:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

پنج شنبه 10 خرداد 1403

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : بزرگترين عيب آن است ، چيزي را كه در خود داري بر ديگران عيب بشماري .
 
 

 

تفسیر موضوعی قرآن کریم 

خداشناسی و توحید/ راه‌هاي خداشناسی/ برهانها/ برهان نظم

نشانه‌هاى او در زندگى زنبوران عسل

مقدمه:

زندگى زنبوران عسل از شگفت‌انگیزترین پدیده‌هاى آفرینش است، و در پرتو مطالعات دانشمندان عجائبى از زندگى این حشره کوچک کشف شده که بعضى معتقدند تمدّن و زندگى اجتماعى آنها از انسان پیشرفته‌تر است! شما هیچ جامعه پیشرفته‌اى را پیدا نمى‌کنید که مسأله بیکارى و گرسنگى را به طور کامل حل کرده باشد، ولى این مسأله در کشور زنبوران عسل (کندوها) کاملاً حل شده است. در تمام این شهر یک زنبور بیکار و نیز یک زنبور گرسنه پیدا نمى‌شود!
خانه‌سازى، طرز جمع‌آورى شیره گل‌ها، ساختن و ذخیره کردن عسل و پرورش نوزادان و کشف مناطق پر گل و دادن آدرس به سایر زنبوران و پیدا کردن کندو از میان صدها یا هزاران کندو، همگى نشانه هوش فوق‌العاده این حشره است.
ولى مسلّماً انسان در گذشته چنین اطلاعاتى را درباره زنبوران عسل نداشت، اما با این حال قرآن مجید در سوره‌اى که به نام همین حشره «نَحْل» نامیده شده، اشاره‌هاى پر معنایى به زندگى پیچیده و شگفت‌انگیز این حشره کرده است.
با این اشاره به آیات زیر گوش‌جان فرا مى‌دهیم:

1- (وَ أَوْحى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعْرِشُونَ)(1)

2- (ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)(2)

 

ترجمه

1- «و پروردگار تو، به زنبور عسل «وحى» (الهام غریزى) نمود که: «از کوهها و درختان و داربست‌هایى که (مردم) مى‌سازند، خانه‌هایى برگزین»

2- «سپس از تمام ثمرات (و شیره گل‌ها) بخور و راه‌هایى را که پروردگارت براى تو تعیین کرده است، براحتى بپیما، از درون (چینه دان) آنها، نوشیدنى با رنگهاى مختلف خارج مى‌شود که در آن، شفا و درمانى براى مردم است، به یقین در این امر، نشانه روشنى است براى گروهى که فکر مى‌کنند»

شرح مفردات

«نَحْل» نام زنبور عسل است و «نِحْلَة» (بر وزن قِبله) به معنى بخشش بلاعوض است، و مفهوم آن از مفهوم هبه (بخشش) محدودتر است، چرا که «هبه» بخشش بلاعوض و معوّض را مىگیرد در حالى که «نحله» تنها بخشش بلاعوض را شامل مى‌شود، و «نُحُول» به معنى لاغرى است، شبیه لاغر بودن زنبوران عسل، و «نواحل» به شمشیرهاى تیز (لاغر) گفته مى‌شود.
گاه احتمال داده شده که ریشه اصلى «نحل» همان «نحله» به معنى بخشش باشد، و اگر به زنبور عسل «نَحل» گفته مى‌شود به خاطر آن است که عطیه و بخشش شیرینى براى عالم انسانیت همراه مى‌آورد.(3)
«اَوْحى» از مادّه «وحى» معانى زیادى دارد که شرح آن را در جلد اول پیام قرآن در بحث منابع معرفت ذکر کرده‌ایم، و ریشه اصلى آن به معنى اشاره سریع است، و از آنجا که فرمان خداوند دائر به فعالیت‌هاى مختلف و پیچیده زنبور عسل، بى‌شباهت به اشاره سریع یا الهام قلبى نیست، این معنى در مورد زنبوران عسل نیز به کار رفته است، چرا که گوئى همه این کارهاى پیچیده را با یک اشاره سریع الهى انجام مى‌دهد.

تفسیر و جمع‌بندى

از کشور زنبوران عسل دیدن کنیم

قرآن مجید در آیات فوق، روى چند قسمت مختلف از زندگى زنبوران عسل تکیه کرده که هریک از دیگرى جالب‌تر و عجیب‌تر است. نخست به مسأله خانه‌سازى آنها اشاره کرده، مى‌فرماید: «پرودرگار تو به زنبور عسل وحى کرد که خانه‌هائى از کوه‌ها و درختان و داربست‌هایى که مردم مى‌سازند انتخاب کن»: (وَ أوْحى رَبُّکَ إلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى بُیُوْتاض وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعْرشُوْنَ)
تعبیر به «اِتَّخِذِى»: «انتخاب کن» به صورت فعل مؤنث ممکن است اشاره به این باشد که زنبوران عسل به هنگام کوچ کردن براى انتخاب خانه جدید به دنبال ملکه که فرمانرواى کندو است حرکت مى‌کنند. بنابراین انتخابگر اصلى همان ملکه است.
تعبیر به «اوحى» تعبیر زیبائى است که نشان مى‌دهد خداوند با یک الهام مرموز طرز خانه‌سازى را که از ظریف‌ترین کارهاى این حشره است - و شرح آن در توضیحات خواهد آمد - به این حیوان آموخته است، و او مطابق این وحى الهى وظیفه خود را به خوبى انجام مى‌دهد. گاه صخره‌هاى کوه‌ها، یا درون غارها را براى خانه‌سازى انتخاب مى‌کند، و گاه در لابه‌لاى شاخه‌هاى درختان خانه مى‌گزیند، و گاه از کندوها و خانه‌هاى مصنوعى که بشر براى او مى‌سازد و بر داربست‌ها مى‌نهد بهره مى‌گیرد، و یا خودش بر روى داربست‌ها اقدام به خانه‌سازى مى‌کند، به این ترتیب به انواع خانه‌هاى زنبوران عسل اشاره شده است.
تعبیرات آیه به خوبى نشان مى‌دهد که این خانه‌سازى یک خانه‌سازى ساده نیست وگرنه قرآن از آن تعبیر به وحى نمى‌کرد، و به زودى خواهیم دید مطلب همین گونه است.

