تفسير موضوعي قرآن كريم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
برهان وحدت
مقدمه:
از ویژگى هاى زندگى دنیا وجود اختلاف آراء و افکار است. حتّى پیروان یک مذهب غالباً به شاخه هاى متعدّدى با عقائد مختلف تقسیم شده اند.
گاه این اختلاف آراء و عقائد از اجتماع بزرگ به درون یک خانه و خانواده کشیده مى شود و هریک از اعضاى خانواده پیرو عقیده و مکتبى مى شوند.
بدون شک هر انسانى از وجود این اختلافات در این جهان رنج مى برد و همه آرزو مى کنند این اختلافات روزى برچیده شود.
مسلّماً خدایى که انسان را براى تکامل و هدایت آفریده، به مقتضاى مقام ربوبیّتش انسان ها را از نیل به چنین خواسته اى محروم نخواهد کرد و چون این هدف در دنیا به دلائلى که بعد اشاره خواهد شد انجام نمى گیرد و شواهد موجود نیز بر این معنا گواهى مى دهد، حتماً جاى رفع اختلافات و رسیدن به وحدت، سراى دیگرى است.
قرآن مجید تأکید زیادى روى این مطلب نموده است، بیش از ده آیه از قرآن اشاره به این موضوع مى کند که محل رفع هرگونه اختلاف سراى دیگر است و خداوند قطعاً این کار را انجام مى دهد.
با این اشاره، به قرآن باز مى گردیم و به آیات زیر گوش جان مى سپاریم.
(توجّه داشته باشید از آیاتى که مضمون هاى مشابهى دارند یک آیه در متن انتخاب شده و بقیه در پاورقى آورده شده است.)
1. ( وَأَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللهُ مَنْ یَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ ـ لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ) .(1)
2. ( ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ) .(2)
3. ( إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ) .(3)
4. ( اللهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ) .(4)
5. ( إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ) .(5)
ترجمه:
1. «آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که: "هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر نمى انگیزد! "آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خدا است (که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند) ولى بیشتر مردم نمى دانند. ـ هدف این است که آنچه را در آن اختلاف مى کردند، براى آنها روشن سازد.»
2. «سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید باخبر خواهد کرد.»
3. «پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف مى کردند، میان آنها داورى مى کند.»
4. «و خداوند در روز قیامت، میان شما در آنچه اختلاف مى کردید، داورى مى کند.»
5. «به یقین کسانى که ایمان (به پیامبر اسلام) آوردند و کسانى که به آیین یهود گرویدند و صابئان (پیروان یحیى) و نصارى و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیامت داورى مى کند (و حق را از باطل جدا مى سازد) زیرا خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است.»
تفسیر و جمع بندى
این اختلافات کى پایان مى گیرد؟
در نخستین آیه ابتدا سوگند منکران رستاخیز را در مورد نفى سراى دیگر نقل کرده، مى فرماید: ««آنها سوگندهاى شدید به خدا یاد کردند که: "هرگز خداوند کسى را که مى میرد، بر نمى انگیزد!"»: ( وَأَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللهُ مَنْ یَمُوتُ) .
بعد چنین به آنها پاسخ مى گوید: «آرى، (آنها در اشتباهند) این وعده قطعى خدا است (که همه مردگان را براى جزا باز مى گرداند) ولى بیشتر مردم نمى دانند.»: ( بَلَى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ) .
سپس به ذکر هدف رستاخیز و مبعوث شدن مردگان پرداخته مى فرماید: «هدف این است که آنچه را در آن اختلاف مى کردند، براى آنها روشن سازد.»: ( لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ) .
به این ترتیب یکى از اهداف معاد نفى اختلافات و بازگشت به وحدت است، چرا که طبیعت این دنیا که توأم با انواع حجاب ها است اجازه نمى دهد اختلافات برچیده شود، ولى در آن روز که روز کشف غطاء و کنار رفتن پرده ها و آشکار شدن سرائر و اسرار درون مى باشد، همه چیز تبیین مى گردد و اختلاف برچیده مى شود.
مؤمنان در ایمانشان راسخ تر مى شوند و به مقام عین الیقین مى رسند و کافران و پیروان مکاتب باطل اعتراف به خطاى خود کرده به سوى حق باز مى گردند.
دوّمین آیه همین معنا را در لباس دیگرى عرضه مى کند و بعد از نفى معبودهاى مشرکان و این که هرکس در گرو اعمال خویش است و گناه کسى را بر دیگرى نمى نویسند، مى فرماید: ««سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، باخبر خواهد کرد.»: ( ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَّرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ) .
در آیه نخست سخن از تبیین اختلافات بود و در این آیه سخن از «اِنْباءْ» (خبردادن و آگاه ساختن) است و در واقع دوّمى علت اولى است، چرا که اخبار الهى در قیامت سرچشمه تبیین حقایق است، یا این که «تبیین» مربوط به دیدنى ها و «اَنْباءْ» مربوط به شنیدنى ها است.
در سوّمین آیه مسأله داورى خداوند در اختلافات مردم در قیامت مطرح است، مى فرماید: «پروردگار تو روز قیامت، در آنچه اختلاف مى کردند میان آنها داورى مى کند»: ( إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ) .
بدیهى است هنگامى که خداوند در آن روز رسماً میان آنها داورى کند، اختلافات برچیده خواهد شد و حقایق آشکار خواهد گشت.
این آیه اشاره به اختلاف هاى بنى اسرائیل است یا اختلافى که بعد از نزول قرآن و ظهور اسلام در میان آنها پیدا شد که گروهى با توجّه به نشانه هایى که از اسلام و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) داشتند آن را پذیرفتند و گروهى به خاطر حفظ منافع شخصى از پذیرش آن سرباز زدند.
یا اشاره به اختلافاتى است که در عصر موسى بن عمران(علیه السلام) بعد از نجات از چنگال فرعونیان و مشاهده این اعجاز بزرگ، یا به هنگام رفتن موسى(علیه السلام) به کوه طور و ظهور گوساله سامرى در میان آنها حاصل شد.
گرچه بسیارى از مفسّران احتمال اول را ترجیح داده اند ولى آیات قبل از این آیه احتمال دوم را ترجیح مى دهد.(6) جمع میان هر سه تفسیر هم ممکن است.
به هر حال به گفته بعضى از مفسّران معروف، این گونه اختلافات در دار دنیا قابل زوال نیست، تنها در آخرت است که خداوند داورى مى کند و حق را از باطل و راستگو را از کافر جدا مى سازد.(7)
در چهارمین آیه، تعبیر به حکم آمده است و بعد از آن که اشاره به گوشه اى از اختلافات بنى اسرائیل مى کند، مى فرماید: «و خداوند در روز قیامت میان شما در آنچه اختلاف مى کردید، داورى مى کند.»: ( اللهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ) .
در این که اختلاف یهود در چه بود؟ از آغاز آیه استفاده مى شود که آنها درباره روز شنبه که روز تعطیل آنها بود، اختلاف داشتند (اختلاف در این که صید در آن روز حرام است یا حلال؟ با این که پیامبرشان بر آنها تحریم کرده بود و یا اختلاف در ترجیح آن روز بر جمعه و مانند آن)
اصولاً بنى اسرائیل به گواهى تاریخشان همیشه کانونى از اختلاف و پراکندگى بودند، به عکس امروز که به خاطر حوادثى که اصل موجودیت آنها را تهدید مى کند دست به دست هم داده و مخصوصاً بر ضد مسلمانان جهان متّحد شده اند.
در پنجمین و آخرین آیه، آنچه در آیات قبل آمده بوده به صورت کلّى تر و تحت عنوان دیگرى مطرح شده است. اشاره به اختلافات وسیع و گسترده مؤمنان و اصناف مختلف کفّار کرده، مى فرماید: «به یقین کسانى که ایمان (به پیامبر اسلام) آوردند و کسانى که به آیین یهود گرویدند و صابئان (پیروان یحیى) و نصارى و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیامت داورى مى کند (و حق را از باطل جدا مى سازد) زیرا خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است.»: ( إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ).
قابل توجّه این که یکى از نام هاى معروف قیامت «یَوْمُ الْفَصْلِ» است. قرآن مى گوید: ( إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِیقَاتاً) : «(آرى) روز جدایى (حق از باطل)، میعاد همگان است!»(8) در آیات متعدّد دیگرى از قرآن نیز همین تعبیر درباره روز قیامت آمده است.
«فصل» در اصل به معناى جدایى دو چیز از یکدیگر است و روز قیامت از این جهت «یوم الفصل» نامیده شده که حق از باطل در آن روز جدا مى گردد و هرگونه اختلاف به وسیله داورى خداوند بر چیده مى شود و صفوف نیکان و پاکان از بدان و آلودگان جدا مى گردد. به گفته مرحوم طبرسى در مجمع البیان صورت اهل حق سفید و نورانى و چهره اهل باطل سیاه و ظلمانى خواهد بود.(9)
آیا با چنین نشانه هاى روشنى بازهم جایى براى اختلاف و نزاع در مسأله حق و باطل باقى مى ماند؟
در این آیه به شش گروه از پیروان ادیان معروف که در عصر نزول قرآن وجود داشته و در واقع مذاهب عمده را تشکیل مى داده اند اشاره شده است، مى فرماید: مؤمنان (مسلمین)، یهود، صابئین (پیروان یحیى که بر اثر انحرافاتى بعضى آنها را ستاره پرستان نامیده اند) نصارى (مسیحیان) و مجوس (زرتشتیان) و مشرکان و بت پرستان، سپس مى فرماید: خداوند در قیامت میان آنها جدایى خواهد افکند و اهل حق را به روشنى از اهل باطل جدا مى سازد.
اگر امروز براى جدا ساختن اهل حق از اهل باطل نیاز به دلیل و منطق و استدلال است آن روز مطلقاً نیازى به این امور نیست، بلکه به مصداق (آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است) حتّى احتیاج به توضیح ندارد و رنگ رخساره ها خبر از سرّ درون ها مى دهد!
توضیحات
در آیات پنج گانه بالا با ذکر پنج عنوان مختلف: اِنْباءْ، تَبْیِیْن، حُکْم، قَضاءَ، و فَصْل، این حقیقت به روشن ترین وجهى بیان شده است که روز قیامت، روز پایان گرفتن اختلافات، روشن شدن حقائق، جدایى حق از باطل و روز حکم و داورى نهایى است.
چگونه چنین نباشد در حالى که قیامت یوم البروز و یوم الظهور است ( وَبَرَزُوا للهِِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ)(10) روز برطرف شدن حجاب ها و کشف غطاء است: ( فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ) .(11)
در واقع طبیعت عالم دنیا که یک عالم ظلمانى یا نیمه ظلمانى است اجازه نمى دهد که حقائق به طور کامل آشکار و آفتابى گردد و درست به شب مى ماند که انسان هر قدر تلاش و کوشش کند که با چراغ به حقائق دسترسى پیدا نماید باز چهره قسمتى از حقائق نمایان نمى گردد. امّا قیامت همانند موقع طلوع آفتاب است که با درخشش آن همه چیز آفتابى و بر ملا مى شود.
به هنگام شب گروهى ممکن است راه را پیدا کنند ولى گروه دیگرى در بیراهه بمانند و نیز ممکن است کسانى که حق را یافته اند هر کدام توصیف محدودى از آن بنمایند، مانند مثال معروفى که مى گوید: گروهى در تاریکى شب براى شناسایى فیل به سراغ آن رفتند، هریک عضوى از آن را لمس کردند و بعد که بیرون آمدند توصیف هاى متناقضى از آن داشتند. آن کس که دستش به پاى فیل رسیده بود مى گفت: فیل همچون یک ستون است! و دیگرى که دستش به خرطوم رسیده بود آن را به لوله بزرگى تشبیه مى کرد و سوّمى که سینه فیل را لمس کرده بود آن را همانند سقفى مى دانست، ولى هنگامى که فیل در روشنایى قرار گرفت اختلافات به کلّى برطرف شد و همه فهمیدند توصیف هاى آنها محدود بوده است!
همان گونه که قبلاً اشاره شد، انسان این آمادگى را دارد که از امواج اختلاف درآید و در عالم یقین و وحدت گام بگذارد و خداوندى که او را براى تکامل آفریده است مسلّماً از این فیض محروم نخواهد کرد.
اختلاف یکى از موانع راه تکامل است، اختلاف مزاحم آرامش است و اختلاف گاه سبب سرایت شک به ریشه اعتقادات انسان است. بنابراین باید در انتظار روزى بود که این موجودات مزاحم برچیده شوند.
البته انبیاء و اوصیاء به کمک کتب آسمانى، حقایق را تا آنجا که طبیعت زندگى دنیا اجازه مى داد روشن ساختند. ولى آنها همچون چراغ هایى بودند فرا راه انسان در شب ظلمانى دنیا. لذا چیزى نمى گذشت که باز اختلاف جاى وحدت را مى گرفت، چنان که قرآن مى فرماید: ( وَمَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ) : «ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر براى این که آنچه را در آن اختلاف کرده اند براى آنها روشن کنى»(12).
در جاى دیگر مى گوید: ( فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ) : «آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهى»(13).
این نشان مى دهد که با تمام تلاش و کوشش انبیاء و برطرف شدن نسبى اختلافات بازهم اختلاف به طور کامل برطرف نشد.
اصولاً هوا و هوس ها، حب و بغض ها که در این دنیا بر بسیارى از مردم حاکم است خود بزرگترین حجاب است و تا آنها کنار نروند گامى به سوى وحدت برداشته نخواهد شد. امّا در قیامت همه این حجاب ها مى سوزد و نابود مى شود، لذا حقایق بدون حجاب آشکار مى گردد.
پی نوشتها :
1. سوره نحل، آیات 38 ـ 39.
2. سوره انعام، آیه 164.
3. سوره یونس، آیه 93.
4. سوره حج، آیه 69.
5. سوره حج، آیه 17.
6. فخررازى و قرطبى و مرحوم طبرسى در مجمع البیان تفسیر اول را پذیرفته اند، ولى تعبیرات المیزان با تفسیر دوّم سازگارتر است.
7. تفسیر کبیر، جلد 17، صفحه 159.
8. سوره نبأ، آیه 17.
9. مجمع البیان، جلد 7، صفحه 76.
10. سوره ابراهیم، آیه 48.
11. سوره ق، آیه 22.
12. سوره نحل، آیه 64.
13. سوره جاثیه، آیه 17.