|
|
|
.
|
|
|
|
|
|
|
|
تفسير موضوعي قرآن كريم
برگرفته شده از کتاب پيام قرآن نوشته آيت الله العظمي مکارم شيرازي
اخلاص
خلوص عقیده، خلوص عمل، و خلوص نیت یکى دیگر از کلیدهاى بهشت است، چنانکه در آیات 39 تا 43 صافات مى خوانیم: «وَ ما تُجْزَوْنَ اِلا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ - اِلا عِبادَ الله الْمُخْلَصینَ - اُؤلئکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ - فَواکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ - فی جَنَّاتِ النَعیمِ»: «شما جز به همان اعمالى که انجام مى دادید جزا داده نمى شوید، مگر بندگان مخلص خدا که براى آنها روزى معین و ویژه اى است، میوه هاى گوناگون، و آنها مورد احترامند، در باغ هاى پر نعمت بهشت»!
در این آیات پس از آنکه به کیفرهاى دردناک دوزخیان اشاره مى کند «مخلصین» را استثناء کرده، و مى گوید آنها از همه این کیفرها برکنارند.(1)
اما باید دید «مَخلَصین» (با فتح لام) چه کسانى هستند؟ با دقت در آیات قرآن این نکته مهم به دست مى آید که «مخلِص» (به کسر لام) یعنى کسى که خود و اعمال و نیت خود را خالص کرده، غالباً در مواردى به کار رفته که انسان در مراحل خودسازى بوده است، در حالى که «مخلَص» (به فتح لام) یعنى خالص شدگان، بر کسانى اطلاق شده که از نظر ایمان و معرفت و عمل به مقام والایى رسیده اند که از قلمرو نفوذ وسوسه هاى شیطانى خارج شده و مصونیت یافته اند و ابلیس در مقابل آنها سپر انداخته است، چنانکه قرآن از قول ابلیس نقل مى کند: فَبِعِزَّتِکَ لأغْوِیَنَّهُمْ اجمعین اِلا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ: «به عزتت سوگند که همه آنها را جز بندگان مخلصت! گمراه خواهم کرد» (سوره ص آیه 83).
در حقیقت ناخالصى هاى وجود انسان بر دو گونه است: بخشى از آن قابل تشخیص و رفع است، و بخشى از آن به قدرى باریک و مخفى است که یا بر انسان پوشیده است، و یا اگر هم آشکار گردد قدرت براى برطرف ساختن آن را ندارد، هنگامى که انسان در راه اخلاص قدم بگذارد و بخش اوّل از ناخالصى ها را که توان اوست از روح و جان و اعمال خود برچیند، خداوند بزرگ به لطف و کرمش بخش دوّم را از او بر مى چیند، اینجاست که شایسته نام «مخلَص» (خالص شده) خواهد بود.
عجیب اینکه خداوند براى این دسته امتیازاتى قائل شده که براى هیچیک از بندگانش قائل نشده است:
از جمله طبق آیات مورد بحث خداوند روزى ویژه اى از الطاف خفیه اش به آنها اختصاص داده است، آنها از جلوه هاى ذات پاک او لذت مى برند و از باده شهود باطن او سرمست مى شوند قلبشان از پیمانه شوق خدا لبریز، و سر تاپایشان غرق عشق و جذبه وصال او مى شود، این همان است که در یک اشاره کوتاه فرموده: اُولئکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ «آنها روزى ویژه اى دارند».
دیگر از امتیازات آنها همان مصونیت از وسوسه هاى شیاطین است که در بالا به آن اشاره شد.
سوّمین امتیازشان رسیدن به مقام والاى عرفان است، آنها چنان معرفتى دارند که مى توانند خدا را توصیف صحیح کنند، نه توصیفى آمیخته با شرک جلى یا خفى، چنانکه در آیه 159 و 160 صافات مى خوانیم: سُبْحانَ الله عَمّا یَصِفُونَ - اِلاعِبادَ الله الْمُخْلَصینَ «منزل است خداوند از توصیفى که آنها مى کنند، مگر بندگان مخلص خدا (که توصیفى صحیح از هرگونه عیب و نقص دارند).
به این ترتیب معرفتشان از همه برتر، مصونیتشان در برابر شیطان و هواى نفس از همه بیشتر، و پاداششان در قیامت از همه والاتر است، و این است جزاى مخلَصین (اللَّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُخْلَصینْ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ).
پی نوشت:
(1). روشن است که با این حال استثناء منقطع است، همان گونه که بسیارى از مفسّران تصریح کرده اند، ولى اگر که «ما تجزون» خطاب به همه انسان ها اعم از مؤمن و کافر باشد در این صورت استثناء متصل خواهد بود اما این احتمال بعید به نظر مى رسد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|