تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
اعجاز قرآن از نظر عدم تضاد و اختلاف
يكى ديگر از نشانه هاى معجزه بودن قرآن مجيد و اين كه از سوى خداوند نازل شده، اين است كه در سراسر آن تضاد و اختلافى ديده نمى شود در حالى كه شرايط نزول قرآن و آورنده آن، چنان است كه اگر از سوى خدا نبود حتماً اختلاف و تضاد در آن به چشم مى خورد.
قرآن در آيه 82 سوره نساء به اين حقيقت اشاره كرده، مى فرمايد: «اَفَلا يَتَدَبَّرونَ الْقُرآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»: «آيا درباره قرآن نمى انديشند؟! در حالى كه اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى يافتند».
نكته اصلى اين مسأله را با تحليل روشنى مى توان دريافت.
روحيات هر انسانى دائماً در تغيير است قانون تكامل در شرايط عادى در صورتى كه وضع استثنايى به وجود نيايد انسان و روحيات و افكار او را هم در بر مى گيرد و دائماً با گذشت روز و ماه و سال، زبان و فكر و سخنان انسانها را دگرگون مى سازد. اگر با دقّت نگاه كنيم هرگز نوشته هاى يك نفر نويسنده يكسان نيست، بلكه آغاز و انجام يك كتاب نيز تفاوت دارد. مخصوصاً اگر كسى در كوران حوادثى بزرگ قرار گرفته باشد، حوادث كه پايه يك انقلاب فكرى و اجتماعى و عقيده اى همه جانبه را پايه ريزى كند او هر قدر بخواهد سخنان خود را يكسان و يكنواخت و عطف به سابق تحويل دهد قادر نيست، بخصوص اگر درس نخوانده و پرورش يافته يك محيط كاملاً عقب افتاده باشد.
اما قرآن كه در مدت 23 سال بر طبق احتياجات و نيازمندى هاى تربيتى مردم در شرايط و ظروف كاملاً مختلف نازل شده و كتابى است كه درباره موضوعات كاملاً متنوع سخن مى گويد و مانند كتاب هاى معمولى كه تنها يك بحث اجتماعى يا سياسى يا فلسفى يا حقوقى و يا تاريخى را تعقيب مى كند نيست، بلكه گاهى درباره توحيد و اسرار آفرينش و زمانى درباره احكام و قوانين و آداب و سنن، وقت ديگرى درباره امت هاى پيشين و سرگذشت تكان دهنده آنان و زمانى درباره مواعظ و نصايح و عبادات و رابطه بندگان با خدا سخن مى گويد و به گفته دكتر گوستاولبون: قرآن كتاب آسمانى مسلمانان تنها منحصر به تعاليم و دستورهاى مذهبى نيست بلكه دستورهاى سياسى و اجتماعى مسلمانان نيز در آن درج است.
چنين كتابى با اين مشخصات، عادتاً ممكن نيست خالى از تضاد و تناقض و مختلف گويى و نوسان هاى زياد باشد امّا هنگامى كه مى بينيم با تمام اين جهات همه آيات آن هماهنگ و خالى از هر گونه تضاد و اختلاف و ناموزونى است به خوبى مى توانيم حدس بزنيم كه اين كتاب زاييده افكار انسان ها نيست، بلكه از ناحيه خداوند است چنانكه خود قرآن اين حقيقت را در آيه فوق بيان كرده است.
به تعبير ديگر تمام موجودات مادّى و از جمله انسان كه از جهتى جنبه مادى دارد، دائماً در تغييرند و تغييرات خود را به موجودات پيرامون خود منتقل مى سازند. تأثير گذاشتن و تأثير پذيرى جزء طبيعت انسان و هر موجود مادى ديگر است و به همين دليل آرا، و افكار انسان با گذشت زمان دگرگون مى شود، مخصوصاً افزايش تجربيات و بالا رفتن سطح مهارت انسان در مسائل مختلف به اين دگرگونى كمك مى كند و همين ها سبب مى شود كه اگر خاطرات ساليان متمادى از زندگى يك نفر را جمع آورى كنند حتماً تغيير و تضاد و ناهماهنگى در آنها وجود دارد.
تنها خداوند قادر متعال است كه از هر دگرگونى و تأثير وتأثّر پذيرى بركنار مى باشد و هرگز در سخنانش تضادى وجود ندارد و اين يكى از طرق شناخت كلام حق از كلام غير او است.
حتى بعضى از مفسران تصريح كرده اند كه: نه تنها تضادى در قرآن وجود ندارد، بلكه تفاوتى در درجه فصاحت و بلاغت نيز در آن نيست. درست است كه ما بعضى از آيات قرآن را فصيح تر از بعضى مى يابيم و به گفته شاعر: كى بود «تَبَّت يَدا» مانند: «يا اَرضُ ابْلعى».(1) ولى اين به خاطر تفاوت مقامات مى باشد يعنى هر كدام از اينها در جاى خود بهترين و مناسب ترين تعبيرات است و با اين نظر تفاوتى وجود ندارد.
سؤال
در اينجا سؤالى مطرح كرده اند كه اگر تضاد و اختلافى در قرآن مجيد نيست پس چرا آيات ناسخ و منسوخ وجود دارد؟
پاسخ
همان گونه كه در بحث ناسخ و منسوخ در قرآن گفته ايم آيات منسوخه همراه قرائنى است كه نشان مى دهد عمر محتواى آنها كوتاه است و روزى پايان مى گيرد. يعنى نشانه هاى نسخ در خود آنها وجود دارد با توجه به اين نكته نه تنها تضادى نيست، بلكه همواره يك نوع هماهنگى در ميان آنها وجود دارد.
مثلاً اگر ما بخواهيم يك برنامه درسى براى مقاطع مختلف بنويسيم تا افراد مورد تعليم وتربيت را از مراحل مختلف بگذرانيم و به مرحله نهايى برسانيم، هرگز دگرگون شدن برنامه ها در مقاطع مختلف با توجه به قرائتى كه در متن برنامه ها وجود دارد به عنوان تضاد و تناقض شناخته نخواهد شد، بلكه به عكس يك نوع هماهنگى در ميان آنها وجود دارد.
از آنچه در بالا گفته شد پاسخ سؤال مشابهى كه در مورد آيات عام و خاص يا مطلق و مقيد مطرح مى شود نيز روشن گرديد. زيرا جمع ميان عام و خاص از طريق تخصيص و همچنين جمع ميان مطلق و مقيد يك جمع شناخته شده عرفى است و هرگز تناقض محسوب نمى شود.
مثلاً اگر حكومتى در يك كشور اعلام كند كه صادرات مطلقاً آزاد است و سپس براى آن استثناهايى در نظر بگيرد، وجود اين استثناها دليل بر تضاد نيست مخصوصاً اگر اين كار به صورت يك سنّت و روش در آيد كه حكم عام را بگويند و سپس خاص و قيد آن را بياورند، بخصوص اين كه معمولاً حكمى بدون استثناء وجود ندارد.
در اينجا بحث اعجاز در قرآن و شاخه هاى مختلف آن به پايان مى رسد.
پی نوشت:
1. اين مصرع از شعر معروف زير گرفته شده:
در بيان و در فصاحت كى بود يكسان سخن گر چه گويند بود چون جاحظ و چون اصمعى
در كلام ايزد بيچون كه وحى مُنزل است كى بود «تَبَّت يَدا» مانند: «يا اَرْضُ ابْلعى»
|