:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

چهارشنبه 1 آذر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : به دنيا آرامش يافتن در حالي كه ناپايداري آن مشاهده ميگردد ، از ناداني است .
 
 
 
تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قرآن و علوم دیگر انبیاء

از سوى دیگر این حقیقت را نمى توان انکار کرد که پیامبران با روح بلند و تهذیب نفس کامل و پاکى قلبى که دارند، حجاب ها از مقابل دیدگان دل آنها کنار رفته و بسیارى از اسرار عالم غیب را مى بینند، این آگاهى هرچند شرط نبوّت نیست، ولى به طور مسلّم مایه تکامل آن است.
به تعبیر دیگر: مسأله نقض غرض مطلبى است و مسأله قدرت نفوس و عقول انبیاء مطلب دیگر، و اگر از طریق اول نتوان بیش از آنچه مربوط به عالم شریعت و تربیت و حکومت بر جامعه انسانى است، اثبات کرد، از طریق دوم مى توان این مسأله را ثابت کرد.
در این مسأله نیز آیات قرآن مى تواند راهنماى خوبى باشد، زیرا چنانکه دانستیم، در قرآن مجید علاوه بر مسئله علم اسماء که بسیار گسترده بود و به آدم بخشیده شده بود، به موارد دیگرى از علوم مختلف پیامبران الهى اشاره شده که ظاهراً ضرورتى براى مسأله تشریع و بیان احکام دین ندارد، امّا مایه کمال آن است. به آیات زیر در این زمینه توجّه کنید:
1ـ درباره داوود(علیه السلام) مى خوانیم (وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِّنْ بَأْسِکُمْ فَهَلْ اَنْتُمْ شَاکِرُونَ): «و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم تا شما را در جنگهایتان (از آسیب) حفظ کند، آیا شما شکرگزار (این نعمتهاى خدا) هستید؟!»(1)
«لَبُوسٍ» در اصل به معناى هرگونه لباس است، ولى در اینجا در مورد لباس مخصوص جنگ مانند زره به کار رفته و بعضى از ارباب لغت مانند ابن منظور در لسان العرب و بعضى از مفسّران مانند مرحوم طبرسى در مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث آن را به معناى هرگونه سلاح (اعم از سلاح هاى تهاجمى و دفاعى) تفسیر کرده اند، هرچند روشن است که منظور از آن در آیه فوق همان زره مى باشد چرا که مسأله محافظت در جنگ ها که در آیه به آن اشاره شده، در مورد آن صادق است.
بعضى از مفسّران نقل کرده اند که قبل از داوود(علیه السلام) براى حفاظت در مقابل سلاح هاى دشمن، صفحات نازک آهن را به خود مى بستند ـ و البتّه این کار بسیار مشکل و رنج آور بود ـ و نخستین کسى که زره را از حلقه هاى کوچک به هم پیوسته ساخت پیامبر خدا داوود(علیه السلام)بود که با یک الهام الهى به سراغ این کار رفت.(2)
در جایى دیگر همین معنا با تعبیر گسترده ترى آمده است که مى فرماید: (وَ اَلَنَّالَهُ الْحَدِیْدَ ـ اَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَ قَدِّرْ فِى السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صَالِحاً): «و آهن را براى او نرم کردیم ـ (و به او گفتیم:) زره هاى کامل و فراخ بساز، و حلقه ها را به اندازه و متناسب کن و عمل صالح به جا آورید».(3)
«سَابِغَاتٍ» جمع سابغ به معناى زره کامل و فراخ است، همان گونه که اسباغ نعمت به معناى فراخى نعمت و اسباغ وضوء به معناى فراوانى آب وضو است.
«سرد» در اصل به معناى بافتن اشیاء خشن مانند زره است، و در جمله (وَ قَدِّرْ فِى السَّرْدِ) دستور رعایت اندازه هاى متناسب در حلقه هاى زره و طرز بافتن آن آمده است.
به این ترتیب روشن مى شود که خداوند هم آهن را براى او نرم کرد و هم فنون بافتن زره کامل را به او تعلیم داد.
آیا آهن در دست داوود(علیه السلام) مانند موم نرم مى شد؟ و یا خداوند طرز ذوب کردن آهن و ساختن مفتول هاى باریک و نازک و محکم را از آن به او یاد داد؟
به تعبیر دیگر نرم شدن آهن به دست او ممکن است یک معجزه الهى بوده، یا خداوند روش خاصّى را براى ذوب آهن که در آن زمان براى بشر مکشوف نبوده است به او آموخته است، هرچه باشد ساختن مفتول هاى مناسب و تبدیل آن به حلقه هاى محکم زره و طرز بافتن آن که دانش مخصوصى را مى طلبیده همه از علومى بوده است که خدا به داوود(علیه السلام)، یاد داد، و محصول آن لباسى بود که به راحتى در تن مى رفت و با حرکات بدن و اعضاى انسان حرکت مى کرد و نرم و روان بود، نه همچون صفحات آهن، خشک و انعطاف ناپذیر، که مبدل به زندانى براى جنگجویان شود.
این نکته نیز قابل توجّه است که وقتى آهن به دست او نرم شد ترجیح داد وسیله دفاعى بسازد نه وسیله تهاجمى همچون شمشیر.
به هر حال با این که تهیّه این وسیله دفاعى که در جنگ هاى آن زمان مهم و سرنوشت ساز بود چیزى نیست که اگر پیامبر از آن آگاه نباشد در دعوت مذهبى او خللى به وجود آید، ولى خداوند این صنعت را به او تعلیم داد و در میان بشر باقى ماند.
2ـ در مورد سلیمان(علیه السلام) مى خوانیم: (وَ قَالَ یَا اَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ اُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَىْءٍ اِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ): «و سلیمان وارث داود شد و گفت: "اى مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده و از هر چیز به ما عطا گردیده، به یقین این فضیلت آشکارى است"»(4)
این در واقع بخشى از علم عظیمى است که در آیه قبل از آن آمده است که خداوند به داوود و سلیمان(علیهما السلام) اعطاء فرمود: (وَلَقَدْ آتَیْنَا داوُدَ وَ سُلَیْمَانَ عِلْماً).
مسلّم است آگاهى از منطق طیر (سخن گفتن پرندگان) به هر معنا که باشد از شرایط مقام نبوّت نیست در عین حال قرآن مجید مى گوید: خداوند چنین علمى را به سلیمان (علیه السلام)داده بود، و حتّى در دو آیه بعد از آن اشاره اى به آشنایى سلیمان با سخن گفتن مورچگان آمده است. (5)
گفتگوى سلیمان(علیه السلام) با هدهد را نیز در آیات بعد از آن مى خوانیم.(6)
اگرچه در تفسیر این آیات بحث هاى فراوانى است که آیا پرندگانى همچون هدهد و حشراتى همچون مورچه داراى این حد از عقل و شعور هستند که مفاهیم کلمات و جمله ها را درک کنند، و منظّم سازند و سخن بگویند؟ و آیا طرز سخن گفتن آنها با الفاظ، یا حالاتى است که مقاصد خود را با آن بیان مى کنند؟ (شرح آن را مبسوطاً در تفسیر نمونه آورده ایم).(7)
ولى تفسیر این آیات هرچه باشد تفاوتى را در هدفى که در این جا دنبال مى کنیم درپى ندارد زیرا منظور، وجود یک سلسله معلومات فوق العاده براى انبیاء است که انسان هاى عادى از آن محرومند و در عین حال از شرایط نبوّت نیست.
3- درباره حضرت یوسف (علیه السلام)در آیات متعدّدى آمده است که او آگاهى فوق العاده اى از تعبیر خواب داشت.
در یک جا پدرش به او بشارت مى دهد که پروردگارت تو را بر مى گزیند و علم تعبیر خواب به تو مى آموزد: (وَ کَذلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْاَحَادِیثِ)(8)
در جاى دیگر هنگامى که سخن از ورود یوسف(علیه السلام) به خانه عزیز مصر در میان است مى فرماید: «و اینچنین یوسف را درآن سرزمین، جایگاه (ویژه اى) دادیم. (ما این کار را کردیم، تا او را بزرگ داریم و) از علم تعبیر خواب به او بیاموزیم»: (وَ کَذلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِى الاََْرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الاََْحَادِیثِ)(9)
و در جاى دیگر سخن از تعبیر خواب زندانیان به وسیله یوسف(علیه السلام) مى کند که یوسف(علیه السلام) به آنها گفت: «اینها از دانشى است که خداوند به من تعلیم داده است»: (ذلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِى رَبِّى).(10)(علیه السلام) بعد از رسیدن به مقام حکومت و ملاقات با پدر و مادر و برادران در میان است از قول یوسف(علیه السلام)چنین مى گوید: (رَبِّ قَدْ آتَیْتَنى مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنى مِنْ تَأْوِیلِ الاَْحَادِیثِ): «پروردگارا! بهره اى (عظیم) از حکومت به من بخشیدى، و مرا از علم تعبیر خواب آگاه ساختى».(11)
اگرچه بعضى از مفسّران در مورد تفسیر «تَأوِیل الاَحَادِیثِ» احتمال دیگرى غیر از علم تعبیر خواب ذکر کرده اند و گفته اند: منظور از آن تفهیم اسرار کتب الهیّه و دقائق سنن انبیاء(علیهم السلام) است(12)«تَأوِیل» که تناسب زیادى با مسأله تفسیر خواب ها دارد و قرائن دیگر، منظور همان علم تعبیر خواب است که بسیارى از مفسّران آن را برگزیده اند.(13)
اگرچه علم تعبیر خواب در نظر بعضى چندان جدّى نیست، ولى با شواهد و قرائن عینى فراوانى که در این زمینه وجود دارد معلوم مى شود که این یک واقعیت است و براى کسانى که از آن آگاهى داشته باشند مى تواند راه گشا باشد. شرح این سخن را در تفسیر نمونه ذیل آیه 6 سوره یوسف آورده ایم.
به علاوه قرآن مجید نیز بر آن صحّه گذارده و نمونه عجیبى از آن را ارائه داده است و نشان مى دهد که سرنوشت کشور بزرگى همچون مصر به وسیله تعبیر خواب حساب شده یوسف(علیه السلام) دگرگون گشت، که همان دگرگونى در سرنوشت خود یوسف(علیه السلام) نیز اثر گذارد و او را به بالاترین مقام حکومت در مصر رسانید.
شک نیست که علم تعبیر خواب چیزى نیست که از نظر منطق عقل پایه هاى رسالت بر آن استوار باشد، ولى در عین حال خداوند بهره زیادى از آن را نصیب یوسف کرد.
4- در مورد موسى(علیه السلام) نیز این معنا به وضوح در قرآن مجید دیده مى شود. داستان خضر و موسى(علیه السلام) با آن شرح و تفصیل ظریف و پرمعنایى که در سوره کهف آمده ـ هرچند نام خضر صریحاً در قرآن ذکر نشده ـ نشان مى دهد که علومى نزد خضر(علیه السلام) بود که موسى(علیه السلام) از آن آگاهى نداشت و او نزد خضر(علیه السلام) آمد تا گوشه اى از آن علوم را از وى بیاموزد.
این علوم امورى مربوط به شریعت و ریشه ها و شاخ و برگ هاى دین نبود بلکه حقایقى مربوط به تکوین و زندگى انسان ها بود، مانند آن کِشتى که متعلّق به گروهى از مستضعفان بود و پادشاه ظالمى که قصد غصب آن را داشت و خضر(علیه السلام) با سوراخ کردن آن، مانع غصب آن شد و یا جوان کافرى که در آینده ممکن بود پدر و مادر با ایمان خود را منحرف سازد و خضر (علیه السلام)او را به قتل رساند و یا دیوارى که در زیر آن گنجى از آن یتیمان نهفته شده بود و خضر(علیه السلام) مى خواست با تعمیر دیوار آن را حفظ کند، با تدبیر خاص خود همواره به یارى افراد مظلوم و با ایمان مى شتافت، ولى چون موسى (علیه السلام)از حقایق پشت پرده آگاه نبود عمل خضر را زننده و نادرست و غیر منطبق بر موازین شرع مى پنداشت، لذا چنان بر آشفته مى شد که بارها تعهّدى را که با خضر (در زمینه عدم اعتراض بر کارهایش قبل از توضیح کافى) داشت، به فراموشى سپرد و سخت به او اعتراض کرد و بعد از آن که متوجّه اشتباه خود شد عذر خواهى نمود.
این داستان با تمام ریزه کارى هاى جالبى که در آن است این حقیقت را بازگو مى کند که موسى (علیه السلام)به فرمان خدا درصدد یادگیرى چنین علومى از خضر (علیه السلام)بود، در حالى که این علوم دخالتى در مسأله ابلاغ نبوّت نداشت، هرچند سبب تکامل آن به خاطر بینش عمیق تر از مسائل مى شد.
اگر خضر را هم پیامبر بدانیم ـ چون در نبوّت او میان مفسّران و محدّثان اختلاف است ـ باز به این نتیجه مى رسیم که نزد او علومى ماوراى علوم شریعت بود، و اصولا آگاهى انبیاء بر این گونه حقایق نشان مى دهد که خداوند آنها را مجهّز به علوم زیادى کرده است تا توانایى بیشترى بر هدایت خلق و ارائه طریق و ایصال به مطلوب پیدا کنند، هرچند این علوم از شرایط قطعى نبوّت نباشد.



پی نوشتها:

1. سوره انبیاء، آیه 80.
2. روح المعانى، جلد 17، صفحه 71 و تفسیرفى ظلال، جلد 5، صفحه 552.
3. سوره سبأ، آیات 10 و 11.
4. سوره نمل، آیه 16.
5. سوره نمل، آیات 18 و 19.
6. سوره نمل، آیات 20 تا 28.
7. به جلد 15 تفسیر نمونه، ذیل آیات مورد بحث مراجعه فرمایید.
8. سوره یوسف،آیه 6.
9. سوره یوسف، آیه 21.
10. سوره یوسف، آیه 37.
11. سوره یوسف، آیه 101.
12. در تفسیر روح المعانى جلد 12، صفحه 186، این تفسیر بعضى از مفسّران نقل شده است و نیز مفسّر بزرگ طبرسى در جلد 5، صفحه 210 ذیل آیه 6 سوره یوسف آن را به عنوان یکى از اقوال ذکر کرده است.
13. مجمع البیان، ذیل آیه 101، روح المعانى، ذیل آیه 21، قرطبى، ذیل آیه 6، روح البیان ذیل آیه 6 و فى ظلال القرآن، ذیل آیه 101 سوره یوسف.


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  مرحله پایانی سومین مسابقات حفظ قرآن کریم ویژه حفاظ شعب موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد