|
سخنان گهربار حضرت علي (عليه السلام)
|
1- «بِسمِ اللهِ» شفاءٌ مِن کُلِّ داءٍ ، وَ عَونٌ لِکُلِّ دَواءٍ
«بسم الله» شفای هر درد و یاریگر هر دارو است.
مستدرک الوسائل: ج 4 ص 388
|
2- الهَیبۀُ خَیبۀٌ، والفُرصۀُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ، والحِکمۀُ ضالّۀُ المُؤمنِ، فَخُذ الحِکمۀَ و لَو مِن اهلِ النِّفاقِ
ترس (مایه) نومیدی است و فرصت چون ابر می گذرد و حکمت، گمشدهی مؤمن است، آن را بگیر هر چند از منافقان باشد.
الکافی: ج 8 ص 167
|
3- ما تَرکَ النّاسُ شَیئاً مِن دینِهِم لاستِصلاحِ دُنیاهم الا فَتَحَ اللهُ عَلَیهم ما هُوَ أضَرُّ مِنهُ
مردم چیزی از دینشان را به خاطر اصلاح دنیایشان رها نکردند، جز آن که خداوند چیزی زیانبارتر از آن را بر مردم گشود.
نهج البلاغه: حکمۀ 106
|
4- لِکُلِّ جَوادٍ کَبوَۀٌ، وَ لِکُلِّ حَکیمٍ هَفوَۀٌ، وَ لِکُلِّ نَفسٍ مَلَّةٌ: فاطلبُوا (لَها) طَرائفَ الحِکمَةِ
هر اسب راهواری را افتادنی است و هر فرزانهای را لغزشی و هر جانی را ملالت، پس طرفههای حکمت را برایش بجویید.
نهج البلاغه: حکمۀ 91
|
5- الکَلِمةُ أسیرۀٌ فی وَثاقِ صاحِبِها، فاذا تَکَلَّمَ بِها صارَ اسیراً فی وَثاقِها
گفته، اسیر گوینده است، چون آن را بگوید، گوینده اسیرش میشود.
کنزالفؤاد: ج 2 ص 14
|
6- أفضَلُ المالِ ما قُضِیَ بِهِ الحَقُّ، و افضَلُ العَقلِ مَعرِفةُ الانسانِ بِنَفسِهِ
برترین دارائی آن است که حق را بدان ادا کنند و برترین فهم، شناخت انسان به خویشتن است.
غررالحکم: ح 322
|
7- الدُّنیا دُوَلٌ، فَما کانَ لَکَ مِنها أتاکَ عَلی ضَعفِکَ، و ما کانَ مِنها عَلَیکَ لَم تَدفَعهُ بِقُوَّتِک ، و مَن انقطَعَ رَجاؤه مِمّا فی ایدی النّاسِ استرح بَدنهُ و مَن قَنِعَ بِما رَزقهُ اللهُ قَرّت عَیناهُ
دنیا دست به دست می چرخد، هر چه سهم تو باشد، با وجود ناتوانیات به تو می رسد و هر چه به زیان تو باشد با نیرویت رانده نمیشود، و هر کس که امیدش به آنچه در دست مردم است نباشد، جانش آسوده گردد و هر که به آنچه خدا روزیش کرده خرسند باشد، چشمانش روشن شود.
تحف العقول: ص 40
|
8- الظَّفَرُ بِالحزمِ، والحَـزمُ بإجالۀ الرّأی، وَالرّأیُ بِتَحصینِ السِّرّ
پیروزی با استوار اندیشی، و استوار اندیشی با رایزنی و رأی (درست) با رازداری به دست می آید.
نهج البلاغه: حکمۀ 48
|
9- وَ مَن اَحبّ الآخِرَۀ فَلیَستَشعِر الصَّ
هر کس دوستدار آخرت است، جامهی صبر به تن کند.
نهج البلاغه: حکمۀ 364
|
10- لا یستقیمُ قَضاءُ الحَوائجِ إلا بِثَلاثٍ: باستصغارِها لِتَعظُمَ، واستِکتامِها لِتُـنشَـرَ،و تَعجیلِها لِتَهنأ
برآوردن حاجتها جز با سه چیز درست نشود: کوچک شمردن آنها تا بزرگ آید و پوشیده داشتن آنها تا گسترش یابد و زود برآوردن آنها تا گوارا شود.
نهج البلاغه: حکمۀ 101
|
11- إغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ خَمْسَةِ مَواطِنَ: عِنْدَ قِرائَةِ الْقُرْآنِ، وَ عِنْدَ الاْذانِ، وَ عِنْدَ نُزُولِ الْغَيْثِ، وَ عِنْدَ الْتِقاءِ الصَفَّيْنِ لِلشَّهادَةِ، وَ عِنْدَ دَعْوَةِ الْمَظْلُومِ، فَاِنَّهُ لَيْسَ لَها حِجابٌ دوُنَ الْعَرْشِ
پنج موقع را براي دعا و حاجت خواستن غنيمت شماريد: موقع تلاوت قرآن، موقع اذان، موقع بارش باران، موقع جنگ و جهاد ـ في سبيل اللّه ـ موقع ناراحتي و آه كشيدن مظلوم. در چنين موقعيتها مانعي براي استجابت دعا نيست.
بحارالأنوار، ج 90، ص 343، ح 1
|
12- اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ، وَ الاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَ الْفِكْرَةُ مِرآةٌ صافِيَةٌ، وَ الاْعْتِذارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ، وَ كَفي بِكَ أَدَباً تَرْكُكَ ما كَرِهْتَهُ مِنْ غَيْرِكَ.
علم؛ ارثيه اي با ارزش، و ادب؛ زيوري نيكو، و انديشه؛ آئينه اي صاف، و پوزش خواستن؛هشدار دهنده اي دلسوز خواهد بود. و براي با أدب بودنت همين بس كه آنچه براي خود دوست نداري، در حقّ ديگران روا نداشته باشي.
بحارالأنوار، ج 1، ص 169، ح 20
|
13- لَوْ لاَ الدّينُ وَ التُّقي، لَكُنْتُ أدْهَي الْعَرَبِ
چنانچه دين داري و تقواي الهي نمي بود، هر آينه سياستمدارترين عرب بودم.
أعيان الشّيعة، ج 1، ص 350
|
14- ما مِنْ يَوْم يَمُرُّ عَلَي ابْنِ آدَم إلاّ قالَ لَهُ ذلِكَ الْيَوْمُ: يَابْنَ آدَم أنَا يَوُمٌ جَديدٌ وَ أناَ عَلَيْكَ شَهيدٌ. فَقُلْ فيَّ خَيْراً، وَ اعْمَلْ فيَّ خَيْرَاً، أشْهَدُ لَكَ بِهِ فِي الْقِيامَةِ، فَإنَّكَ لَنْ تَراني بَعْدَهُ أبَداً
هر روزي كه بر انسان وارد شود، گويد: من روز جديدي هستم، من بر اعمال و گفتار تو شاهد ميباشم. سعي كن سخن خوب و مفيد بگوئي، كار خوب و نيك انجام دهي. من در روز قيامت شاهد اعمال و گفتار تو خواهم بود. و بدان امروز كه پايان يابد ديگر مرا نخواهي ديد و قابل جبران نيست.
أمالي صدوق، ص 95
|
15- فِي الْمَرَضِ يُصيبُ الصَبيَّ، كَفّارَةٌ لِوالِدَيْهِ
مريضي كودك، كفّاره گناهان پدر و مادرش مي باشد.
بحار الأنوار، ج 5، ص 317، ح 16
|
16- الزَّبيبُ يَشُدُّ الْقَلْبِ، وَ يُذْهِبُ بِالْمَرَضِ، وَ يُطْفِيءُ الْحَرارَةَ، وَ يُطيِّبُ النَّفْسَ
خوردن مويز ـ كشمش سياه ـ قلب را تقويت، مرض ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاك ميگرداند.
أمالي طوسي، ج 1، ص 372
|
17- لِلْمُرائي ثَلاثُ عَلامات: يَكْسِلُ إذا كانَ وَحْدَهُ، وَ يَنْشطُ إذاكانَ فِي النّاسِ، وَ يَزيدُ فِي الْعَمَلِ إذا أُثْنِي عَلَيْهِ، وَ يَنْقُصُ إذا ذُمَّ
براي رياكار سه نشانه است: در تنهائي كسل و بي حال، در بين مردم سرحال و بانشاط ميباشد. هنگامي كه او را تمجيد و تعريف كنند خوب و زياد كار ميكند و اگر انتقاد شود سُستي و كم كاري ميكند.
تنبيه الخواطر، ص 195
|
18- اَوْحَي اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالي إلي نَبيٍّ مِنَ الاْنْبياءِ: قُلْ لِقَوْمِكَ لا يَلْبِسُوا لِباسَأعْدائي، وَ لا يَطْعَمُوا مَطاعِمَ أعْدائي، وَ لا يَتَشَكَّلُوا بِمَشاكِلِ أعْدائي، فَيَكُونُوا أعْدائي
خداوند تبارك و تعالي بر يكي از پيامبرانش وحي فرستاد: به امّت خود بگو: لباس دشمنان مرا نپوشند و غذاي دشمنان مرا ميل نكنند و هم شكل دشمنان من نگردند، وگرنه ايشان هم دشمن من خواهند بود.
مستدرك الوسائل، ج 3، ص 210، ح 3386
|
19- اَلْعُقُولُ أئِمَّةُ الأفْكارِ، وَ الاْفْكارُ أئِمَّةُ الْقُلُوبِ، وَ الْقُلُوبُ أئِمَّةُ الْحَواسِّ، وَ الْحَواسُّ أئِمَّةُ الاْعْضاءِ
عقل هر انساني پيشواي فكر و انديشه اوست؛ و فكر پيشواي قلب و درون او خواهد بود؛ و قلب پيشواي حوّاس پنج گانه مي باشد، و حوّاس پيشواي تمامي اعضاء و جوارح است.
بحارالأنوار، ج 1، ص 96، ح 40
|
20- أعَزُّ الْعِزِّ الْعِلْمُ، لاِنَّ بِهِ مَعْرِفَةُ الْمَعادِ وَ الْمَعاشِ، وَ أذَلُّ الذُّلِّ الْجَهْلُ، لاِنَّ صاحِبَهُأصَمُّ، أبْكَمٌ، أعْمي، حَيْرانٌ
عزيزترين عزّت ها علم و كمال است، براي اين كه شناخت معاد و تأمين معاشِ انسان، به وسيله آن انجام مي پذيرد. و پست ترين ذلّت ها جهل و ناداني است، زيرا كه صاحبش هميشه در كري و لالي و كوري مي باشد و در تمام امور سرگردان خواهد بود.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 70، ح 65
|
21- جُلُوسُ ساعَة عِنْدَ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَي اللّهِ مِنْ عِبادَةِ ألْفِ سَنَة، وَ النَّظَرُ إلَي الْعالِمِ أحَبُّ إلَي اللّهِ مِنْ إعْتِكافِ سَنَة في بَيْتِ اللّهِ، وَ زيارَةُ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَي اللّهِ تَعالي مِنْ سَبْعينَ طَوافاً حَوْلَ الْبَيْتِ، وَ أفْضَلُ مِنْ سَبْعينَ حَجَّة وَ عُمْرَة مَبْرُورَةمَقْبُولَة، وَ رَفَعَ اللّهُ تَعالي لَهُ سَبْعينَ دَرَجَةً، وَ أنْزَلَ اللّهُ عَلَيْهِ الرَّحْمَةَ، وَ شَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِكَةُ: أنَّ الْجَنَّةَ وَ جَبَتْ لَهُ
يك ساعت در محضر علماء نشستن از هزار سال عبادت نزد خداوند محبوب تر خواهد بود.توجّه و نگاه به عالِم از إعتكاف و يك سال عبادت در خانه خدا بهتر است. زيارت و ديدار علماء، نزد خداوند از هفتاد مرتبه طواف اطراف كعبه محبوب تر خواهد بود، و نيز افضل از هفتاد حجّ و عمره قبول شده مي باشد. همچنين خداوند او را هفتاد مرحله ترفيعِ درجه ميدهد و رحمت و بركت خود را بر او نازل مي گرداند، و ملائكه شهادت مي دهند به اين كه او اهل بهشت است.
بحارالأنوار، ج 1، ص 205، ح 33
|
22- يَا ابْنَ آدَم، لا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذي لَمْ يَأتِكَ عَلي يَوْمِكَ الَّذي أنْتَ فيهِ، فَإنْ يَكُنْ بَقِيَ مِنْ أجَلِكَ، فَإنَّ اللّهَ فيهِ يَرْزُقُكَ
اي فرزند آدم، غُصّه رزق و آذوقه آن روزي كه در پيش داري و هنوز نيامده است نخور، زيرا چنانچه زنده بماني و عمرت باقي باشد خداوند متعال روزي آن روز را هم ميرساند.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 52، ح 26
|
23- قَدْرُ الرَّجُلِ عَلي قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ شُجاعَتُهُ عَلي قَدْرِ نَفَقَتِهِ، وَ صِداقَتُهُ عَلي قَدْرِ مُرُوَّتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلي قَدْرِ غِيْرَتِهِ
ارزش هر انساني به قدر همّت اوست، و شجاعت و توان هر شخصي به مقدار گذشت و احسان اوست، و درستكاري و صداقت او به قدر جوانمردي اوست، و پاكدامني و عفّت هر فرد به اندازه غيرت او خواهد بود.
نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 46، ح 12
|
24- مَنْ شَرِبَ مِنْ سُؤْرِ أخيهِ تَبَرُّكاً بِهِ، خَلَقَ اللّهُ بَيْنَهُما مَلِكاً يَسْتَغْفِرُ لَهُما حَتّي تَقُومَ السّاعَةُ
كسي كه دهن خورده برادر مؤمنش را به عنوان تبرّك ميل نمايد، خداوند متعال ملكي را مأمور ميگرداند تا براي آن دو نفر تا روز قيامت طلب آمرزش و مغفرت نمايد.
اختصاص شيخ مفيد، ص 189
|
25- لا خَيْرَ فِي الدُّنْيا إلاّ لِرَجُلَيْنِ: رَجَلٌ يَزْدادُ في كُلِّ يَوْم إحْساناً، وَ رَجُلٌ يَتَدارَكُ ذَنْبَهُ بِالتَّوْبَةِ، وَ أنّي لَهُ بِالتَّوْبَةِ، وَالله لَوْسَجَدَ حَتّي يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ ما قَبِلَ اللهُ مِنْهُ إلاّ بِوِلايَتِنا أهْلِ الْبَيْتِ
خير و خوبي در دنيا وجود ندارد مگر براي دو دسته: دسته اوّل آنان كه سعي نمايند در هر روز، نسبت به گذشته كار بهتري انجام دهند. دسته دوّم آنان كه نسبت به خطاها و گناهان گذشته خود پشيمان و سرافكنده گردند و توبه نمايند، و توبه كسي پذيرفته نيست مگر آن كه با اعتقاد بر ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت باشد.
وسائل الشيعة، ج 16، ص 76، ح 5
|
26- إيّاكُمْ وَ الدَّيْن، فَإنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهارِ
از گرفتن نسيه و قرض، خود را برهانيد، چون كه سبب غم و اندوه شبانه و ذلّت و خواري در روز خواهد گشت.
وسائل الشّيعة، ج 18، ص 316، ح 23750
|
27- إنَّ الْعالِمَ الْكاتِمَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ أنْتَنَ أهْلِ الْقِيامَةِ، تَلْعَنُهُ كُلُّ دابَّة مِنْ دَوابِّ الاْرْضِ الصِّغارِ
آن عالم و دانشمندي كه علم خود را ـ در بيان حقايق ـ براي ديگران كتمان كند، روز قيامت با بدترين بوها محشور ميشود و مورد نفرت و نفرين تمام موجودات قرار ميگيرد.
وسائل الشّيعة، ج 16، ص 270، ح 21539
|
29- اِعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ دَليلٌ عَلي ضَعْفِ عَقْلِهِ
فخر كردن انسان به خودش، نشانه كم عقلي او ميباشد.
الكافي، ج 1، ص 27
|
30ـ قالَ الاْمامُ علي - عليه السلام - : أيُّهَا النّاسُ، إِيّاكُمْ وُحُبَّ الدُّنْيا، فَإِنَّها رَأْسُ كُلِّ خَطيئَة، وَبابُ كُلِّ بَليَّة، وَداعي كُلِّ رَزِيَّة
اي گروه مردم، نسبت به محبّت و علاقه به دنيا مواظب باشيد، چون كه علاقه و محبّت به دنيا اساس هر خطا و انحرافي است، و دروازه هر بلا و گرفتاري است، و نزديك كننده هر فتنه و آشوب؛ و نيز آورنده هر مصيبت و مشكلي است.
تحف العقول، ص 152
|
31- إتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَواتِ فَإنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاكِم
دوري و اجتناب كنيد از معصيت هاي إلهي، حتّي در پنهاني، پس به درستي كه خداوند شاهد اعمال و نيّات است؛ و نيز او حاكم و قاضي خواهد بود.
شرح نهج البلاغه ابن عبده، ج 3، ص 324
|
32- إنّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَلا حِسابَ، وَغَداً حِسابٌ وَ لا عَمَل
امروزه زحمت و فعاليّت، بدون حساب است و فرداي قيامت، حساب و بررسي اعمال ودريافت پاداش است.
شرح نهج البلاغه ابن عبده، ج 1
|
33- في تَقَلُّبِ الاْحْوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ
در تغيير و دگرگوني حالات و حوادث، فطرت و حقيقت اشخاص شناخته ميشود.
أعيان الشّيعة، ج 1، ص 350
|
34- كَتَبَ اللّهُ الْجِهادَ عَلَي الرِّجالِ وَالنِّساءِ، فَجِهادُ الرَّجُلِ بَذْلُ مالِهِ وَنَفْسِهِ حَتّييُقْتَلَ في سَبيلِ اللّه، وَجِهادُ الْمَرْئَةِ أنْ تَصْبِرَ عَلي ماتَري مِنْ أذي زَوْجِها وَغِيْرَتِهِ
خداوند جهاد را بر مردان و زنان لازم دانسته است. پس جهاد مرد، آن است كه از مال و جانش بگذرد تا جائي كه در راه خدا كشته و شهيد شود. و جهاد زن آن است كه در مقابل زحمات و صدمات شوهر و بر غيرت و جوانمردي او صبر نمايد.
وسائل الشّيعة، ج 15، ص 23، ح 19934
|
35- ألْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ مِنْهُ في تَعَب، وَالنّاسُ مِنْهُ في راحَة
مؤمن آن كسي است كه خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بيندازد و ديگران از او در أمنيّت و آسايش باشند.
بحارالأنوار، ج 75، ص 53، ح 10
|
36- نَزَلَ الْقُرْآنُ أثْلاثاً، ثُلْثٌ فينا وَفي عَدُوِّنا، وَثُلْثٌ سُنَنٌ وَ أمْثالٌ، وَثُلْثٌ فَرائِض وَأحْكامٌ
نزول قرآن بر سه قسمت است: يك قسمت آن درباره اهل بيت عصمت و طهارت: و دشمنان و مخالفان ايشان؛ و قسمت ديگر آن، اخلاقيّات و ضرب المثلها؛ و قسمت سوّم در بيان واجبات و احكام إلهي ميباشد.
الكافي، ج 2، ص 627، ح 2
|
37- فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ ما قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ ما بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ ما بَيْنِكُمْ
قرآن احوال گذشتگان، و أخبار آينده را در بردارد، و شرح وظايف شما را بيان كرده است.
شرح نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1235
|
38- يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَي الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَي الْمَظْلُومِ
روز داد خواهي مظلوم بر عليه ظالم سخت تر است از روزي كه ظالم ستم بر مظلوم ميكند.
شرح نهج البلاغه فيض الاسلام، ص 1193
|
39- أللِّسانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ
زبان، همچون درّنده اي است كه اگر آزاد باشد زخم و جراحت (سختي به جسم وايمان) خواهد زد.
شرح نهج البلاغه ابن عبده، ج 3، ص 165
|
40- السُّكْرُ أرْبَعُ السُّكْراتِ: سُكْرُ الشَّرابِ، وَسُكْرُ الْمالِ، وَسُكْرُ النَّوْمِ،وَسُكْرُ الْمُلْكِ
مستي در چهار چيز است: مستي از شراب (و خمر)، مستي مال و ثروت، مستي خواب، مستي رياست و مقام.
بحارالأنوار، ج 73، ص 142، ح 18
|