
سفر مجازي به آرامگاه حجر بن عدي كندي
در سال 53 هجري، حجر بن عُدَي يكي از صحابه و شيعيان فداكار و عالي مقام حضرت علي (عليه السلام)، به دستور معاوية بن ابي سفيان در «مرج عذراء» در 36 كيلومتري شرق دمشق كه امروزه در زبان محلي به «عَذراءِ» معروف است، به شهادت رسيد. مرج عذرا نخست توسط حجر بن عدي فتح و مردم آن به اسلام گرويدند و سرانجام نيز خود به علت آزادگي و استواري در اعتقادات خود در اين مكان شهيد شد. مزار اين صحابي راستين پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) و پيرو حقيقي علي (عليه السلام) همواره از سوي مسلمانان و بويژه شيعيان زيارت ميشود.
حجر بن عدي بن معاوية بن جبله به رغم كمي سن، جزو كبار و فضلاي صحابه محسوب ميشد. وي محضر پيامبر خدا (صلّي الله عليه وآله) را جز چند سال درك نكرد و پس از رحلت آن حضرت به علّت اعتقادي كه به نص و ولايت امام علي (عليه السلام) داشت، همراه قبيله خود «كنده» از بيعت با خليفهي وقت سرپيچيد. در دوران سه خليفه نيز چندان نقش و اثري از او در حيات سياسي اجتماعي اسلام جز يك مورد ـ در لشكر كشي به جلولاء ـ كه فرماندهي جناح چپ سپاه مسلمين را بر عهده داشت و نيز فتح مرج عذرا در شام گزارشي نيست.
حجر در دوران خلافت علي (عليه السلام) نقش مؤثري در حكومت آن حضرت داشت. در جنگهاي جمل و صفين امير و فرمانده نيروهاي قبيله كِنده بود و در ركاب اميرالمؤمنين فداكاريها و جانفشانيهاي فراواني كرد. در جنگ نهروان نيز فرماندهي جناح چپ سپاه امام را بر عهده داشت. در دوران خلافت معاويه، اين صحابي شجاع همواره به عنوان يكي از شيعيان علي (عليه السلام) از اعتبار ويژهاي برخوردار و به علت كثرت عبادت و نماز و زهد و تقوي زبانزد خاص و عام بود. اعتبار و احترام ديني و مذهبي حجر در جامعه از يك طرف و اعتراض جدّي و تعرض او به معاويه و بويژه والي فاسق وي دركوفه ـ مغيرة بن شعبه ـ از طرف ديگر، براي معاويه و والي انتسابي او خطر ساز بود.
هنگامي كه مغيره با ناجوانمردي تمام در مسجد كوفه به علي (عليه السلام) دشنام ميداد و كسي را ياراي اعتراض نبود؛ حجر بن عدي با صلابت و شجاعت تمام به او پرخاش كرد.
هنگامي كه زياد بن ابيه يا به عبارتي زياد بن سفيان به حكومت كوفه رسيد و دشمني خود با شيعيان علي (عليه السلام) را آشكار كرد، حجر همچنان حمايت خود از امام را ادامه ميداد.
او همواره از خطري كه حجر، خلافت بني اميه را تهديد ميكرد در هراس بود، ابتدا سعي كرد تا به وسيلهي مصلحان و يا متمايلان به شيعه با تطميع و تهديد، حجر و يارانش را آرام سازد. ولي نتيجهاي نگرفت سرانجام، زياد، حجر را به همراه تعدادي ديگر از شيعيان سرسخت دستگير كرد و ساير پيروانش را نيز مورد تهديد قرار داد كه همگي آنان حجر را رهاكردند. دستگيري حجر بن عدي با توجه به اعتبار مذهبي و سياسي كه در جامعه داشت كاري سهل نبود و بايد زياد، مستمسكي قوي براي دستگيري و حتي قتل او مييافت لذا بزرگان كوفه را جمع كرده و از آنان خواست تا اتهاماتي عليه او ارائه كنند؛ ايشان نيز نامهاي به معاويه تنظيم كرده و اتهاماتي را به حجر بستند كه نظر زياد را تأمين نكرد لذا زياد اتهامات زير را شخصاً تنظيم كرد:
1 ـ حجر پيمان خود با خليفه را شكسته است.
2 ـ به خليفه دشنام ميدهد.
3 ـ مردم را به خلع خليفه و پيمان شكني با او تحريك ميكند.
4 ـ باعث ايجاد اختلاف در جامعه شده است.
5 ـ حجر به خدا اعتقاد ندارد.
زياد سرانجام حجر و چهارده تن از ياران او را به همراه اين شهادت نامه كذايي و مجعول كه كفر حجر و يارانش را ثابت ميكرد به شام فرستاد. هفت نفر به وساطت بزرگان و مصلحان قوم خويش مورد شفاعت قرار گرفته و آزاد شدند. به حجر و هفت تن باقيمانده گفته شد تا با دشنام دادن به علي (عليه السلام) ـ در ملاء عام ـ جان خود را نجات دهند.
به روايت مسعودي، حجر و يارانش گفتند به خدا سوگند! ضربه هاي شمشير از آنچه كه ما را بدان ميخوانيد گواراتر و ديدار و لقاء خدا و رسولش (صلّي الله عليه وآله) و وصيّ او بر ما از داخل شدن در آتش بهتر است.
آنگاه مأمور معاويه آنان را يكي پس از ديگري گردن زد. حضرت علي (عليه السلام) به حجر فرموده بود: تو را چه ميشود اگر به بيزاري و دشنام نسبت به من دعوت كنند؟ حجر پاسخ داد: به خدا سوگند! اگر با شمشير قطعه قطعه ام كنند و بسوزانند آن را بر اين كار ترجيح ميدهم. افرادي كه به شهادت رسيدند عبارت بودند از:
1 ـ حجر بن عدي.
2 ـ شريك بن شداد حضرمي.
3 ـ صيفي بن شبل شيباني.
4 ـ قبيصه بن صبيعه عيسي.
5 ـ محرز بن شهاب فهري.
6 ـ كدام بن حيان.
7 ـ عبدالرحمان بن حسان.
|