نشانههاى او در مسأله خواب
و بیدارى
مقدمه:
قرآن مجید نه تنها روى موضوعات بسیار مهمّى همچون آفرینش آسمانها و زمین و خورشید
و ماه و روح انسان، به عنوان آیات و نشانههایى از خداوند، انگشت نهاده، بلکه گاه
روى مسائلى که در نظر ما ساده است نیز تکیه مىکند، تا روشن سازد که در این جهان
چیزى ساده نیست و بزرگ و کوچک همه آیات حقند و نشانههاى علم و قدرت خداوند
بزرگند.
از جمله این مسائل ظاهراً، مسأله خواب و بیدارى است که قرآن مخصوصاً روى آن تکیه
کرده است.
با این اشاره به آیات زیر گوش جان فرا مىدهیم:
1- (وَ مِنْ آیاتِهِ مَنآمُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ
ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ اِنَّ فى ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ)(1)
2- (وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباسآ و النَّوْمَ
سُباتآ وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً)(2)
3- (وَجَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتآ وَجَعَلْناَ اللَّیْلَ لِباساً)(3)
4- (اِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسُ أَمَنَةً مِنْهُ وَ یُنَزِّلُ
عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءآ لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ)(4)
ترجمه
1- «و از نشانههاى او خواب شما در شب و روز است و (تلاش و
کوششتان براى) بهرهگیرى از فضل پروردگار (و تأمین معاش)، در این امور نشانههایى
است براى آنان که گوش شنوا دارند»
2- «او کسى است که شب را براى شما پوشش قرار داد و خواب را
مایه استراحت و روز را وسیله حیات (و حرکت)»
3- «و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم، و شب را
پوششى (براى شما)»
4- «و (یاد آورید) هنگامى را که خواب سبکى که مایه آرامش بود
از سوى خدا، شما را فرا گرفت و آبى از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک
کند و پلیدى شیطان را از شما بر طرف سازد و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن
استوار دارد»
شرح مفردات:
بعضى از ارباب لغت هنگامى که به واژه «نوم» (خواب) رسیدهاند، گفته اند: مفهوم
معروفى دارد.(5)
ولى راغب در کتاب مفردات مىگوید: «براى «نوم» تفسیرهاى مختلفى شده که تمام آنها
صحیح است منتهى از نظرهاى متفاوت. بعضى گفتهاند: «نوم» همان سست شدن اعصاب مغزى
بر اثر رطوبات و بخاراتى است که به آن مىرسد، بعضى گفتهاند: «نوم» آن است که
خداوند روح انسان را قبض مىکند بى آنکه بمیرد و بعضى گفتهاند: «نوم» مرگ خفیف
است و «موت» نوم ثقیل (خواب سنگین) است.(6)
«نُعاس» (بر وزن غُبار) به معنى خواب کم و خفیف است و بعضى آن را به معنى آغاز
خواب تفسیر کردهاند و از آنجا که خواب در آغاز خفیف و سبک است هر دو معنى به یک
حقیقت باز مىگردد.
«سُبات» از مادّه «سَبْت» «قطع و بریدن» (بر وزن ثَبْت) گرفته شده و روز شنبه را
از این جهت در لغت عربى «یَوْمُالسَّبْتِ» مىنامند که روز تعطیل کار به منظور
استراحت بوده است و به نظر مىرسد که این نامگذارى متأثّر از برنامههاى یهود است
که شنبه را روز تعطیلى مىدانند. این احتمال نیز وجود دارد که به اعتقاد یهود خداوند آفرینش جهان را از روز یکشنبه
آغاز کرد و بعد از شش روز آفرینش تمام شد، روز شنبه روز پایان خلقت و استراحت
بود. ولى مىدانیم این از اشتباهات بزرگ یهود است، چرا که وقتى آسمان و زمین و
خورشید و ماه نبود، روز و هفتهاى نیز وجود نداشت و اینکه قرآن مىگوید: «خدا
عالم را در شش روز آفرید» منظور شش دوران است.
واژه «سبت» به همین مناسبت به معنى استراحت و راحت نیز آمده است.(7)
تفسیر و جمعبندى
خواب شما از آیات الهى است
در نخستین آیه مورد بحث،
قرآن مجید خواب انسانها را در شب و روز یکى از نشانههاى علم و قدرت خدا شمرده
است (وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِالَّلیْلِ وَ النَّهارِ)
حتى در پایان آیه باز تأکید مىکند «در این امور (خواب و بیدارى و تلاش براى بهرهگیرى از فضل الهى) آیات و نشانههایى است براى آنها که گوش شنوا دارند» (اِنَّ فى ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ)
شک نیست که تمام موجودات زنده براى تجدید قوا و به دست آوردن نیروى لازم براى
ادامه فعالیتهاى زندگى نیاز به استراحت دارند، استراحتى که به طور اجبارى به سراغ
آنها بیاید و حتى افراد حریص را مجبور به انجام آن کند.
