زندگينامه پيامبران الهي/ حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم)/ قسمت چهارم
ازدواج با حضرت خدیجه (سلام الله عليها)
سخن گفتن دربارهي این پیوند
نورانی جز با کمک از روایاتی که در فضیلت حضرت خدیجه کبری (سلام الله
علیها) آمده است امکان ندارد. فضیلتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
یکبار دربارهي ایشان فرمودند: او صدّیقه بود، یکبار میفرمایند
او طاهره بود، در زمانیکه جاهلیت حکمفرما بود. کجا مثل خدیجه پیدا
میشود، او مرا تصدیق میکرد زمانیکه همه مرا تکذیب میکردند.1 در زیارتنامهي رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به عنوان: راضیه، مرضیه و زکیه نیز تعبیر شده است.2 اینها همه نشانهي عظمت و گرامیداشت این بانوی نمونهي اسلام است که او را در
زمرهي چهار زن اول عالم مینشاند، و در جایی دیگر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: بهشت مشتاق دیدن چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، خدیجه دختر خويلد، و فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله).3
خدیجه دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود که نسب وی با رسول خدا (صلی الله علیه و ،له) در قصی بن کلاب متحد میشود، مادرش، فاطمه دختر زائده بن اصم از بنی معیص ابن عامر بن بؤی بود.
آیا حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قبل از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) با کس دیگری ازدواج کرده بود؟
در
مورد ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها)، قبل از ازدواج با پیامبر گرامی
اسلام (صلی الله علیه و آله) چند نظر در بین مورخین وجود دارد. بعضی از
مورخین گفتهاند که: حضرت خدیجه (سلام الله علیها) قبل از ازدواج با رسول
گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، دو بار شوهر کرده بودند که رشتهي زندگی هر کدام به وسیلهي مرگ پاشیده شده بود.
اما بعضی دیگر از جمله علامه جعفر مرتضی العاملی در کتاب (بنات
النبی ام ربائبه) بر این عقیده هستند که حضرت خدیجه قبلاً با کسی ازدواج
نکرده بودند و اولین و تنها ازدواج ايشان، ازدواج با پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بود.
و دربارهی این کودکانی که خدیجه (سلام الله
علیها) سرپرستی آنان را به عهده داشته است، چندین احتمال و سخن وجود دارد:
اینکه فرزندان خواهر یا فرزندان شوهران خدیجه (سلام الله علیها) یا فرزندان حضرت خدیجه و ربائب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بودهاند.
ابن شهر آشوب در مناقب ج ۱ ص ۱۵۹ گفته است که:
"و روی احمد البلاذری و ابوالقاسم الکوفی فی کتابیهما و المرتضی فی الشافی و ابوجعفر فی التخلیص :ان
النبی (صلی الله علیه و آله) تزوج بها و کانت عذرا و یؤید ذالک ما ذکر فی
کتابی الأنوار و البدع ان رقیه و زینب کانتا انبتی هاله اخت خدیجه"
یعنی: احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتابهای خود و مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در کتاب تلخیص گفتهاند که: پیامبر (صلی الله علیه و آله) با او ازدواج کرد در حالی که حضرت خدیجه باکره و عذرا بود و این گفته را تأیید میکند آنچه که در دو کتاب الانوار
و البدع آمده است به اینکه جناب زینب و رقیه دختران حضرت خدیجه نبودهاند
بلکه دختران خواهر او "هاله" بودهاند و در منزل جناب خدیجه زندگی
میکردهاند.4
برای تحقیق بیشتر میتوانید به کتاب بنات النبی (صلی الله علیه واله) ام ربائبه نوشتهي سید جعفر مرتضی عاملی مراجعه فرمائید.
زفاف حضرت
خدیجه با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ۲ ماه و ۷۵ روز پس از بازگشت از
سفر تجارت شام تحقق یافت. در آن زمان، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
۲۵سال داشت و خدیجه چهل ساله بود. ابن عباس سن ایشان را ۲۸ سال نقل
میکند. هر چند بعضی از مورخان اهلسنت سعی میکنند این سخن را رد
کنند، چون راوی آن محمد بن صائب کلبی از شیعیان است و آنها او را ضعیف میدانند.
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و مقام معنوی او با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ازدواج کرد و تمام دارایی و مقام و جایگاه فامیلی خود را فدای پیشرفت مقاصد پيامبر ساخت.
در عقد ازدواج حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و حضرت خدیجه، عبدالله بن غنم به آنها چنین تبریک گفت:
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد
تزوجت خیر البریه کلها و من ذا الذی فی الناس مثل محمد؟
و بشر به البران عیسی بن مریم و موسی ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هاد و مهتد
گوارا باد بر تو ای خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و با بهترین
خلایق ازدواج کردی. چه کسی در میان مردم همانند محمد (صلی الله علیه و آله)
است. محمد (صلی الله علیه و آله) کسی است که حضرت عیسی و موسی به آمدنش
بشارت دادهاند و کتب آسمانی به پیامبری او اقرار داشتند. رسولی که سر از
بطحاء (مکه) در میآورد و او هدایتکننده و هدایتشونده است.
خطبهي عقد
مرحوم
صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه و شیخ کلینى درکتاب شریف کافى با مقدارى
اختلاف خطبهي عقدى را که بوسیلهي ابوطالب ایراد شده نقل کردهاند که متن آن
طبق روایت شیخ صدوق (رحمة الله عليه) اینگونه است:
»الحمد لله الذى جعلنا من زرع ابراهیم و ذریه
اسماعیل، و جعل لنا بیتا محجوجا و حرما آمنا یجبى الیه ثمرات کل شىء، و
جعلنا الحکام على الناس فى بلدنا الذى نحن فیه، ثم ان ابن اخى محمد بن عبد
الله بن عبد المطلب لا یوزن برجل من قریش الا رجح، و لا یقاس باحد منهم
الا عظم عنه،و ان کان فى المال قل، فان المال رزق حائلو ظل زائل، و له فى
خدیجه رغبه و لها فیه رغبه،و الصداق ما سالتم عاجله و آجله، و له خطر
عظیم و شان رفیع و لسان شافع جسیم».
سپاس
خدای را که ما را از کشت و محصول ابراهیم و ذریهي اسماعیل قرار داد، و براى
ما خانهي مقدسى را که مقصود حاجیان است و حرم امنى است که میوهي هر چیز بسوى
آن گرد آید بنا فرمود، و ما را در شهرى که هستیم حاکمان بر مردم قرار داد.
برادر زادهام محمد بن عبد الله بن عبدالمطلب مردى است که با هیچیک از مردان قریش هم وزن نشود جز آنکه از او برتر است، و به هیچیک از
آنها مقایسه نشود جز آنکه بر او افزون است، و او اگر چه از نظر مالى کم
مال است، ولى مال پیوسته در حال دگرگونى و بىثباتى و همچون سایهاى رفتنى
است، و او نسبت به خدیجه راغب و خدیجه نیز به او مایل است، و مهریهي او را
نیز هر چه نقدى و غیر نقدى بخواهید آماده است، و محمد را داستانى بزرگ و
شانى والا و شهرتى عظیم خواهد بود.
فضايل حضرت خديجه (سلام الله عليها)
1- ایمان و اسلام محکم و پایدار:
«ابن
عبد البر» به سند خود از پدر «ابی رافع» نقل میکند که پیامبر خدا در روز
دوشنبه (مبعث) نماز گذارد و خدیجه در (ساعات) آخر همان روز نماز خواند.5
علی (علیهالسلام) نیز بر ایمان و اسلام خدیجه اینگونه صحه گذاشت که: «لَمْ
یَجْمَعْ بَیْتٌ واحِدٌ یَؤْمَئِذٍ فیِ الْاِسْلامِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه
وَ خَدیجَهَ وَ اَنَا ثالِثُهُمْ اَری نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسالَهِ وَ
اَشُمُّ ریحَ النُّبُوَّهِ؛»6 خانهای واحد در آن روز، در اسلام جمع نشد غیر از رسول خدا (صلی الله
علیه و آله) و خدیجه و من که سومین آنان بودم. نور وحی و رسالت را
میدیدم و بوی نبوت را استشمام میکردم.
خدیجه (علیهاالسلام) تا آخرین لحظه بر آن ایمان پای فشرد و در راه
اسلام فداکاری و گذشت نمود و یک لحظه از رهبر اسلام و حمایت او غافل نگشت.
2- بصیرت ژرف:
به
همین جهت راز پیشنهاد ازدواج با محمد (صلی الله علیه و آله) را (قبل
از بعثت) چنین بیان میکند: «یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ
لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ
حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ» ای پسر عمو! من به خاطر
خویشاوندیت با من، و شرف و امانتداریت در میان قوم خود، و به جهت
اخلاق نیک و راستگوییت، به تو تمایل پیدا کردم.
جملات فوق به خوبی نشان میدهد که محبت و ارادت این بانو به پیامبر
اکرم (صلی الله علیه و آله) براساس عشق مجازی و محبت شهوانی نبوده،
بلکه بر اثر معرفت و شناخت عمیقی بوده است که از شخصیت حضرت محمد (صلی الله
علیه و آله) داشتند.
3- از برترین بانوان دو سرا:
چنانکه ابن اثیر از انس بن مالک از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل کرده که فرمودند: «خَیْرُ نِساءِ الْعالَمینَ مریمُ، آسِیهُ، خدیجهُ وَ فاطِمهُ؛»7
برترین زنان عالم مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه (علیهاالسلام) هستند.»
همینها که کولهبار کمال را در دنیا بستند، در بهشت نیز در صدر قرار دارند
و از جملهي آنها خدیجه کبری (علیهاالسلام) میباشد. «عکرمه» از «ابن
عباس» نقل میکند که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اَفْضَلُ
نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّهِ خَدیجهُ بِنْتُ خُوَیْلَدٍ وَ فاطِمهُ بِنْتُ
مُحَمَّدٍ وَ مَرْیَمُ ابْنَهُ عِمْرانَ وَ آسِیَهُ بِنْتُ مُزاحِمٍ
اِمْرَأهُ فِرْعَوْنَ؛» بهترین زنان بهشت اینانند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون.»8
4- برترین همسر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):
مرحوم شیخ صدوق از امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند که آن حضرت فرمودند: «تَزَوَّجَ رَسُولُ اللّهِ بِخَمْسَ عَشَرَ اِمْرَأَهً اَفْضَلُهُنَّ خَدیجَهُ بِنْتُ خُوَیْلَدٍ؛»9 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با پانزده زن ازدواج کرد که برترین آنان خدیجه دختر خویلد بود.
5- مادر زهرا (علیهاالسلام):
طبق نص قرآن کریم همسران پیامبر مادران روحانی مؤمنان و «اُمالمؤمنین» هستند: «وَ اَزْواجُه اُمَّهاتُهُمْ»10؛ «همسران او (پیامبر) مادران مؤمنین هستند» و خدیجه از برترین مصداقهای
آیه بشمار میرود، و این سعادت در بین همهي زنان حضرت، نصیب خدیجه گشت که
یازده امام از نسل او از طریق فاطمه زهرا (علیهاالسلام) پدید آید. راستی
چنین مقامی نیاز به لیاقت و استعداد بالا دارد. از بین همهي فرزندان حضرت
محمد (صلی الله علیه و آله) فاطمه زهرا (علیهاالسلام) از مقام ممتازی
برخوردار است؛ چرا که هم دارای عصمت است و هم امامت و وصایت از طریق نسل او
استمرار یافت.
6- سخاوت و انفاق بیبدیل:
ثروت
خدیجه در آن دوران زبانزد خاص و عام بود. ثروت این بانوی کاردان و عاقله
به قدری زیاد بود که مالداران درجهي یک قریش چون «ابوجهل» و «عقبة بن ابی
معیط» در نزد او ناچیز به شمار میرفتند.
مورخان ثروت خدیجه را به این ترتیب شمردهاند:
1. هزاران شتر که اموال تجارتی او را حمل میکردند .
2. قبهای از حریر سبز با طنابهای ابریشمی بر بام خانهاش
افراشته بود. این امر نمایانگر ثروت فراوان او بود و فقرا نیز از روی این
علامت برای استعانت و کمک مراجعه میکردند .
3. چهار صد غلام و کنیز که خدمات ارجاعی او را انجام میدادند .
پس از ازدواج با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، خدیجه
تمامی این ثروت را در اختیار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار داد و
عرض کرد: «اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ اَنَا اَمَتُکَ»؛ خانه (من) خانهي تو، و
من هم کنیز تو هستم.11
ورقه بن نوفل، عموی
خدیجه، بعد از این قضیه کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و
با صدای بلند گفت: «ای عرب! بدانید که خدیجه شما را شاهد میگیرد که خود
همهي ثروتش را از غلامان و کنیزان، املاک، دامها، مهریه و هدایایش را به
محمد (صلی الله علیه و آله) بخشیده است و همهي آنها هدیهای است که
محمد (صلی الله علیه و آله) آنرا پذیرفته است و این کار خدیجه به خاطر
علاقه و محبت او به محمد (صلی الله علیه و آله) است .شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید.12
و پیامبر اکرم نیز از
این اموال برای پیشبرد اسلام و اهداف آن نهایت استفاده را برد. به همین جهت
خود آن حضرت فرمود: «هیچ ثروتی، هرگز مانند ثروت خدیجه به من سود نرساند.13
7- حامی رسالت و محب امامت
مرحوم مجلسی چنین نقل میکند: پس از ازدواج پیامبر اکرم )صلی الله علیه و آله) با خدیجه و به دنیا آمدن علی (علیهالسلام)، خدیجه (سلام الله عليها) را از دوستی و محبت علی (علیهالسلام)خبر داد، و خدیجه (سلام الله عليها)
پس از آن به علی (علیهالسلام) محبت فراوان داشت و برای آن حضرت به وسیلهي
خدمتکارانش لباس، زیور آلات، کنیز و ملزومات میفرستاد؛ به گونهای که
مردم میگفتند: علی، برادر محمد (صلی الله علیه و آله) و محبوبترین
افراد نزد اوست و نور چشم خدیجه به حساب میآید... . الطاف و محبتهای
خدیجه صبح و شام به خانهي ابوطالب روان بود.14
هنگام ولادت فاطمه )علیهاالسلام)، خدیجه بیشتر با ولایت آشنا گشت؛ چرا که دخترش زهرا هنگام ولادت، بعد از شهادت به توحید و رسالت، اینگونه شهادت داد: «وَ اَنَّ بَعْلِی سیّدُ الْاَوْصِیاء وَ وُلْدِی سادَهُ الاَْسْباط»؛15
و به راستی همسرم سید اوصیا و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا
هستند.» علاوه بر این خدیجه (علیهاالسلام) ولایت علی و فرزندان او را
صریحاً پذیرفته بود، با آنکه در آن زمان امامت حضرت هنوز به فعلیّت نرسیده
بود.
مرحوم محلاتی به نقل از
مجلسی (رحمه الله عليه) میگوید: «روزی رسول خدا خدیجه را نزد خود خواست و
فرمود: این جبرئیل است و میگوید: برای اسلام شروطی است، اول :اقرار
به یگانگی خداوند، دوم: اقرار به رسالت پیامبران، سوم: اقرار به معاد و
عمل به اصول و مهمات شرع، چهارم: اطاعت اولی الامر [یعنی علی] و ائمهي
طاهرین از فرزندان او و برائت از دشمنان آنها.» خدیجه هم به آنها اقرار
نمود و آنها را تصدیق کرد.16
در خصوص امامت امیرمؤمنان، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)به خدیجه فرمود: «هُوَ مَولاکَ وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَ اِمامُهُمْ بَعدی؛» علی مولای تو و مولای تمام مؤمنان و امام آنها پس از من است«.
آنگاه پيامبر (صلی الله علیه و آله) دست خود را بالای دست امیرمؤمنان گذاشت و حضرت خدیجه (سلام الله عليها) دست خود را بالای دست پیامبر (صلی الله علیه و آله) قرار دادند و با حضرت علي (عليهالسلام) بيعت فرمودند .
پي نوشتها:
1- زرقانی، شرحالمواهباللّدنیّه: ج ۱، ص ۹۹، مامقانی، تنقیحالمقال: ج ۳، ص ۷۷، علامه مجلسی، بحار الانوار: ج ۱۰۰ ، ص۱۸۹.
2- علامه مجلسی، بحار الانوار: جلد ۱۰۰، ص ۱۸۹.
3- بحار: ج ۴۳، ص ۵۳.
4- جعفر مرتضیالعاملی، الصحیح من سیرهالنبیالأعظم: ج ۱، ص ۱۲۱.
5- استیعاب: ج۲، ص۴۱۹، ش۱۳.
6- تاریخ طبری: ج۲،ص۲۰۸ و شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید: ج۱۳،ص۱۹۷.
7- خصال صدوق: باب خصال اربعه.
8- اسدالغابه: ج ۵، ص۴۳۷؛ استیعاب: ج۴، ص۱۸۲۱.
9- خصال شیخ صدوق: باب خصال اربعه.
10- احزاب/ ۳۳.
11- الوقایع و الحوادث: محمد باقر ملبوبی، ص۱۳؛ بحار الانوار: ج۱۷،ص ۳۰۹ و ج۱۶، ص۲۲.
12- بحار الانوار: ج۱۶، ص ۷۵ ـ ۷۷.
13- همان، ج۱۹، ص۶۳.
14- بحار الانوار: دار احیاء التراث: ج۳۷، ص۴۳.
15- همان، ج۴۳، ص۳.
16- محلاّتی، ریاحینالشریعه: ج۲، ص۲۰۹.