در آیه دوم به سراغ عسل‌سازى زنبوران رفته، مى‌افزاید: «خداوند در وحى خود به او دستور داد که از تمام میوه‌ها بخور»: (ثُمَّ کُلِى مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ)
«و براى پیدا کردن شهد شیرین، طرقى را که پروردگارت در برابر تو خاضع و منقاد و مسخّر ساخته است طى کن» (فَاسْلُکِى سُبُلَ رَبِّکِ ذُلَلاً) «سُبُل» جمع «سبیله» به معنى راه آسان است. (چنانکه راغب در کتاب مفردات آورده است.)
در اینکه منظور از این راه‌ها در آیه فوق چیست؟ مفسّران احتمالات گوناگونى داده‌اند.
بعضى گفته‌اند: منظور، راه‌هایى است که زنبوران عسل، به سوى گل‌ها طى مى‌کنند، و تعبیر به «ذُلَل» (جمع «ذلول» به معنى تسلیم و رام)(4) نشان مى‌دهد که این راه‌ها چنان دقیق تعیین مى‌شود، که پیمودن آن، براى زنبوران سهل و ساده است.

مطالعات زنبور شناسان امروز نیز، این معنى را تأیید مى‌کند. آنها مى‌گویند : هنگام صبح گروهى از زنبوران که مأمور شناسائى محل گل‌ها هستند از کندو بیرون آمده، و پس از کشف مناطق پر گل به کندو باز مى‌گردند، و آدرس دقیق آن محل را به طرز مرموز و شگفت‌انگیزى دقیقاً در اختیار دیگران مى‌گذارند، و گاه از طریق نشانه‌گذارى در مسیر راه به وسیله موادّى که بوهاى مخصوصى دارد، چنان مسیر را مشخص مى‌کنند که هیچ زنبورى سرگردان نشود.
بعضى نیز گفته‌اند: منظور راه‌هاى بازگشت به کندو است. چرا که گاهى زنبور مجبور مى‌شود، فاصله‌هاى طولانى را بپیماید، و در بازگشت هرگز گرفتار سرگردانى نمى‌شود، دقیقاً به سوى کندو مى‌آید، و حتّى از میان ده‌ها کندوى مشابه، کندوى خود را به راحتى پیدا مى‌کند.
بعضى نیز گفته‌اند: «سُبُل» در اینجا معنى مجازى دارد و اشاره به روش‌هاى دقیقى است که زنبوران براى تهیّه عسل از شیره گل‌ها به کار مى‌برند. آنها شیره گل‌ها را به طرز خاصّى مى‌مکند و پس از مکیدن به چینه‌دان خود مى‌فرستند، و در آنجا که حکم یک لابراتوار مواد شیمیائى دارد، با تغییر و تحوّل‌هایى، تبدیل به عسل شده و زنبور آن را از چینه‌دان باز مى‌گرداند.
آرى او روش‌هاى لازم را براى این کار، با الهام از یک فرمان الهى به خوبى مى‌داند و دقیقا این راه را مى‌پیماید.
از آنجا که تضادى میان این تفاسیر سه گانه نیست، و ظاهر آیه عام است، مى‌توان گفت: همه این مفاهیم را شامل مى‌شود، و زنبوران با استفاده از شعور خداداد، یا الهام غریزى، این طرق پر پیچ و خم را به راحتى پیموده، و این روش‌ها را با مهارت و تسلّط کامل به کار مى‌گیرند.
در مرحله بعد به اوصاف عسل و فوائد و برکات آن اشاره کرده، مى‌فرماید : «از شکم آنها نوشیدنى خاصّى بیرون مى‌آید که رنگ‌هاى مختلف دارد»: (یَخْرُجُ مِنْ بُطُوْنِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ)
تعبیر به «بُطُوْنِ» (جمع «بطن» به معنى شکم) را بعضى بر معنى مجازى حمل کرده‌اند، و گفته‌اند: به معنى «افواه» (دهان‌ها) است، و گفته‌اند عسل که همان شیره گل‌ها است در دهان زنبور ذخیره شده و به کندو منتقل مى‌شود.(5)
در حالى که بعضى گمان مى‌کنند: عسل مدفوع زنبوران عسل است! (6) بعضى نیز آن را از مسائل اسرارآمیزى مى‌دانند که هنوز براى بشر کشف نشده.(7)
ولى همان‌گونه که در بالا اشاره کردیم، تحقیقات دانشمندان نشان مى‌دهد که هیچیک از این نظرات درست نیست. بلکه زنبوران عسل شیره گل‌ها را به درون حفره مخصوص بدن که آن را چینه دان مى‌نامند فرستاده، و بعد از تغییر و تحوّل‌هایى مجدّداً از دهان بیرون مى‌آورند.(8)
تعبیر به «بُطُون» گواه بر این معنى است، و از آن روشن‌تر تعبیر به «کُلى» (بخور) مى‌باشد. چرا که عرب هرگز نگهداشتن چیزى را در دهان «اکل» نمى‌گوید، و تفسیر این جمله به برداشتن و برگرفتن نیز یک تفسیر مجازى است که ضرورتى براى آن به نظر مى‌رسد.
اما اینکه منظور از الوان مختلف در اینجا چیست؟ باز تفسیرهاى متفاوتى وجود دارد: بعضى آن را به معنى همین رنگ ظاهرى دانسته‌اند که عسل‌ها در آن متفاوت‌اند، بعضى سفید شفّاف، بعضى زرد، بعضى سرخ، و بعضى متمایل به سیاهى است. این تفاوت ممکن است مربوط به تفاوت سن زنبوران باشد، یا منابع گل‌هایى است که عسل را از آن مى‌مکند، و یا هر دو.
این احتمال نیز داده شده که منظور، تفاوت کیفیت عسل‌ها باشد، بعضى غلیظ، و بعضى رقیق، و یا اینکه عسل‌هاى گل‌هاى متفاوت آثار و خواص متفاوتى دارد، همچنین عسل معمولى با ژله (عسل خاصّى که براى ملکه کندو مى‌سازند) بسیارى متفاوت است، زیرا معروف است که ژله به قدرى از نظر غذائى ارزش دارد که طول عمر ملکه را بسیار زیاد مى‌کند و اگر انسان بتواند از آن تغذیه نماید اثر عمیقى در طول عمر او دارد.
در بعضى از کشورها مزارعى از گل‌هاى یکنواخت وجود دارد که کندوهاى مخصوص زنبور عسل را در آن نصب مى‌کنند، و به این ترتیب انواع مختلف عسل که هرکدام از گل مخصوصى گرفته شده است، تهیّه مى‌کنند، و علاقمندان مى‌توانند عسل گل مطلوب خود را خریدارى کنند. به این ترتیب با الوان مختلف دیگرى از عسل، روبرو مى‌شویم که در مفهوم گسترده و عام آیه ممکن است داخل باشد.
تعبیر به «شراب» (نوشیدنى) به خاطر آن است که به گفته بعضى از مفسّران در لغت عرب، تعبیر به «اکل» (خوردن) در مورد عسل نمى‌کنند، و همیشه در مورد آن تعبیر به شرب مى‌شود. (شاید به این دلیل که عسل در آن مناطق رقیق‌تر است.)(9)
سرانجام به تأثیر شفابخش عسل اشاره کرده، مى‌فرماید: «در آن شفاى خاصى براى مردم است»: (فِیْهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ)
تعبیر به «شفاءٌ» به صورت نکره، اشاره به اهمّیّت فوق‌العاده آن است، و چنانکه در توضیحات به خواست خدا خواهد آمد، عسل داراى بسیارى از خواص درمانى گل‌ها و گیاهان روى زمین به طور زنده است، و دانشمندان براى آن، مخصوصاً در عصر ما، خواص زیادى گفته‌اند که هم جنبه درمانى را شامل مى‌شود و هم پیشگیرى از بیمارى‌ها.
عسل در درمان بسیارى از بیمارى‌ها، تأثیرات شگفت‌انگیزى دارد و این به خاطر انواع ویتامین‌ها و مواد حیاتى موجود در آن است، به طورى که مى‌توان گفت: عسل در خدمت درمان و بهداشت و زیبائى انسان‌ها است.
در پایان آیه اشاره به سه بخش گذشته، (مسأله خانه‌سازى زنبوران، برنامه جمع‌آورى شیره گل‌ها و ساختن عسل، و خواص درمانى آن) کرده مى‌فرماید: «در اینها نشانه بزرگى از عظمت خداوند است براى کسانى که تفکر و اندیشه مى‌کنند»: (اِنَّ فى ذلِکَ لاَیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُوْنَ)
به این ترتیب در تمام مراحل زندگى زنبوران عسل، و فرآورده محصول این حشره باهوش سخت کوش، نشانه بلکه نشانه‌هاى علم و قدرت آفریدگار به چشم مى‌خورد که این چنین پدیده‌هاى شگرفى را به وجود آورده است.

توضیحات

1- تمدن عجیب زنبوران!

با گسترش علم حیوانشناسى و زیست‌شناسى و مطالعات وسیع دانشمندان پر حوصله، مسائل عجیب و تازه‌اى از زندگى این حشره کوچک کشف شده که انسان را سخت در حیرت فرو مى‌برد، و هرگز نمى‌توان باور کرد که این همه نظم و تدبیر و برنامه‌اى که بر زندگى زنبوران حاکم است بدون یک شعور طبیعى باشد.
یکى از دانشمندان زیست‌شناس (مترلینگ) که مطالعات فراوانى طى سال‌هاى طولانى درباره زندگى زنبوران عسل داشته، درباره نظام عجیبى که بر کشور یا شهر آنها حکم‌فرما است چنین مى‌گوید: «ملکه در شهر زنبوران عسل آن طور که ما تصوّر مى‌کنیم فرمان‌روا نیست، بلکه او نیز مثل سایر افراد این شهر مطیع یک سلسله قوانین و نظامات کلّى مى‌باشد.»
سپس مى‌افزاید: «ما نمى‌دانیم که این قوانین و نظامات از کجا و با چه وسیله وضع مى‌شود، و در انتظار این هستیم که شاید روزى بتوانیم به راز آن پى ببریم و واضع این مقرّرات را بشناسیم، ولى فعلا به طور موقّت آن را بنام روح کندو مى‌نامیم. ما نمى‌دانیم روح کندو در کجا است و در کدامیک از سکنه شهر عسل حلول کرده، ولى مى‌دانیم که ملکه نیز مانند دیگران از روح کندو اطاعت مى‌کند!»
«روح کندو شبیه به غریزه پرندگان نیست، و به صورت یک عادت و اراده کورکورانه عمل نمى‌کند. روح کندو وظیفه هریک از سکنه این شهر بزرگ را بر طبق استعدادشان مشخص مى‌کند و به هر کدام مأموریتى مى‌دهد. گاه به گروهى دستور خانه‌سازى مى‌دهد، و گاه به همگى فرمان کوچ و مهاجرت صادر مى‌کند.»
«خلاصه ما نمىظتوانیم بفهمیم قوانین کشور زنبوران که به وسیله روح کندو وضع شده
، در کدام مجلس شورا مطرح و تصویب و تصمیم به اجراى آن گرفته مى‌شود، و کیست که فرمان حرکت را در روز معیّن صادر مى‌کند؟!»(10)
ولى قرآن پاسخ تمام این سؤالات را با تعبیر بسیار زیبا و جالبى بیان کرده است مى‌فرماید: (وَ أوْحى رَبُّکَ اِلَى النَّحْلِ): «پرودگارت به زنبور عسل وحى فرستاد!» همان تعبیرى که درباره پیامبران بزرگ بیان فرموده است.
درست است که این وحى با آن وحى فرق بسیار دارد، ولى هماهنگى تعبیر دلیلى بر اهمّیّت علم و دانشى است که خداوند در اختیار زنبوران عسل گذارده، تا آنجا که متفکران عالم را به مطالعه پیرامون حال آنها دعوت مى‌کند.
خانه ساختن زنبور عسل مسلّماً با الهام خداوندى است، چون خانه‌هاى مسدس منظّمى مى‌سازد که از کمترین مقدار موم بیشترین گنجایش حاصل مى‌شود. (و تمام زوایاى آن قابل استفاده و مقاومت آن در برابر فشار نیز زیاد است) خانه‌هاى آنها دو طبقه است، هنگامى که در کوه یا درختان بیابان خانه کنند منحصر به همان دو است ولى در کندوهاى مصنوعى طبقات را دو به دو افزایش مى‌دهند تا آنجا که گنجایش کندو است.
قعر هر خانه به شکل هرمى است که از سه سطح لوزى شکل تشکیل شده و رأس و برجستگى‌هاى یک طبقه در فرورفتگى طبقه زیر قرار گرفته است.
تجربه نشان مى‌دهد که اگر سطحى از موم به شکل مربع یا شکل دیگرى که دلخواه زنبور نیست به وسیله قالب‌هاى مصنوعى پى ریزى کنند و زنبور را در آن رها سازند او به نیروى الهام الهى از آن پایه غلط پیروى نمى‌کند، و دیوارها را به شکل صحیح بالا مى‌برد.
یکى از دانشمندان، (لوزى) قعر خانه زنبوران را اندازه گرفت، زاویه بزرگ آن صد و نه درجه و بیست و هشت صدم درجه بود، سپس این مسأله را به یک مهندس بزرگ آلمانى به نام کنیک به صورت یک سؤال کلى داد که اگر کسى بخواهد با کمترین مصالح هرمى با بزرگترین گنجایش بسازد که از سه سطح لوزى فراهم شود زوایاى آن چه اندازه باید باشد؟
او با حساب دیفرانسیل این مشکل را حل کرد و در جواب نوشت، صد و نه درجه و بیست و شش صدم درجه بى آنکه بداند سؤال راجع به خانه زنبور است و به این ترتیب فقط به اندازه دو درجه حساب او با خانه زنبوران تفاوت داشت.
بعد از او مهندس دیگرى بنام (ماگ لورن) محاسبات دقیق‌ترى به عمل آورد و متوجّه شد که آن دو درجه نتیجه مسامحه مهندس اول بوده است و جواب صحیح درست همانند کار زنبوران عسل است!»(11)
(مترلینگ) دانشمند معروف بلژیکى در کتاب زنبور عسل از یکى از دانشمندان بنام (رایت) چنین نقل مى‌کند که تنها سه روش علمى در هندسه براى تقسیم فواصل منظّم و ارتباط آنها و ایجاد اشکال بزرگ و کوچک در دست است. این سه وسیله عبارت است از مثلث قائم الزاویه، و مربع و مسدس. در ساختمان حجره هاى زنبور عسل از روش سوم یعنى مسدس استفاده شده است، و این شکل براى استحکام بنا مناسب تر است. (زیرا اگر کمى دقت کنیم مى بینیم که شکل مسدس از هر طرف مانند طاق‌هاى ضربى است که در برابر فشار حداکثر مقاومت را دارد، در حالى که مثلث و مربع در مقابل فشار بسیار آسیب پذیر است.)
از این گذشته حجم بدن زنبور تقریباً اسطوانه‌اى است و براى ورود و خروج در چنین خانه اى کاملاً مناسب است.
به هر حال هر قدر بیشتر درباره آنچه قرآن در مسأله خانه‌سازى زنبوران عسل به آن اشاره کرده دقیق‌تر شویم، نکات تازه اعجاب‌انگیزى به دست مى‌آوریم، و بىاختیار در برابر خالق و مبدع و پرورش‌دهنده این حشره عجیب سر تعظیم فرود مى‌آوریم.

2- جمع‌آورى شیره گل‌ها و ساختن عسل

دومین مطلبى که قرآن روى آن تکیه کرده، مسأله جمعآورى عسل از شیره گل‌ها است، و این به راستى از عجیب‌ترین و حیرت‌آورترین مسائل مربوط به زنبوران عسل است.
بعضى از دانشمندان مى‌گویند: براى تهیه یک کیلوگرم عسل باید 50 هزار زنبور عسل دست به یک سفر روزانه بزنند!
اکنون ببینیم براى اینکه زنبوران عسل فقط یک گرم شیره گل را جمع‌آورى کنند باید چند گل را بمکند؟ باز محاسبات دانشمندان نشان مى‌دهد براى تهیه یک گرم شیره گل باید به طور متوسط هفت هزار و پانصد گل را مکیده و شیره آن را استخراج کند. (و طبق این محاسبه براى تهیه یک کیلو عسل 5/7 میلیون گل باید مکیده شود!)(12)
این را نیز باید بدانیم که زنبوران عسل در هر روز بالغ بر هفده تا بیست و چهار بار براى جمع‌آورى شیره گل‌ها سفر مىظکنند.
اگر تعجب نکنید زنبور عسل در تمام عمر خود استراحت نمى‌کند، و از همه عجیب‌تر اینکه زنبور عسل مطلقاً خواب ندارد، یعنى تمام عمر بیدار است!(13)
براى اینکه کار پر زحمت این حشره پرتلاش را درک کنیم باید بگوئیم که براى هر چهارصد گرم عسلى که به دست ما مى‌رسد زنبور عسل دست کم 80 هزار بار از کندو به صحرا رفته و بازگشته است! و اگر این رفت و آمدها را به هم پیوند دهیم و مسافت هر نوبت را (به طور متوسط) یک کیلومتر در نظر بگیریم، مسافتى را که زنبور عسل براى به دست آوردن چهارصد گرم عسل مى‌پیماید دو برابر محیط کره زمین مى‌شود! یعنى این حشره پر کار براى گرد آوردن نوشى که چهارصد گرم عسل از آن ساخته شود راهى معادل دو دور کره زمین را پیموده است!(14)
توجه به این نکته نیز کاملاً لازم است که بیشتر گل‌ها در هر وقت از روز شیره ندارد که زنبورها بتوانند آن را بمکند، بلکه فقط روزى یکبار و در ساعات معیّنى شیره خود را عرضه مى‌دارند... و این ساعت‌ها بستگى به نوع گل دارد. بعضى گل‌ها صبح، بعضى ظهر، و بعضى دیگر بعد از ظهر، شیره مى‌دهند، و عجب اینکه زنبوران عسل این برنامه را به خوبى مى‌دانند و درست مطابق همان برنامه به سراغ گل‌ها مى‌روند تا بیهوده وقت خود را تلف نکنند!(15)
راستى انسان هنگامى که ارقام و اعداد فوق را در زمینه جمع‌آورى عسل و تعداد پروازها و گل‌ها را در نظر مى‌گیرد، شرمنده مى‌شود که براى یک گرم از این مادّه حیاتى که روى نان پهن کرده و در درون دهان مى‌گذارد این همه زحمت کشیده شده، ولى اگر در همان حال به عظمت آفریننده و پروردگار این حشره زحمتکش بیندیشد و درباره علم و قدرت او فکر کند و در برابر او سر تعظیم فرود آورد، شکر این نعمت را بجا آورده است، و ممکن است همه اینها مقدمه‌اى براى آن هدف عالى باشد.
آخرین نکته‌اى که باید در اینجا یادآور شویم و این پرونده بزرگ را پیش از آنکه از کیفیت بحث تفسیرى خارج شویم ببندیم، این است که زنبوران عسل علاوه بر مکیدن شیره گل‌ها، مأموریت جمع‌آورى گرده‌هاى زرد رنگ گل که پولن نامیده مى‌شود، و آمیختن آن با عسل دارند.
این گرده داراى آثار حیاتى فوق‌العاده اى است، از جمله: داراى 21 نوع اسید امینه، انواع چربى‌ها، هورمون‌هاى نمو، قند، و آنزیم‌ها است، عصاره گرده براى مبارزه با عفونت‌ها و آماس‌هاى مزمن که آنتى بیوتیک‌ها قادر به درمان آن نیستند نیز به کار مى‌رود، و اثرات تقویتى فوق‌العاده اى دارد.(16)
زنبور عسل در پنجه‌هاى پاى عقب خود شانه و مسواکى دارد که با آنها گرد گل را مى‌روبد، و به شکل گلوله‌اى از گرد در مى‌آورد، و نیز در کنار همان پنجه‌هاى عقب چیزى شبیه به سبد و چیزى شبیه به انبر دارد که گلوله‌هاى گرد گل را در آن مى‌ریزد و نگه مى‌دارد، و به این ترتیب وقتى به کندو باز مى‌گردد علاوه بر شیره گل که در چینه‌دان ریخته، دو گلوله زرد رنگ که محصول کار روزانه او است نیز با خود مى‌آورد.(17)