براى تأمین این هدف چه عاملى بهتر از خواب تصوّر مىشود که الزامآ به سراغ انسان
مىآید و او را مجبور مىکند که تمام فعالیتهاى جسمى و حتى قسمت عمده فعالیتهاى
فکرى خود را تعطیل کند، و در نتیجه در استراحتى عمیق فرو رود و در این مدّت
دستگاههاى بدن بازسازى و آماده تلاش و حرکت جدید شوند؟
بدون شک اگر خواب نبود خیلى زود انسان پژمرده و فرسوده و پیر و شکسته مىشد. لذا
گفتهاند: خواب متناسب و آرام رمز سلامت و طول عمر و نشاط جوانى است.
جالب اینکه: در آیه مورد بحث نوم و (ابْتِغاءَ فَضْلِ اللهِ)
را در مقابل یکدیگر قرار داده و به گفته بعضى از مفسّران اولى نشانه مرگ و دومى
نشانه رستاخیز است.
تعبیر(اِبْتغاءَ فَضْلِ اللهِ) (طلب کردن فضل الهى) اشاره به نکته لطیفى است که
هم تلاش و کوشش انسان را در زندگى مورد توجّه قرار مىدهد و هم فضل الهى را. یعنى
از آمیختن این دو به یکدیگر انسان از مواهب جهان بهرهمند مىگردد.
این نکته نیز قابل توجّه است که آیه فوق علاوه بر خواب شب، خواب روز را نیز ذکر مىکند (مَنامُکُمْ بِالَّلیْلِ وَ النَّهارِ) در حالى که
مسلّم است خواب اصولا مربوط به شب مىباشد و آیات قرآن نیز گواه این معنى است. ولى
گاهى شرائطى در زندگى انسان پیش مىآید که مجبور مىشود شب بیدار بماند و روز
بخوابد، در سفره هاى شبانه و در مناطق گرم و سوزان که فعالیتهاى روز به خاطر
گرماى هوا متوقّف مىشود این معنى کاملا مشهود است.
در عصر ما که بسیارى از مؤسّسات صنعتى و درمانى مجبورند تمام شبانه روز را کار
کنند و چون تعطیل کردن برنامهها ممکن نیست کارگران در سه نوبت به کار وادار مىشوند به همین جهت نیاز به خواب روزانه از هر وقت دیگر واضحتر به نظر مىرسد.
حال اگر برنامه تنظیم خواب در اختیار انسان نبود و جانشینى خواب روز از شب میّسر
نمىگشت، مسلّماً مشکلات بزرگى در زندگى او پیدا مىشد.
در دومین آیه بعد از آنکه تصریح مىکند: «خداوند کسى است که شب را براى شما لباس
قرار داد» (هُوَ الَّذِىْ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً)روى مسأله خواب تکیه کرده، مىفرماید: «خواب را براى شما مایه راحت و آرامش قرار
داد» (وَ النَّوْمَ سُباتاً). تعبیر به (هُوَ اَلَّذِى) (او کسى است که...) مىتواند
اشاره به جنبه توحیدى این امور باشد که هر کدام نشانهاى از ذات پاک او است و یا
جنبه بخشندگى نعمت که انسان ولى نعمت خود را بشناسد و مسلّماً شناخت ولى نعمت نیز
مقدّمهاى براى معرفت او خواهد بود.
جالب اینکه به دنبال آن مىفرماید: «و روز را نشور و مایه گسترش قرار داد» (وَ جَعَلَ النَّهارَ نَشُوراً)(8) . آرى در روشنایى روز روح گسترش پیدا مىکند و انسان کاملا بیدار مىشود، که بى
شباهت به نشور روز قیامت و زنده شدن بعد از مرگ نیست.
این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به گسترش انسانها در صحنه زندگى و حرکت آنها
به سوى مقاصد مختلف حیات باشد؛ به این ترتیب با ورود تاریکى شب، شیپور خواب و
استراحت نواخته مىشود و با طلوع آفتاب شیپور بیدارى.
در سومین آیه نیز همین معنى با مختصر تفاوتى تکرار شده؛ مىفرماید: «ما خواب شما
را مایه استراحت قرار دادیم و شب را لباس»! (و َجَعَلْنا نُومَکُمْ
سُباتاً وَ جَعَلْنا اللَّیْلَ لِباساً) همانگونه که لباس، انسان را از
انواع خطرات حفظ مىکند و مایه سلامت او است؛ تاریکى شب نیز چنین اثرى دارد.
در چهارمین و آخرین آیه مورد بحث - که از ماجراى جنگ بدر سخن مىگوید - به این
نکته اشاره مىکند که یکى از نعمتهاى خدا به مؤمنان در آن شب تاریخى این بود که
خواب سبکى شما را فرو گرفت و این خواب از سوى خداوند مایه آرامش جسم و جان شما
گردید (اِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسُ أَمَنَةً مِنْهُ)
این خواب آرام بخش مخصوصآ بعد از طى آن مسافت نسبتآ طولانى براى آنها سبب تجدید
قوا و آمادگى براى جنگ سرنوشتساز فردا در میدان بدر بود. جنگى که به پیروزى
چشمگیر مسلمانان منتهى شد.
تعبیر به «نُعاسْ» (خواب سبک) شاید اشاره به این است که در عین استراحت آن چنان
خواب عمیقى بر آنها مسلّط نشد که دشمن بتواند از موقعیّت استفاده کرده و بر آنها
شبیخون زند. به این ترتیب اصل آن خواب نعمت بود و کیفیّت آن نیز نعمتى دیگر.
به هر حال آیه فوق نیز تأکیدى است بر تأثیر خواب در تمام مراحل، بر روى اعصاب و
جسم و جان انسان و تجدید قوا براى تلاش بیشتر و جهاد نیرومندتر.
توضیحات
پدیده مرموز خواب
با اینکه خواب و خواب دیدن هر دو براى ما امر عادى است، ولى هنوز
دانشمندان با تمام تلاشها و کوششهایى که کردهاند به عمق این دو پدیده مهم روحى
نرسیدهاند.
چه فعل و انفعالاتى در بدن انسان رخ مىدهد که ناگهان بخش عمده فعالیتهاى روحى و
جسمى او تعطیل مىگردد و تحوّلى در سرتاسر روح و جسمش ظاهر مىشود؟! چیزى نمىفهمد، حرکتى از خود نشان نمىدهد و مانند مردهاى در گوشهاى مىافتد، و اگر دنیا
را آب بگیرد او در خواب است و خبر ندارد.
با تمام توضیحات و نظرات و فرضیههایى که در این زمینه ارائه شده هنوز خواب چهره
اسرارآمیز خود را حفظ کرده است!
از آن عجیبتر مسأله رؤیا یعنى خواب دیدن است که آن هم مانند خود روح انسان از
معمّاهاى بزرگ محسوب مىشود.
البته بحث مشروح پیرامون حقیقت و اسرار این دو پدیده از موضوع بحث ما خارج است،
زیرا بحث آیات فوق ناظر به منافع فراوان و فوائد بىشمار خواب و جنبه نعمت بودن آن
است.
همیشه خواب معتدل دلیلى بر سلامت روح و اعصاب انسان است، و به همین دلیل یکى از
مهمترین سؤالات اطباء از بیماران روانى سؤال از چگونگى خواب آنها است. در موقع خواب دستگاههاى اصلى بدن مانند: قلب و ریه تعطیل نمىشوند، ولى بسیار آرامتر کار مى کنند و گردش خون در اعضاء ملایمتر مىشود، فعالیت مغز تقریبآ تعطیل
مىگردد، عظلات نیز همه آرام مىشوند و مجموع این امور سبب مىشود که آنها فرصت
براى نوسازى و بازسازى خویش پیدا کنند.
در پرتو خواب، سموم بدن دفع مىشود و بسیارى از بیمارىها درمان مىیابد. روخلین،
در کتاب: خواب از نظر پاولف، بحثى تحت عنوان درمان با خواب طولانى آورده است. او
تحت این عنوان مىنویسد:
بنا به فرضیه «پاولف» خواب عبارت از یک پدیده توقّف حفاظتى و تجدید نیرو است و
بنابراین از آن مىتوان به عنوان یک عامل درمانى در بیمارىهاى مختلف استفاده کرد.
تجربیات روزانه نیز نقش درمانى خواب را تأیید مىکند.»
سپس مىافزاید: «خواب عمیق و دراز مدّت یکى از علائم بهبود بیمارى است، چرا که
بیماران پس از یک بیمارى طولانى براى تجدید قوا و سلامت خود زیادتر از معمول مىخوابند.»
او مىگوید: «در کشور شوروى درمان به وسیله خواب عملا توسعه بیشترى پیدا کرده و
این طریقه براى اولین بار براى درمان شیزوفرنى (جنون جوانى) که یکى از بیمارىهاى
شایع روانى است به کار برده شده.»
نامبرده در بخش دیگرى از سخنانش مىگوید: «براى درمان بیماران مبتلا به ازدیاد
فشار خون از طریقه خواب طولانى نتیجه درخشانى گرفتهاند...خواب طولانى که یک حالت
استراحت کامل قشر مخ است نیروى دستگاه عصبى را تجدید، و عمل تنظیم فعالیّت اعضاى
داخلى را متعادل مىسازد و در حالت عمومى انسان اثر مثبت و مساعد مىگذارد.(9)
آرى آن کس که انسان را براى تلاش و فعالیّت سالم آفرید، تمام وسائل آن را در
اختیار او قرار داد که یکى از آنها نظام خواب و بیدارى است، نظامى که نشانه حکمت و
تدبیر حق در آن کاملا نمایان است.