:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

شنبه 28 بهمن 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : پاكدامني زيور تهيدستي و شكرگزاري زيور بي نيازي است .
 
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


بهترين حسنات

در آيه 89 سوره نمل مى خوانيم: ( مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُم مِنْ فَزَع يَوْمَئِذ آمِنُونَ): «كسانى كه كار نيكى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت; و آنان از وحشت آن روز در امانند».
در اينجا حسنه، مفهوم گسترده اى دارد كه همه حسنات را در برمى گيرد; و بشارت مى دهد كه هر كسى حسنه اى انجام دهد، خداوند پاداشى بهتر از آن به او مى دهد، و يكى از آثار مهم آن ايمنى از ترس و وحشت روز محشر به شمار مى رود، كه بزرگ ترين و دهشتناك ترين حشت ها است.
در بعضى از روايات محبّت اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله)، به عنوان يكى از بارزترين و مهم ترين مصداق حسنه در اين آيه معرفى شده است و نشان مى دهد كه اين محبّت از بهترين وسايل امنيّت در يوم المعاد است.
در شواهد التّنزيل چندين روايت در ذيل اين آيه به همين مضمون نقل شده كه منظور از حسنة در آيه فوق محبّت اهلبيت(عليهم السلام) است.
از جمله ابوعبدالله جدلى از على(عليه السلام) نقل مى كند كه حضرت به او فرمود: «آيا مى خواهى تفسير آيه: ( من جاءَ بِالْحَسَنَة فَلَهُ خَيْرُ مِنْها ... ) را براى تو بگويم؟» او مى گويد: «عرض كردم: "آرى، فدايت شوم"»، امام(عليه السلام) فرمود: «اَلْحَسَنَةُ حُبُّنا اَهْلَ الْبَيْتِ وَ السَّيِئَةُ بُغْضُنا »: «حسنه محبّت ما اهلبيت، و سيئه كينه و عداوت ما است» سپس آيه را تلاوت فرمود. (1)
همين معنى را در حديث 582 و 587 نيز نقل كرده است با اين تفاوت كه در ذيل حديث سوّم آمده است: «اَلا اُخْبِرُكَ بِالسَّيِئَةِ الّتى مَنْ جاءَ بِها اَكَبَّهُ اللهُ عَلى وَجْهِهِ فى نارِ جَهَنَّمَ؟ بُغْضُنا اَهْلَ الْبَيْتِ! »: «آيا تو را خبر دهم از سيئه اى كه هر كس آن را انجام دهد خداوند او را با صورت در آتش جهنّم مى افكند؟، آن كينه و عداوت ما اهلبيت(عليهم السلام)است»، سپس اميرمؤمنان(عليه السلام) آيه دوّم را تلاوت فرمود: (وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فى النّار) . (2)
و در حديث ديگرى از ابوامامه باهلى(3) نقل مى كند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود:
«اِنَّ اللهَ خَلَقَ الاَنْبِياءَ مِنْ شَجَر شَتّى وَ خَلَقَنى وَ عَليّاً مِنْ شَجَرَة واحِدة فَاَنَا اَصْلُها وَ عَلَىٌّ(عليه السلام) فَرْعُها، (وَ فاطِمةُ لِقاحُها) وَالْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ثِمارُها، وَاَشياعُنا اَوْراقُها، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْن مِنْ اَغْصانُها نَجا، وَ مَنْ زاغَ هَوى، وَلَوْ اَنَّ عابِداً عَبَدَاللهَ اَلْفَ عام، ثُمَّ اَلْفَ عام، ثُمَّ اَلْفَ عام، ثُمَّ لَمْ يُدْرِكْ مَحَبَّتَنا اَكَبَّهُ اللهُ عَلى مِنْخَرَيْهِ فى النّار »:
«خداوند پيامبران را از درختان (ريشه هاى) متعدّدى آفريد، و من و على را از يك درخت، من ريشه آن هستم، و على(عليه السلام) شاخه آن، (و فاطمه(عليها السلام) موجب بارورى آن است)، و حسن و حسين ميوه هاى آن، و شيعيان ما برگ هاى آن هستند، پس هر كس به شاخه اى از شاخه هاى آن درآويزد نجات مى يابد، و هر كس منحرف گردد سقوط مى كند، و اگر عبادت كننده اى خدا را يك هزار سال، و سپس يك هزار سال ديگر باز هم يك هزار سال ديگر، عبادت كند، و محبّت ما را نداشته باشد خداوند او را با صورت در آتش مى افكند»! (4)
علّامه قندوزى نيز مضمون حديث اول را از على(عليه السلام) نقل مى كند، و حديث به اينجا ختم مى شود، كه فرمود: «اَلْحَسَنةُ حُبُّنا وَالسَّيّئَةُ بُغْضُنا»: «حسنه محبّت ما است و سيئه كينه و عداوت ما». (5)
در همان كتاب از ابن كثير از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «( مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها ): "كسى كه حسنه اى انجام دهد، ده برابر براى او خواهد بود"، درباره همه مسلمين است، امّا آن حسنه اى كه اگر كسى آن را بجا آورد بهتر از آن به او داده مى شود و از وحشت روز قيامت در امان است، ولايت و محبّت ما (اهلبيت پيامبر(صلى الله عليه وآله)) است». (6)
گروهى از مفسّران و ارباب حديث اگر چه مسأله مودّت اهلبيت(عليهم السلام) را به عنوان يك حسنه بزرگ در ذيل آيه مورد بحث نياورده اند، ولى در ذيل آيه 23 سوره شورى: ( وَمَنْ يَقتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فيها حُسْناً ): «هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى اش مى افزاييم». مضمون احاديث فوق را نقل كرده اند.
از جمله سيوطى در الدّر المنثور از ابن ابى حاتم از ابن عبّاس نقل مى كند كه در تفسير اين آيه گفت: « اَلْمَوَدَّةُ لاِلِ مُحَمَّد(صلى الله عليه وآله) »: «منظور از آن، دوستى آل محمد(صلى الله عليه وآله)است».(7)
آلوسى در روح المعانى در ذيل اين آيه 23 سوره شورى بعد از آن كه مى گويد بعضى از مفسّران گفته اند منظور از حسنة، مودت ذوى القرباى رسول الله(صلى الله عليه وآله) است مى گويد: اين معنى از ابن عباس و سدّى نقل شده، سپس مى افزايد: محبت آل رسول از اعظم حسنات است، و تحت عنوان حسنه در اين آيه در رديف اوّل وارد مى شود. (8)
احاديث شبيه احاديث فوق در كتب ديگر نيز آمده است كه نقل همه آنها به طول مى انجامد.
اين بحث را با حديثى درباره محبّت اهلبيت ـ هر چند در ذيل آيه وارد نشده است ـ پايان مى دهيم:
شبلنجى در نورالابصار حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نقل كرده، و تصريح مى كند كه حديث صحيحى است، و در ضمن آن آمده است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: « وَاللهِ لايَدْخُلُ قَلْبَ رَجُل، اَلاِيمانَ حتّى يُحِبُّهُمْ (اَهْلَبَيْتى) لِقَرابَتِهِمْ مِنّى »: «به خدا سوگند ايمان در دل كسى وارد نمى شود، تا اهل بيت مرا به خاطر قرابتشان با من دوست بدارد». (9)
اين نكته نيز حائز اهميّت است كه يك محبت عادى و معمولى هرگز نمى تواند وسيله نجات از وحشت روز قيامت گردد; و يا يكى از شرائط ايمان باشد.
اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه محبّت اهلبيت اشاره به مسأله مهم و بنيادين ولايت و امامت دارد، كه سبب بقاء دين و ادامه خط نبوّت و حفظ ايمان است.
از مجموع آنچه به صورت اشاره در آيات فوق آمده و به طور صريح، در رواياتى كه در تفسير آن وارده شده، است; اين نكته روشن مى شود كه آل محمّد(صلى الله عليه وآله) و اهلبيت(صلى الله عليه وآله) مخصوصاً على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) مقام بسيار والايى دارند; زيرا كسانى هستند كه موّدت آنها، اجر و پاداش رسالت است، و نماز بدون درود و صلوات بر آنها باطل است، و موقعيت آنها به عنوان صراط مستقيم شناخته شده است.
آدم(عليه السلام) براى رهايى از خشم الهى كه به خاطر ترك اولى دامنگيرش شده بود خدا را به نام هاى آنان سوگند داد، و توبه كرد و توبه اش پذيرفته شد!
و بالاخره مودّت آنها حسنه اى است كه هر فرد با ايمانى را از ترس و وحشت قيامت رهايى مى بخشد.
آرى! كسانى كه داراى اين اوصاف فوق العاده ممتاز هستند و عظمت مقام آنان در روايات معروف اهل سنّت و منابع مشهور اهل بيت(عليهم السلام) آمده است; هرگز با ديگران برابرى ندارند. در نتيجه با وجود آنها نمى توان به سراغ ديگران رفت، و به يقين اين محبّت و موّدت مقدّمه اى است براى مسأله ولايت و رهبرى، كه تداوم خط رهبرى پيامبر(صلى الله عليه وآله) است.
و نيز كسانى كه در روايات متواتر ثقلين در كنار قرآن قرار گرفته اند كه اين دو، به عنوان دو وسيله نجات بخش از گمراهى معرفى شده اند; دو وسيله اى كه تا دامنه قيامت در ميان امت اسلامى باقى خواهند ماند، و مسلمانان بايد به آن دو پناه ببرند.
و كسانى كه به عنوان كشتى نجات و ستارگان فروزان هدايت معرفى شده اند، از همه برتراند، اوصافى كه در غالب منابع معروف و مشهور فريقين آمده است.
آرى اعتقاد ما اين است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به دنبال اشاراتى كه در آيات قرآن مجيد در اين زمينه آمده است با سخنان خود حجّت را بر همه مسلمانان تمام كرد; و اين مسلمانانند كه بايد به دور از تعصّب ها و پيش داورى ها راه نجات خود را برگزينند. يعنى دست به دامن آل محمد(صلى الله عليه وآله) شوند وبا هدايت و رهبرى آنها به سرمنزل مقصود و سعادت برسند، و آنها كه اين همه اشارات و تصريحات را با آن همه مدارك مستند ناديده مى گيرند يا توجيه و تأويل و تفسير به رأى مى كنند، خود بايد پاسخگوى اين خرافات باشند.