3- عسل غذاى مفید و داروى شفابخش

قرآن در سومین بخش از آیات فوق روى مسأله تأثیر مهم عسل در شفاى بیماران سخن گفته و تعبیر فشرده و سربسته دارد که امروز در سایه مطالعات دانشمندان غذاشناس پرده از روى اسرار آن برداشته شده است. آنها براى عسل خواص و آثار بىشمارى ذکر مى‌کنند که اعجاب انسان را بر مى‌انگیزد.
آنها مى‌گویند: عسل مادّه‌اى است که اگر خالص باشد هزاران سال سالم مى‌ماند و هرگز فاسد نمى‌شود، چرا که هرگز هیچ میکروبى را به خود نمى‌پذیرد.(18) در قبور فراعنه مصر ظرف‌هایى از عسل یافته‌اند که مربوط به چند هزار سال پیش است، این عسل‌ها کاملاً سالم و طبیعى باقیمانده است! و این خود دلیل بر صدق ادّعاى فوق است.
عسل از آنجا که از شیره گل‌هاى مختلف گرفته مى‌شود  و مى‌دانیم گل‌ها هر کدام خواص درمانى ویژه‌اى دارند، مى‌تواند یکجا خواص آن گل‌ها را با خود داشته باشد.
دانشمندان مى‌گویند: عسل به خاطر داشتن ویتامین‌ها و دیاستاز و اسیدفورمیک یک مادّه زنده است. عسل داراى ویتامین‌هاى ششگانه آ، ب، ث، د، کا و اى، و داراى مواد معدنى پتاسیم، آهن، فسفر، سرب، منگنز، آلومینیوم، مس، سولفور، سدیم و مواد مختلف دیگر است و نیز داراى انواع مختلف اسیدها است.(19)
مى‌دانیم هریک از این مواد حیاتى نقش عمده‌اى در زندگى انسان دارد و به همین دلیل عسل داراى خواص زیر است:
عسل در خونسازى مؤثّر است.
عسل براى رفع خستگى و فشردگى عضلات اثر خوبى دارد.
عسل از ایجاد عفونت در معده و روده جلوگیرى مى‌کند.
عسل براى زنان باردار سبب مى‌شود نوزادانشان داراى شبکه عصبى قوى باشد.
عسل براى کسانى که دستگاه گوارش ضعیفى دارند، مفید است.
عسل یک ترمیم‌کننده قوى محسوب مى‌شود.
عسل در تقویت قلب مؤثر است.
عسل در سالخوردگان نیروى قابل توجهى به وجود مى‌آورد.
عسل در درمان معده و زخم اثنا عشر عامل مؤثرى شناخته شده.
عسل براى درمان آسم (تنگى نفس) نافع است.
عسل در بیمارى‌هاى ریوى کمک‌کننده خوبى است.
عسل به عنوان داروى معالج رماتیسم، نقصان قوه، نمو عضلات و ناراحتى‌هاى عصبى شناخته شده است.
عسل به خاطر خاصّیت میکروب کشى‌اش براى مبتلایان به اسهال مفید است.
از عسل داروهایى مى‌سازند که براى لطافت و زیبائى پوست و برطرف ساختن چین و چروک‌ها مؤثّر است.
با عسل داروئى مى‌سازند که ورم دهان را تسکین مى‌دهد و نفس را معطّر مى‌سازد.
عسل در معالجه خشکى پوست، ترک خوردگى،، سوختگى، کروک، نیش‌هاى دردناک حیوانات، ورم چشم، سرفه نیز مورد استفاده قرار مى‌گیرد.
بعضى از دانشمندان قرص‌هایى از شیره گل‌ها ساخته‌اند که خواصّى شبیه عسل دارد. مهمترین اثر این قرص‌ها ازدیاد نیروى جوانى، فعال کردن سلّول‌ها و در نتیجه شادابى و طول عمر است.(20)
به همین دلیل معروف است که فیثاغورث به شاگردان خود توصیه مى‌کرد‌: تا مى‌توانید عسل و نان بخورید، و بقراط مى‌گفت: اگر مى‌خواهید عمر طولانى داشته باشید باید عسل بخورید.
آثار نیرو بخش و خواص درمانى و ترمیم‌کننده عسل، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد. حتى بعضى از دانشمندان درباره خواص غذائى و درمانى عسل، کتاب مستقلى نوشته‌اند.
قرآن مجید، همه این مطالب را در جمله (فیهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ) به طرز جالبى جمع کرده است.
اگر تعجب نکنید، نیش زنبور عسل و زهر موجودات در آن نیز درمان بسیارى از بیمارى‌ها است. بیمارى‌هایى همچون روماتیسم، مالاریا، گواتر، درد اعصاب، بعضى از بیمارى‌هاى چشم، و غیر آن. درمان با نیش زنبور باید طبق برنامه خاصّى زیر نظر طبیب باشد، مثلاً روز اوّل یک عدد، و روز دوم دو عدد، تا روز دهم ده عدد زنبور انتخاب مى‌شود، و این مرحله اوّل درمان است، و در مراحل بعد، برنامه شکل دیگرى به خود مى‌گیرد. البته اگر نیش زنبور از حدّ معیّنى بگذرد، ممکن است خطراتى ایجاد کند، و در اشخاصى که نسبت به آن حساسیّت دارند، مقدار کم آن هم زیان‌آور است.
بعضى از دانشمندان در این زمینه، مقاله یا مقاله‌هایى نوشته‌اند، و بعضى رساله دکتراى خود را تحت عنوان فرآورده‌هاى زهر زنبور عسل و خواص درمانى آن نگاشته‌اند.(21)

4- خدمات دیگر زنبور عسل که از عسل گرانبهاتر است!

زندگى زنبوران عسل، پر از عجائب و ماجراها است، و آنچه تاکنون گفتهایم فقط گوشه‌اى از آن بود. داستان ساختن موم،همان مصالحى که خانه زنبوران عسل، کلاّ از آن تشکیل شده، خود داستان مفصّلى است، و عجب اینکه از این موم، تنها براى خانه‌سازى استفاده نمى‌کنند. گاه لاشه حشرات مزاحمى را که قادر به حمل آن به خارج از کندو نیستند، مومیائى مى‌کنند تا از شرّ آن در امان بمانند!
یکى از زنبور شناسان مى‌گوید: روزى در داخل کندو، گلوله‌اى از موم، جلب توجّه او را کرد، که نسبتاً بزرگ بود. وقتى آن را شکافت دید لاشه ملخى در داخل آن است که به وسیله زنبوران مومیائى شده است.
بعضى درباره موم گفته‌اند: موم روح عسل و عسل روح گل است و به قدرى لطیف است که وزن پانصد خانه از شهر زنبوران عسل، بیش از چند گرم نیست! گرچه براى ما مشکل است که بدانیم که این موم چگونه و به چه ترتیب براى زنبوران عسل تراوش مى‌کند، و امروز به خوبى مىظدانیم که موم مصرف‌هاى مهمّى در صنایع دارد.
مسأله تلقیح و بارور ساختن گل‌ها، یکى دیگر از مهمترین کارهاى زنبوران عسل است.
یکى از دانشمندان مى‌گوید: «بى وجود حشرات، سبدهاى ما از میوه خالى مى‌شود، زیرا حشراتى که با گل سر و کار دارند، بهتر از هر عاملى مى‌توانند گرد گل را به گل تلقیح کنند. هنگامى که یکى از حشرات گل دوست، خرطوم خود را در گلى فرو مى‌برد، یا چنانکه اغلب پیش مى‌آید، قسمتى از بدن خود را در حقه گل داخل مى‌کند، هنگام خروج تنش از گرد زرد رنگى که همان گرد گل است پوشیده مى‌شود و بلافاصله آن را به گل دیگرى منتقل مى‌کند، و چنانکه مى‌دانیم، گرد گل عامل مؤثّرى است که بى‌وجود آن نه تخم تبدیل به دانه، و نه تخمدان بدل به میوه مى‌شود.
این نکته از نظر فلسفى قابل توجّه است که حشرات گل‌دوست از بدو پیدایش با گل سر و کار داشته‌اند... هر دو به موازات هم، توسعه و تکامل یافته، و امروز به مرحله‌اى رسیده‌اند که بى‌وجود هم نمى‌توانند زندگى کنند... مهمترین حشرات گل دوست که لابد شما هم مى‌شناسید، عبارتند از: پروانه و زنبور عسل و زنبور طلائى... اما در میان این حشرات گل دوست زنبوران عسل براى بیرون کشیدن گرد و شیره گل از همه مجهّزترند.»(22)
توجّه به این نکته نیز ضرورت دارد که درختانى که داراى گل‌هاى نر و مادّه‌اند، دو دسته‌اند: درختان نازا، که قادر به بارور ساختن تخم‌هاى گل خود نمى‌باشند، و درختان زاینده که این قدرت را دارند.
براى بارور ساختن دسته اوّل، یک واسطه لازم است، که این واسطه زنبور عسل مى‌باشد، و ثابت شده که حدود هشتاد درصد از عمل لقاح گل‌ها به وسیله زنبوران عسل صورت مى‌گیرد و براى مزید اطلاع درباره نقش زنبوران عسل باید توجّه داشت که همه انواع درختان سیب، گلابى، گیلاس و بادام و مانند آنها، جزء درختان نازا هستند!
کوشش‌هایى که در مورد امکان لقاح، از طرق شیمیائى و میکانیکى و مصنوعى به جاى زنبور عسل آمده، به شکست انجامیده است، و از اینجا نقش زنبوران عسل روشن‌تر مى‌شود.(23)
بعضى از دانشمندان مى‌گویند: «در برابر یک هزار تومان عسل و موم که زنبور براى ما درست مى‌کند، دست کم دویست هزار تومان در کار زراعت به ما کمک مى‌کند!»(24)
این سخن را با جمله عجیبى از مترلینگ دانشمند زیست‌شناس به پایان مى‌بریم. او مى‌گوید: «همین امروز اگر زنبور عسل (اعم از وحشى و اهلى) از بین برود، یکصد هزار نوع از گیاهان و گل‌ها و میوه‌ها از بین خواهد رفت و از کجا که اصولاً تمدّن ما از بین نرود!!»(25)

5- ساختمان جسمانى زنبوران نیز عجیب است!

ساختمان زنبوران عسل نیز خود داستان طولانى و شگفتانگیزى دارد، که در این میان چشم آنها از همه عجیب‌تر است. دانشمندان مى‌گویند: چشم زنبوران عسل از دو هزار و پانصد صفحه کوچک تشکیل شده که با یکدیگر زاویه دو تا سه درجه را تشکیل مى‌دهد! این چشم‌ها قادرند هنگامى که ابرها جلو خورشید را گرفته‌اند از محل آن اطلاع حاصل کنند، و این از طریق شعاع‌هاى ماوراء بنفش است که روى چشم آنها اثر مى‌گذارد.
زبان زنبوران عسل و مشاوره آنها با یکدیگر نیز از حقایق علمى است که در سال‌هاى اخیر کشف شده.(26)
زنبوران عسل گل‌هاى رنگارنگ را به شکل و رنگى که ما مى‌بینیم نمى‌بینند، بلکه آنها را به وسیله نور ماوراء‌بنفش مى‌بینند، و این نور خود بر زیبائى و جلوه گل‌ها مى‌افزاید. (و آنها را به سوى گل‌ها جلب و جذب مى‌نماید.)(27)
افسوس که وضع بحث، به ما اجازه نمى‌دهد که بیش از این در این زمینه سخن بگوئیم، ولى همین قدر باید گفت که هرچه بیشتر در اصل وجود و در کارهاى این حشره که قرآن مجید روى آن انگشت گذارده دقیق‌تر مى‌شویم اسرار تازه‌اى از عظمت خداوند بزرگ که خالق این همه شگفتى‌ها است براى ما آشکار مى‌گردد.
براى حسن ختام گوش‌جان را به سوى کلام امام صادق (عليه السلام) در توحید مفضّل متوجّه مى‌سازیم. آنجا که مى‌فرماید:
«اى مفضل! به زنبور عسل و تلاش او در صنعت عسل و تهیه خانه‌هاى شش گوشه، و آنچه در زندگى او از دقائق هوشیارى مى‌بینى بنگر، که اگر درست دقت کنى او را موجودى عجیب و لطیف خواهى یافت... و در این نشانه روشنى است بر اینکه صواب و حکمت فوق در صنعت عسل از آن زنبور نیست، بلکه از آن کسى است که او را چنین آفریده و در طریق مصالح انسان‌ها تسخیر فرموده است.»(28)



 
پی نوشتها:
 
 1. سوره نحل، آیه 68.
 2. سوره نحل، آیه 69.
 
 3. مفردات راغب.

 4. «ذُللاً» ممکن است حال براى «سبل» باشد، یا براى «نحل». احتمال اوّل صحیح‌تر به نظرمى‌رسد.
 5. مجمع‌البیان، جلد 6، صفحه 372.
 6. تفسیر قرطبى، جلد 6، صفحه 375.
 7. در همان تفسیر قرطبى، داستانى از ارسطو نقل مى‌کند که کندوئى از شیشه درست کرده بود که چگونگى ساختن عسل را ببیند. ولى زنبور به هنگامى که مى‌خواست دست به کارشود شیشه را تار کرد تا راز او فاش نشود. (همان مدرک).
 8. پرورش زنبور عسل از محمد مشیرى، صفحه 113، و کتاب نظرى به طبیعت و اسرار آن،صفحه 126.
 9. روح‌المعانى، جلد 14، صفحه 168.

 10. کتاب زنبور عسل، نوشته مترلینگ، صفحه 35 و 36 با تخلیص.
 11. تفسیر ابوالفتوح رازى پاورقى مرحوم شعرانى، جلد 7، صفحه 123 (با کمى تلخیص)

 12. پرورش زنبور عسل، صفحه 112.
 13. پرورش زنبور عسل، صفحه 115.
 14. جهان حشرات (طبق نقل شگفتى‌هاى آفرینش، صفحه 143).
 15. حواس اسرارآمیز حیوانات، نوشته (ویتوس درروشر) صفحه 157 (با تلخیص).
 16. اولین دانشگاه، جلد 5، صفحه 57 تا 59 (با تلخیص).
 17. نظرى به طبیعت و اسرار آن، صفحه 127.

 18. مجله تندرست.
 19. اوّلین دانشگاه، جلد 5، صفحه 129 (با کمى تلخیص).
 20. اوّلین دانشگاه، جلد 5، صفحه 212 تا 290، نشریه طب و دارو و کتب دیگر.
 21. همان مدرک، صفحه 174.

 22. نظرى به طبیعت و اسرار آن، صفحه 126.
 23. پرورش زنبور عسل، صفحه 233 و 234 (با تلخیص).
 24. اقتباس از جهان حشرات.
 25. اولین دانشگاه، جلد 5، صفحه 55.

 26. حواس اسرارآمیز حیوانات، صفحه 137 و 140 و 143.
 27. راز آفرینش انسان، صفحه 93.
 28. بحارالانوار، جلد 3، صفحه 108



 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  حضور دانش آموزان و قرآن آموزان در راهپیمایی روز دانش آموز «۱۳آبان»
  جشن شکوفه‌های دبستان دخترانه نسیم رحمت در سرزمین عجایب
  برگزاری جشن افتتاحیه پیش دبستانی نسیم رحمت خوروبیابانک
  جشن شکوفه های طرح پیش دبستانی نسیم رحمت شعبه زینبیه
  آیین آغاز سال تحصیلی در مرکز تخصصی حفظ قرآن کریم ثامن الائمه علیه السلام
  آغاز سال تحصیلی همزمان با نواختن زنگ مهر و مقاومت در مرکز تخصصی حفظ قرآن‌کریم
  همایش تجلیل از حفاظ موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های قرآنی موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی وابسته به موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  مرحله پایانی سومین مسابقات حفظ قرآن کریم ویژه حفاظ شعب موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد