تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
نقض غرض و عقیم ماندن اهداف بعثت
ازیک سو مى دانیم مسلّم است شخص عاقل و حکیم و آگاه هرگز کارى نمى کند که نتیجه آن برخلاف مقصود و هدف او باشد، و اگر کسى چنین کارى کند معلوم مى شود حکیم و آگاه نیست. از سوى دیگر مى دانیم خداوند انبیاى خود را به منظور هدایت و تربیت بندگان فرستاده است، حال اگر آنها معصوم از گناه و خطا نباشند انسان ها را به گمراهى مى کشانند و این درست نقطه مقابل هدف بعثت پیامبران است.
اضافه بر این،برنامه هاى عملى انبیاء نقش اصلى را در تربیت مردم دارد، زیرا همیشه طرز عمل و رفتار مربیان و حالات و صفات آنها است که براى کسانى که تحت تربیت آنها قرار دارند معیار و الگو محسوب مى شود. بیانات سودمند و استدلالات عقلانى و خطابه هاى پرآب و تاب هر قدر اثر داشته باشد در برابر نمونه هاى عملى ناچیز است، مخصوصاً اگر تضادّى در میان سخن و عمل، گفتار و رفتار آنها ظاهر گردد آن بیانات به کلّى از اثر خواهد افتاد!
اینجا است که انبیاء باید در تمام برنامه هاى زندگى اسوه و مقتداى مردم باشند و مردم درس دین را در اعمال آنها بخوانند.
اگر آنها افرادى آلوده به گناهان، آلوده به دروغ و خیانت و ظلم و هوسرانى باشند به کلّى اعتبار خود را از دست داده و هدف بعثت آنان عقیم خواهد ماند.
چگونه ممکن است خداوند این منصب بزرگ را که عالى ترین منصب روحانى و معنوى و اجتماعى است بر عهده کسى بگذارد که او خود آلوده گناه است، تسلّط بر نفس ندارد، اسیر چنگال هوا و هوس ها است و در پرتگاه هاى اخلاقى قدمش مى لرزد، آیا چنین کسى مى تواند رهبر روحانى و معنوى مردم شود؟!
بنابراین باید پذیرفت تنها در صورتى این هدف مهم تأمین مى گردد که آنها از هرگونه گناه صغیره و کبیره، بلکه هرگونه خطا منزه و مبرّا باشند.
لذا در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى خوانیم که درباره فضیلت وصفات امام مى فرماید: «هُوَ مَعْصُومٌ مُؤیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ اَمِنَ مِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ یَخُصُّصهُ اللهُ بِذلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتُهُ عَلى عِبَادِهِ وَ شَاهِدُهُ عَلى خَلْقِهِ»: «او معصوم است و مؤیّد و موفّق و مستقیم و آگاه از حق و ایمن از خطاها و لغزش ها و انحراف ها، خداوند او را به این صفت مخصوص کرده تا حجّتش بر بندگان و شاهدش بر خلق باشد».(1)
پی نوشت:
1. کافى، جلد 1، صفحه 203، باب نادر جامع فى فضل الامام و صفاته، حدیث 1.