاً وَ خَلَفاً اَنَّهُ فى آخِرِ الزَّمانِ لابُدَّ مِنْ ظهورِ رَجُل مِنْ اَهْلِ الْبَيْتِ مُسَّمَى الْمَهْدى يَسْتَوْلى عَلى الْممالِكَ الاِسْلاميَّةِ وَ يَتَّبِعُهُ الْمُسْلِمُونَ وَ يَعْدِلُ بَيْنَهُمْ وَ يُؤيِّدُ الدِّينَ »:
«در ميان همه دانشمندان امروز و گذشته، مشهور است كه در آخر الزمان به طور يقين مردى از اهل بيت(عليهم السلام) ظاهر مى شود كه بر تمام كشورهاى اسلامى مسلط مى گردد; و همه مسلمانان از او پيروى مى كنند و در ميان آنها عدالت را اجرا مى نمايد و دين را تقويت مى كند».
سپس مى افزايد: «وَ قَدْ رَوى اَحاديثُ الْمَهدى جَماعَة مِنْ خيارِ الصِّحابَة، وَ اَخْرَجَها اَكابِرُ الُمحَدّثين : كابى داود، و ترمذى، و ابن ماجة، و الطبرانى، و ابى يُعلى و البزار و الامام احمد الحاكم (رض)»:
«احاديث مهدى(عليه السلام) را گروهى از اصحاب خوب پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده و بزرگان اهل حديث مانند: ابوداود و ترمذى و ابن ماجه و طبرانى و ابويُعلى و بزاز و امام احمد و حاكم (رض) دركتاب هاى خود آورده اند». (3)
حتّى ابن خلدون كه معروف به مخالفت با احاديث مهدى(عليه السلام) است، شهرت اين احاديث را در ميان همه دانشمندان اسلام نتوانسته است انكار كند. (4)
از اشخاص ديگرى كه تواتر اين اخبار را در كتاب خود آورده اند محمد شبلنجى دانشمند معروف مصرى در كتاب نور الابصار است، او مى گويد:
«تَواتُر الأخبار عَنِ النَّبِىّ(صلى الله عليه وآله) عَلى اَنَّ المَهدى مِنْ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ اَنَّه يَمْلاءُ الاَرضَ عَدلا »: «اخبار متواترى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) به ما رسيده است كه مهدى از خاندان او است و تمام روى زمين را پر از عدالت مى كند».
اين تعبير در بسيارى از كتب ديگر نيز آمده است تا آنجا كه شوكانى از علماى معروف اهل سنّت در كتابى كه پيرامون تواتر احاديث مربوط به مهدى(عليه السلام) و خروج دجال و بازگشت مسيح نوشته، بعد از بحث مشروحى در زمينه تواتر احاديث مربوط به مهدى(عليه السلام) مى نويسد: «هذا يَكْفى لِمَنْ كانَ عِنْدَهُ ذَرَّةٌ مِنَ الايمانِ وَ قَلَيلٌ مِنْ اِنْصاف »: «آنچه كه گفته شد براى كسانى كه يك ذره ايمان و يك جو انصاف دارند، كافى است»!(5)
خوب است در اينجا حداقل چند روايت كه در معروف ترين منابع اسلامى آمده است، به عنوان نمونه ذكر كنيم:
1ـ احمد حنبل از ائمّه چهارگانه اهل سنّت در كتاب مسند خود از ابوسعيد خدرى نقل مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لاتَقُومُ السّاعَةَ حَتّى تَمْتلاُ الاَرْضَ ظُلْماً وَ عُدْواناً، قال ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُل مِنْ عِتْرَتى اَوْ مِنْ اَهِل بَيْتى يَمْلاُها قِسْطاً وَعَدْلا كما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ عُدواناً »: «قيامت برپا نمى شود تا آن زمانى كه زمين پر از ظلم و ستم گردد; سپس مردى از عترت يا اهل بيت من قيام مى كند و زمين را پر از قسط و عدل مى سازد، آن گونه كه ظلم و ستم آن را پركرده بود».(6)
2ـ همين معنى را حافظ ابوداود سجستانى در كتاب سنن خود با مختصر تفاوتى نقل كرده است. (7)
3ـ ترمذى محدّث معروف به سند صحيح (طبق تصريح منصور على ناصف در التّاج) از عبدالله از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يومٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَبْعَثَ رَجُلا مِنّى اَوْ مِنْ اَهْلِ بَيْتى يَواطِئُ اِسْمُهُ اِسْمى وَ اِسْمُ اَبيهِ اِسْمَ اَبى يَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً »: «اگر باقى نماند از عمر دنيا مگر يك روز، خداوند آن يك روز را چنان طولانى مى كند كه مبعوث كند مردى را از من يا از اهل بيت من ـ ترديد از راوى روايت است ولى مفهوم و محتوا يكى است ـ كه اسم او اسم من، و اسم پدرش، اسم پدر من است، (8) زمين را پر از عدل و داد مى كند آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده است. (9)
شبيه همين حديث را با مختصر تفاوتى حاكم نيشابورى در مستدرك آورده و در پايان آن مى گويد: اين حديث صحيحى است هر چند بخارى و مسلم آن را ذكر نكرده اند. (10)
4ـ و نيز در صحيح ابى داود از امّ سلمه نقل شده است كه مى گويد: من از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شنيدم چنين مى فرمود: «اَلْمَهْدىُّ مِنْ عِتْرَتى مِنْ وُلْدِ فاطِمَةَ »: «مهدى(عليه السلام) از خاندان من است از فرزندان فاطمه(عليها السلام)». (11)
5ـ حاكم نيشابورى در مستدرك، حديث مشروح ترى در اين زمينه از ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود: «يَنْزِلُ بِاُمَّتى فى آخِرِ الزِّمانِ بَلاءٌ شَديد مِنْ سُلْطانِهِمْ، لَمْ يُسْمَعْ بَلاءٌ اَشَدُّ مِنْهُ، حَتّى تَضيقَ عَنْهُمُ الاَرْضُ الرَّحْبَةُ، وَ حَتّى يَمْلاُ الاَرْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً، لايَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَأً يَلْتَجِاُ الَيْهِ مِنَ الظُّلْمِ فَيَبْعَثُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ رَجُلا مِنْ عِتْرَتى، فَيَمْلَأُ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، يَرْضى عَنْهُ ساكِنُ السَّماءِ وَ ساكِنُ الاَرْضِ، لاتَدَّخِرُ الاَرْضُ مِنْ بَذْرِها شَيْئاً اِلاّ اَخْرَجَتْهُ، وَلاَ السَّماءُ مِنْ قَطْرِها شَيْئاً اِلاّ صَبَّهُ اللّهُ عَلَيْهِمْ مِدْراراً »:
«در آخر زمان بلاى شديدى بر امّت من از سوى سلطان آنها وارد مى شود; بلايى كه شديدتر از آن شنيده نشده! تا آنجا كه زمين وسيع و گسترده بر آنها تنگ مى شود، و تا آنجا كه زمين پر از جور و ظلم مى گردد; و مؤمن پناه گاهى براى پناه جستن به آن از ظلم نمى يابد، در اين هنگام خداوند متعال مردى از عترتم را مبعوث مى كند كه زمين را پر از عدل و داد كند; آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده بود. ساكنان آسمان (فرشتگان) و ساكنان زمين از او خوشنود مى شوند، زمين تمام بذرهاى خود را بيرون مى فرستد و بارور مى شود; و آسمان تمام دانه هاى باران را بر آنها فرو مى بارد (و همه جا را سيراب و پر بركت مى كند)». (12)
حاكم بعد از ذكر حديث مى گويد: اين حديث صحيح است هر چند بخارى و مسلم آن را در كتاب خود نياورده اند.
و اين گونه احاديث از راويان مختلف، در منابع مشهور فراوان است و نشان مى دهد كه سرانجام حكومت جهانى به دست با كفايت حضرت مهدى(عليه السلام) برپا مى شود; و همه جا پر از عدل و داد مى گردد; و مضمون آيه فوق: (انَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ )تحقّق مى يابد.



پی نوشت ها:

1. از نامه مورخ سال 1976 كه به امضاء مدير مجمع فقه اسلامى محمد منتظر كنانى رسيده است، اين رساله نتيجه بحث نامبرده و چهار نفر ديگر از فقهاى معروف حجاز: شيخ صالح بن عثيين، و شيخ احمد محمد جمال، و شيخ احمد على، و شيخ عبدالله خياط.
2. در اين زمينه مى توانيد به كتاب انقلاب جهانى مهدى(عليه السلام) (نوشته نويسنده كتاب حاضر) مراجعه فرمائيد.
3. التاج الاجامع للاصول، جلد 5، صفحه 341 (اين مطلب بصورت پاورقى در آن صفحه آمده است).
4. ابن خلدون، صفحه 311 (چاپ بيروت).
5. به نقل از كتاب التاج، جلد 5، صفحه 360 (چاپ داراحياء التراث العربى).
6. مستدرك احمد، جمله 3، صفحه 36.
7. سنن ابى داود، جلد 4، صفحه 152.
8. بعضى از بزرگان علما تصريح كرده اند كه صحيح در اينجا، اسم ابيه اسم ابنى (اسم پدرش اسم فرزند من است) و به اين ترتيب با نام مبارك حضرت مهدى به عقيده شيعه (محمد بن الحسن العسكرى) كاملا موافق است.
9. التّاج، جلد 5، صفحه 343.
10. المستدرك، جلد 4، صفحه 558.
11. صحيح ابى داود، جلد 2، صفحه 207.
12. المستدرك على الصحيحين، جلد 4، صفحه 465 (طبع حيدرآباد دكن).



 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد