تفسير موضوعي قرآن كريم
برگرفته شده از کتاب پيام قرآن نوشته آيت الله العظمي مکارم شيرازي
برخوردهاى مملو از محبت
آنچه فضاى زندگى را روشن و پر از نشاط مى کند سخنان محبت آمیزى است که میان انسان ها رد و بدل مى شود، اگر همه راست بگویند، درست بیندیشند، انصاف بدهند و دلسوزى کنند، و با یکدیگر صمیمى و مؤدب باشند، همه در آرامش و نشاطند، ولى هنگامى که پاى حرف هاى زشت و ناموزون، دروغ و تهمت، بدگویى و سرزنش، حرف هاى خشن و خارج از حدود ادب، به میان مى آید تنفس در چنان فضایى براى افراد یا شخصیت بسیار مشکل و رنج آور و طاقت فرساست.
یکى از ویژگى هاى بهشت همین است که بهشتیان در طول هزاران سال نه یک دروغ مى شنوند، نه یک حرف رکیک، و نه یک سخن نامزون و دور از صمیمیت، و این از مهمترین مواهب معنوى آنهاست.
قرآن مى گوید: لایَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأثیماً اِلاّ قیلا سَلاماً سَلاماً: «آنها در بهشت نه سخن لغو و بیهوده اى مى شنوند، نه گفتار گناه آلود - تنها چیزى که مى شنوند سلام است سلام»! (واقعه 25 و 26).
سلام و درود آنها به یکدیگر، سلام و درود فرشتگان بر آنها، و از همه بالاتر سلام خداوند بر آنان، و آنچه محتواى این سلام هاست صلح و صفا و دوستى و محبت است. آرى در مجلس بهشتیان، محبت و صلح و صفا موج مى زند، و هر جا چنین است نمونه اى از بهشت است!
در جایى دیگر مى فرماید: (لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا کِذّاباً): «در آنجا نه سخن لغو و بیهوده اى مى شنوند و نه دروغى» (نبأ 35).
«لغو» در لغت به معناى سخن بى ارزش است، یا به تعبیر دیگر سخنى است که از اندیشه و فکر سرچشمه نمى گیرد، و گویا در اصل از «لَغا» که سر و صداى گنجشکان است گرفته شده.
بسیارى از مفسّران درباره مرجع ضمیر «فیها» در این آیه دو احتمال داده اند: یکى اینکه به بهشت باز گردد، و دیگر اینکه به کأس (جام) که در آیه قبل از آن آمده، در صورت اوّل مفهومش روشن است و در صورت دوّم مفهومش این است که شراب هاى بهشتى مستى نمى آورد و سخنان لغو و بیهوده در آن نیست.
ولى تفسیر اوّل با معناى «فى» و آیات مشابه آن سازگارتر است، همین معنا در عبارت کوتاه و روشن دیگرى نیز آمده، آنجا که مى فرماید: (فى جَنَّة عالِیَة - لا تَسْمَعُ فیها لاغِیَةً): «چهره هاى شاداب (مؤمنان) در بهشتى است عالى که در آن هیچ سخن بیهوده اى نمى شنوى» (غاشیه 10 و 11).(1)
علاوه بر اینها بهشتیان سرگرمى هاى شادى آفرین و جلسات انس و سرور و سخنان شیرین و مزاحم هاى جالب دارند، چنانکه قرآن مى گوید: (اِنَّ اَصْحابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فى شُغُل فَاکِهُونَ): «بهشتیان در آن روز سرگرمى هاى مشغول کننده دارند، و خوشحال و خندان و مسرورند».
«شغل» (بر وزن شتر) به معناى هرگونه حادثه و حالتى است که انسان را به خود مشغول مى دارد، ولى در اینجا به معناى حالات سرگرم کننده مسرت بخش است، قرینه «فاکهون» که جمع «فاکه» به معناى انسان مسرور و خوشحال است، از ماده «فُکاهه» به معناى مزاح است و «فاکه» به گفته لسان العرب به انسان مزّاج و خوش مشرب و شیرین سخن گفته مى شود.
بدیهى است ما نمى دانیم در آنجا چه سرگرمى هایى براى بهشتیان وجود دارد، زیرا ما همه چیز را در این جهان با معیارهاى محدود و کوچک و کمرنگ خودمان مى نگریم، مسلماً نعمت هایى آنها را در آنجا به خود مشغول مى دارد که حتى تصوّرش براى ما در این جهان غیر ممکن است.
به هر حال این مشغولیت ها سبب مى شود که ناراحتى هاى این جهان، و هول آغاز محشر، یا از دست دادن بعضى از عزیزان را به فراموشى بسپارند، و اینکه بعضى از مفسّران اشتغالات بهشتیان را به هفت بخش یا ده بخش تقسیم کرده اند مسلماً به معیار تصورات آنها از سرگرمى هاى این جهان است، وگرنه اوضاع در آن عالم طور دیگرى است.(2)
پی نوشتها:
(1). آیات دیگرى در قرآن نیز تأکید بر همین معنا دارد از جمله 62 مریم و 10 یونس.
(2). همین مضمون در آیه 18 طور نیز آمده است.
|