تصريح به نام امامان اهلبيت(عليهم السلام)

اين نكته نيز شايان ذكر است كه در بعضى از روايات كه در منابع اهل سنّت آمده نام تمام امامان دوازده گانه نيز به طور كامل برده شده، يعنى بعد از امام على(عليه السلام)نام امام حسن مجتبى، سپس امام حسين، بعد امام على بن الحسين، سپس امام محمد بن على الباقر، و بعد جعفر بن محمد الصادق، سپس موسى بن جعفر الكاظم، بعد على بن موسى الرضا، سپس محمد بن على التقى، بعد على بن محمد النّقى، سپس حسن بن على العسكرى و بعد محمد بن الحسن المهدى(عليهم السلام) آمده است!
از جمله سليمان بن ابراهيم قندوزى حنفى در كتاب ينابيع المودّه دو حديث در اين زمينه نقل كرده است:
حديث اوّل را از فرائد السمطين با سندى كه به ابن عباس مى رسد، نقل مى كند كه يك نفر يهودى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد و سؤالات مختلفى درباره اسلام و تعليمات اسلامى كرد، و از جمله درباره وصىّ پيامبر سؤال كرد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله)نخستين وصى خويش را على بن ابيطالب(عليه السلام) و سپس فرزندانش حسن و حسين(عليهم السلام) و بعد ائمه نه گانه ديگر را هر كدام را با اسم نام برد.
مرد يهودى ايمان آورد، و تصريح كرد كه من نيز در كتب انبياى پيشين، و در كتاب موسى(عليه السلام) ديده ام كه نخستين جانشين پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله)، داماد او است و دومين و سوّمين آنها دو برادر از فرزندان او هستند، و نه نفر ديگر از اولاد سوّمين پيشوا مى باشند. (10)
حديث دوّم از مناقب از جابر بن عبدالله انصارى نيز داستانى مشابه همين داستان را نقل مى كند كه نام امامان دوازده گانه اماميه يك به يك، با صراحت در آن آمده است; و چون اين دو حديث طولانى بود ما به طور خلاصه به آن اشاره كرديم. (11)
نبايد فراموش كرد روايات زيادى در سابق نقل كرديم كه دلالت برامامت امامان دوازده گانه به طور اجمال داشت، و هرگاه بار ديگر به آن مباحث مراجعه كرديد و آن روايات معتبر و مشهور را كه از طرق اهل سنّت و شيعه نقل شده در نظر گرفتيد، خواهد ديد كه هيچ تفسير صحيح و قابل ملاحظه اى براى ائمه اثنى عشر (يا خلفاء و امراة اثنى عشر) جز آن كه شيعه مى گويد ارائه نشده است; و همه در تفسير عدد دوازده گانه درباره خلفاى پيامبر(صلى الله عليه وآله) متحيّر مانده اند.
اين روايات كه در معتبرترين منابع حديث نقل شده، به اندازه اى محكم و مستند است كه قابل انكار نمى باشد، و تنها تفسير صحيحى كه براى آن وجود دارد همان تفسيرى است كه اماميه ذكر كرده است.
به اميد آن روز كه پيش داروى ها را كنار بگذاريم، و بررسى تازه و مستقلى روى روايات و آيات قرآنى در زمينه امامت و خلافت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) انجام دهيم; شايد دريچه هاى تازه اى به روى همگان گشوده شود.



پی نوشت ها

1. شواهد التنزيل، جلد 1، صفحه 425، حديث 581.
2. سوره نمل، آيه 90 و همان مدرك.
3. ابوامامه باهلى از اصحاب پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بود و وفات او را در سنه 81 نوشته اند و او آخرين كسى است كه در شام بدرود حيات گفت (اسدالغابه، در ماده صَدَيَهْ) ولى در الكنى و الالقاب وفات او در سال 86 نوشته شده و نام او صدى بر وزن رجيل است و هم او بود كه معاويه مراقبينى بر او گمارده بود كه به سوى على(عليه السلام)نرود.
4. شواهد التّنزيل، جلد 1، صفحه 428، حديث 588.
5. ينابيع الموده، صفحه 98.
6. همان مدرك.
7. الدّر المنثور، جلد 6، صفحه 7.
8. روح المعانى، جلد 25، صفحه 31.
9. نورالابصار، صفحه 126.
10. ينابيع المودّه، صفحه 440، باب 76.
11. همان مدرك، صفحه 442، باب 76.

 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  همایش تجلیل از حفاظ موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های قرآنی موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی وابسته به موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  مرحله پایانی سومین مسابقات حفظ قرآن کریم ویژه حفاظ شعب موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد