:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

شنبه 28 بهمن 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : پاكدامني زيور تهيدستي و شكرگزاري زيور بي نيازي است .
 
 
 
تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


آيه أُولى الأَمْر
در سومين آيه سخن از وجوب اطاعت خدا و رسول و أُولُوالأَمْر است و مى فرمايد:

( اَطِيْعُواللهِ وَاَطيعوا الرَّسُولَ وَ اُولى الاَمْرِ مِنْكُمْ)(1)

واجب بودن اطاعت خداوند و پيامبر(صلى الله عليه وآله) معلوم و روشن است، اما اينكه منظور از أُولى الأَمْر چه كسانى هستند كه اطاعت آن ها هم رديف اطاعت خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله)شمرده شده است در ميان مفسران گفتگو است.
مفسران و علماى شيعه و پيروان مكتب اهل بيت(عليهم السلام)همگى اتفاق نظر دارند كه منظور از اولى الامر امامان معصوم است كه رهبران جامعه اسلامى در تمام شئون زندگى و حيات اند، و غير آنها را شامل نمى شود; چرا كه اطاعت بى قيد و شرط كه در آيه شريفه آمده، و هم رديف اطاعت خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله)شمرده شده است تنها درباره معصومان تصور مى شود، و اما كسان ديگرى كه اطاعت آنها لازم است همواره محدود به حدود و مقيّد به قيودى است، و هرگز اطاعت مطلق در مورد آنها وجود ندارد و اين مسأله واضح است.
اين در حالى است كه مفسران و علماى اهل سنّت در معنى اولى الامر اختلاف زيادى دارند، بعضى آن را به معنى صحابه، و بعضى به معنى فرماندهان لشگر و بعضى به خلفاى چهارگانه تفسير كرده اند.
آنها هيچ دليل روشنى براى اين تفسيرهاى سه گانه بيان نكرده اند.
جمع ديگرى اولى الامر را به معنى علما و دانشمندان قلمداد كرده اند، و به آيه شريفه 83 سوره «نساء» استناد نموده اند: ( وَ اِذا جائَهُمْ اَمْرٌ مِنَ الاَمْنِ اَوِ الْخَوْفِ اَذاعُوا بِه وَلَوْ رَدُّوهُ اِلَى الرَّسُولِ وَ اِلى اُولِى الاَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ): «و هنگامى كه خبرى اميد بخش يا نگران كننده به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى سازند; در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايانشان باز گردانند، كسانى كه قدرت تشخيص كافى دارند، از ريشه هاى مسائل آگاه خواهند شد».
ولى با توجه به اينكه آيه مورد بحث درباره اطاعت بدون قيد و شرط است، و آيه 83 سوره نساء درباره سؤال و تحقيق است، دو مطلب مختلف را بيان مى كند و هرگز نمى توان هر دو را به يك معنى دانست، تحقيق و سؤال از عالم مطلبى است و اطاعت بى قيد و شرط از اولى الامر مطلبى ديگر، دومى جز درباره معصومان تصوّر نمى شود، ولى اوّلى مفهومى گسترده دارد.
بعضى از مفسّران اهل سنّت احتمال پنجمى در اينجا داده اند كه منظور از اولى الامر مجموع نمايندگان عموم قشرهاى مردم و حكّام و زمامداران و علماء و صاحب منصبان در تمام شئون زندگى مردم هستند. به تعبير ديگر منظور جماعت اهل حل و عقد است كه هرگاه آن ها بر چيزى اتفاق كنند اطاعت آن ها بى قيد و شرط واجب است (مشروط به اينكه آن ها از ما باشند چون «مِنْكُمْ» در آيه شريفه چنين شرطى را ذكر كرده، و مخالفت با سنت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) ننمايند، و نيز در بحث هاى خود تحت فشار اجبار نباشند، و اتفاق نظر داشته باشند و آن مسأله از مسائل عامه باشد).
اين مجموعه در مسائلى كه نصى از طرف شارع مقدس در آن نرسيده است واجب الاطاعه اند و مى توان گفت مجموعه آنها معصوم هستند، و لذا امر به اطاعت بى قيد و شرط از آنها شده است. (2)
به اين ترتيب نامبرده (نويسنده تفسير المنار) اولى الامر را مجموعه اى از علما و دانشمندان و اهل حل و عقد مى داند كه پنج شرط در آنها جمع باشد:
1ـ مسلمان بودن 2ـ عدم مخالفت با سنت 3ـ عدم اجبار در اظهار عقيده 4ـ اظهار نظر در خصوص ما لا نصّ فيه 5ـ اتفاق نظر داشتن، و چنين مجموعه اى را معصوم مى شمرد.
آيا به راستى منظور از «اولى الامر» در آيه شريفه همين است؟ و آيا به راستى اهل عرف و اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) هنگامى كه اين آيه را مى شنيدند چنين معنايى استفاده مى كردند؟! و يا اين معنى با تكلف فراوان بر آيه تحميل شده، تا مبادا تفسير آيه از مسأله حقّانيت امامان معصوم(عليه السلام) كه شيعه به آن معتقد است سر درآورد؟!
ظاهراً ريشه سخن نويسنده المنار از كلام فخر رازى گرفته شده است كه مى گويد: آيه (اُولى الاَمْرِ مِنْكُمْ) نزد ما دلالت بر اين دارد كه اجماع امت حجت است!
چرا كه خداوند متعال به اطاعت اولى الامر به طور قطع (بى قيد و شرط) امر فرموده است، و هر كس كه خداوند اين گونه امر به اطاعتش كند بايد معصوم از خطا باشد. زيرا اگر معصوم نباشد احياناً خطا مى كند; و در اين صورت از يك سو عمل كردن به فرمان او واجب است، و از سوى ديگر به خاطر خطا بودن حرام و لازمه آن اجتماع امر و نهى در فعل واحد و به عنوان واحد است، و چنين چيزى محال است. پس از اينجا روشن مى شود كه امر مطلق به اطاعت اولى الامر دليل بر معصوم بودن او است.
سپس مى افزايد: اين معصوم يا مجموع امت است يا بعضى از امت اسلامى، و احتمال دوم قابل قبول نيست; زيرا ما بايد آن بعض را بشناسيم و به او دسترسى داشته باشيم و از وى استفاده كنيم; در حالى كه در اين زمان از شناخت امام معصوم و دسترسى به او و استفاده از وى عاجزيم. بنابراين معصومى كه امر به اطاعت بى قيد و شرط او شده فرد يا گروه خاصّى نيست و طبعاً بايد منظور اجماع امّت باشد. (3)
آنچه فخر رازى نويسنده المنار و امثال آنها را در تنگنا قرار داده كه آيه را چنين تفسير كنند، تفسيرى كه به يقين هيچ يك از صحابه و ياران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به هنگام نزول آيه از آن چنين مطلبى را نمى فهميدند، همان پيش داورى هايى است كه مانع مى شود از اينكه مفهوم آيه را در مورد امامان معصوم اهل بيت(عليه السلام)جستجو كنند. از يك سو دلالت آيه بر معصوم بودن اولى الامر معلوم است، و از سوى ديگر بنا نيست شخصى را به عنوان امام معصوم بپذيرند. لذا به سراغ تفسيرى مى روند كه هيچ گاه صحابه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به هنگام شنيدن آيه چنان چيزى را از آن نمى فهميدند.
و از همه تفسيرها عجيب تر تفسيرى است كه بعضى از مفسّران اهل سنت برگزيده اند و مى گويند: «منظور از "اولى الامر" حكّام و امراء و شاهان اند! و هر حاكمى بر مسلمانان حكومت كند، عادل باشد يا ظالم، در مسير صحيح باشد يا منحرف، دستور به اطاعت خدا دهد يا به معصيت و نافرمانى او، بايد از او پيروى كرد». چنانكه در تفسير المنار در اشاره سربسته اى مى گويد: « وَبَعْضُهُمْ اَطْلَقَ فى الْحُكّامِ فَاَوْجَبُوا طاعَةَ كُلِّ حاكِم»: «بعضى آيه را ناظر به اطاعت تمام حاكمان مى دانند و اطاعت آنها را واجب مى شمرند». (4)
و باز از آن هم عجيب تر روايات مشكوك و مجعولى است كه براى اثبات اين تفسير به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نسبت داده اند. مثل اينكه رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) در جواب سؤال يزيد جعفى كه عرض كرد: « يا نَبِىَ اللهِ اَ رَأيْتَ اِنْ قامَتْ عَلَيْنا اُمَراءَ يَسْئَلُونا حَقَّهُم وَ يَمْنَعُونا حَقَّنا فَما تَأْمُرُنا»: «اى پيامبر خدا اگر حاكمانى بر ما مسلط شدند كه حق خود را از ما بگيرند و حق ما را به ما ندهند چه كنيم؟ ...»
پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «, اِسْمَعُوا وَاَطيعْوا!»: «گوش به فرمان آنها باشيد و اطاعت كنيد»!(5)
در حديث ديگرى در همان كتاب از ابوذر نقل شده كه گفت: « إِنَّ خَلِيلى اَوْصانى اَنْ اَسْمَعَ وَ اَطيعَ وَ اِنْ كانَ عَبْداً مُجَدَّعُ الاَطرافَ»: «دوست من (رسول خدا) به من سفارش كرده است كه بشنوم و اطاعت كنم (فرمان اميران و حاكمان را) هر چند بريده دست و يا پا بريده باشد»!(6) (بعضى مُجدَّعُ الاطراف را به معنى كسى كه در خانواده پست و آلوده اى متولد شده تفسير كرده اند.)
به يقين ساحت مقدّس پيامبر بزرگ اسلام(صلى الله عليه وآله) پاك تر از آن است كه چنين دستورى بر خلاف منطق عقل و شرع بدهد، در حالى كه از خود آن حضرت نقل شده است كه اطاعت مخلوق در معصيت خالق جايز نيست و بهترين دليل بر ساختگى بودن اين گونه احاديث آن است كه خود ابوذر كه اين حديث از او نقل شده به گواهى تاريخ در زندگيش هرگز چنين نكرد، و حتى در راه مبارزه با انحراف اميران و حاكمان وقت، جان خود را از دست داد! به هر حال پرواضح است كه مقام پيامبر(صلى الله عليه وآله)بالاتر از اين گفتگوها است، و هيچ انسان عاقلى نمى تواند چنين سخنى را بر زبان براند كه حاكم واجب الاطاعة است در هر كارى كه بكند و هر سخنى بگويد و هر كسى كه باشد; مخصوصاً با توجه به اينكه اين حديث، در ميان همه علماى اسلام اعم از شيعه و اهل سنت معروف است كه: « لا طاعَةَ لَِمخْلُوق فى مَعْصِيَةِ الْخالِقِ»: «اطاعت از مخلوق در معصيت خالق جايز نيست». (7) « وَ لا طاعَةَ لِبَشَر فى مَعْصِيَةِ اللهِ».(8)
به اين ترتيب نتيجه مى گيريم كه روشن ترين تفسير براى آيه، همان اطاعت امامان معصوم(عليه السلام)است.
در اينجا دو سؤل باقى مى ماند كه بايد به تحليل آن پرداخت:
1ـ اگر أُولى الأَمْر، امام معصوم است اين مفهوم با كلمه اُولى ـ كه به معنى جمع است ـ سازگار نيست. زيرا به اعتقاد شيعه، امام معصوم در هر زمان بيش از يك نفر نيست.
پاسخ اين سؤال در بحث هاى گذشته به خوبى روشن شد; زيرا درست است كه امام معصوم در هر زمان يك نفر است، ولى با توجه به عموميت آيه نسبت به تمام زمان ها، امامان معصوم(عليهم السلام) در مجموع گروهى را تشكيل مى دهند، و شبيه اين معنى در كلمات عرب فراوان است. مثلا وقتى مى گوئيم: « اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ عَلى اَرْواحِكُمْ وَ اَجْسادِكْمُ» «سلام بر شما و بر ارواح و اجساد شما باد» هرگز بر اين سلام نمى توان ايراد گرفت كه هر انسانى يك روح و يك جسم بيشتر ندارد; به اين بهانه كه در اينجا ارواح و اجساد به صورت جمع گفته شده است; زيرا در جواب گفته مى شود كه اين جمع ناظر به مجموع است.
بنابراين گر چه پيامبر(صلى الله عليه وآله) در هر زمان يك جانشين معصوم دارد ولى در مجموعه زمان ها، وجود آن ها متعدّد است و بايد واژه جمع در آن به كار رود.
2ـ سؤال ديگر اينكه امام معصوم در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) وجود نداشته، پس چگونه فرمان به اطاعت از وى داده شده است.
پاسخ اين سؤال نيز همان بحثى است كه در بالا مطرح شد و آن اينكه اگر اين آيه تنها ناظر به زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود چنين مشكلى پيش مى آمد; ولى با توجه به اينكه يك دستور كلى براى همه مسلمين تا دامنه قيامت است مشكلى پيش نمى آيد. اوُلى در عصر رسول الله، خود او بود و در اعصار ديگر امامان معصوم هستند مثل اينكه گفته شود وظيفه مسلمانان است كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله) و جانشينان او اطاعت كنند. مفهوم اين سخن آن نيست كه جانشينان او بايد در عصر او باشند.
اين سخن را با اشاره فشرده اى به احاديثى كه در كتب شيعه و اهل سنت، در ذيل اين آيه آمده و آن را به على(عليه السلام) و ساير ائمه معصومين(عليهم السلام) نسبت داده است پايان مى دهيم:
شيخ سليمان قندوزى حنفى، در كتاب ينابيع المودة از تفسير مجاهد نقل مى كند كه آيه ( اءَطيعُوا الله وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْكُمْ): «اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر (خدا) و پيشوايان (معصوم) خود را.»(9) درباره امام على(عليه السلام)در آن هنگام كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) او را در زمان جنگ تبوك جانشين خود در مدينه قرار داد نازل شده است.
و نيز از حضرت على(عليه السلام) نقل مى كند كه در گفتگويى كه با مهاجران و انصار داشت، با اين آيه در برابر آنان استدلال كرد; و مهاجران و انصار، ايرادى بر او نگرفتند (10)
از حاكم حسكانى در شواهد التنزيل ذيل آيه ( أَطيعُوا الله وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْكُمْ) نقل شده است كه من (على(عليه السلام)) از پيامبر(صلى الله عليه وآله)پرسيدم: « يا نَبِىَّ اللهِ مَنْ هُمْ؟ قالَ اَنْت أَوَّلُهُمْ»: «اى پيامبر خدا! آنها كيستند؟ فرمود: "تو نخستين آنها هستى"(11)
روايات زياد ديگرى از طرق ائمه طاهرين(عليهم السلام) در تفسير اين آيه ـ كه راجع به امامان معصوم(عليهم السلام)باشد ـ نقل شده كه بالغ بر ده ها روايت مى شود، و در همه آنها آمده است كه «اولى الامر» امامان معصوم هستند.(12)



پی نوشتها :

1. سوره نساء، آيه59.
2. تفسير المنار، جلد 5، صفحه 181.
3. تفسير فخر رازى، جلد 10، صفحه 144.
4. تفسير المنار، جلد 5، صفحه 181.
5. صحيح مسلم، جلد سوم، كتاب الاماره، (باب طاعة الامراء و إِنْ مَنَعُوا الحقوق، صفحه 474).
6. همان مدرك، باب وجوب طاعة الامراء ...، صفحه 1467.
7. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 165.
8. الدر المنثور، جلد 2، صفحه 177.
9. سوره نساء، آيه 59.
10. ينابيع المودة، صفحه 114 و 115 و 116.
11. شواهد التنزيل، جلد 1، صفحه 148، طبع بيروت.
12. براى اطلاع بيشتر به تفسير برهان، جلد اول صفحه 381 ـ 387 و تفسير كنز الدقائق جلد سوم صفحه 437 ـ 452 مراجعه كنيد.



 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  همایش تجلیل از حفاظ موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های قرآنی موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی وابسته به موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  مرحله پایانی سومین مسابقات حفظ قرآن کریم ویژه حفاظ شعب موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد