:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

دوشنبه 23 مهر 1403

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : بخل ورزيدن كانون تمام عيب ها و مهاري است كه انسان را به سوي هر بدي مي كشاند .
 
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


ضرورت حكومت در روايات اسلامى


مسأله «ضرورت حكومت در روايات اسلامى» نيز بازتاب گسترده اى دارد; و در آنها تصريح شده كه مردم بدون حكومت نمى توانند زندگى كنند; و حتى يك حكومت ظالم، از هرج و مرج و بى حكومتى بهتر است!

نمونه اى از اين روايات پر معنى را در ذيل با هم بررسى مى كنيم:

1ـ در نهج البلاغه آمده است در پاسخى كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) به خوارج داد ; كه مى گفتند: «لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ»: «حكومت و حاكميت و داورى مخصوص خدا است» ; فرمود: «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُبِها الْباطِلُ»: «اين سخن حقى است كه از آن اراده باطل شده »، سپس فرمود: «نَعَمْ اِنَّهُ لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ وَ لكِنَّ هؤُلاءِ يَقُولُونَ لا اِمْرَةَ اِلاّ لِلّهِ»: «آرى درست است كه فرمانى جز فرمان خدا نيست، ولى اينها مى گويند: "حكومت و زمامدارى مخصوص خدا است"»، سپس فرمود: «وَ اِنَّه لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمير بَرٍّ اَوْ فاجِر يَعْمَلُ فى اِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ يَسْتَمْتِعُ فيها الْكافِرُ، وَ يُبَلِّغُ اللهُ فيها الاَجَلَ، وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْئُ، وَ يُقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ، وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ يُؤخَذُ بِهِ لِلضِّعيفِ مِنَ الْقَوِىِّ حَتّى يَسْتَريحَ بَرٌّ وَ يُسْتَراحَ مِنْ فاجِر»:
«مردم به هر حال نيازمند به امير و زمامدارى هستند، خواه نيكوكار باشد يا بدكار! تا مؤمنان در سايه حكومتش به كار خويش مشغول باشند، و كافران نيز بهره مند شوند، و مردم در دوران حكومت او زندگى راحتى داشته باشند; به وسيله او اموال بيت المال گردآورى شود، و به كمك او با دشمنان مبارزه كنند، جاده ها امن گردد، و حق ضعيفان از زورمندان گرفته شود ; مردم نيكوكار در رفاه باشند و از دست بدكاران در امان». (1)
بديهى است اينكه مى فرمايد: «اميرى لازم است، خواه نيكوكار يا بدكار» مفهومش اين نيست كه اين دو يكسان اند، بلكه منظور اين است كه در درجه اوّل بايد زمامدارى عادل و نيكوكار پيدا كرد; و اگر نشد وجود زمامدار ظالم از هرج و مرج بهتر است; و اين امر منافات با حاكميت خداوند بر كلّ جهان هستى ندارد; چرا كه حاكميت مانند: نبوّت و قضاوت از ذات پاك او نشأت مى گيرد. در اين عبارت ضمناً ابعاد مختلف فلسفه هاى حكومت و دلائل ضرورت آن به طرز بسيار روشنى بيان شده است، كه شرح آن در بحث هاى آينده خواهد آمد.
2ـ در روايات معروفى كه فضل بن شاذان از امام على بن موسى الرّضا(عليه السلام) نقل كرده است، در بيان دلائل تعيين «اولو الامر» و حاكميت بر اجتماع به سه نكته مهم اشاره فرموده; مى گويد: «اگر كسى بگويد چرا اولو الامر قرار داده شده، و مردم مأمور به اطاعت از حاكم الهى هستند"؟ گفته مى شود: "به دلائل زياد از جمله اينكه هنگامى كه براى مردم حدودى تعيين شود، و دستور يابند كه از آن حدود تجاوز نكنند، چون باعث فساد آنها مى شود; اين كار سامان نمى گيرد، مگر بوسيله حاكم امين در رأس آنها; كه آنان را از تعدّى و داخل شدن در امور ممنوعه باز دارد; زيرا اگر اين موضوع نباشد، كسى لذّات و منافع خود را به خاطر فساد ديگران ترك نمى كند; و لذا سرپرستى براى آنها قرار داده شده كه آنان را منع از فساد كند و حدود و احكام الهى را در ميان آنها برپا دارد.
ديگر اينكه ما هيچ فرقه اى از فرق دنيا، و هيچ ملّتى از ملل را نمى يابيم كه بدون رئيس و سرپرستى باقى مانده باشند، همان رئيس و سرپرستى كه امر دين و دنياى آنها را سامان بخشد، پس در حكمت (خداوند) حكيم جايز نيست كه خلق را بدون آنچه مى داند براى آنان ضرورى است، رها سازد; و سرپرستى كه به كمك او با دشمنان بجنگند، و اموال بيت المال را به وسيله او تقسيم كنند، و جمعه و جماعت آنها را برپا دارد، و ظالم را از تعدّى بر مظلوم باز دارد، براى آنان تعيين نكند.
ديگر اينكه اگر مردم پيشوا و سرپرست امين و درستكارى نداشته باشند، دين و آيين خدا بر باد مى رود، و سنّت و احكام الهى تغيير مى يابد، و بدعت گذاران چيزهايى از پيش خود بر آنها مى افزايند، و مخالفان از آن كم مى كنند، و امور را بر مسلمانان مشتبه مى سازند»(2)
3ـ در تفسير نعمانى از امير مؤمنان على(عليه السلام) بعد از ذكر آياتى از قرآن، مانند آيه (يا اَيُّهاالَّذينَ آمَنُوا اِسْتَجيبوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ): «اى كسانى كه ايمان آورده ايد اجابت كنيد دعوت خدا و پيامبر را، هنگامى كه شما را دعوت مى كنند به سوى چيزى كه شما را زنده مى سازد». (3) و آيه (وَلَكُمْ فِى الْقِصاصِ حَياة يا اُولِى الاَلْبابِ)(4); در حديثى مى فرمايد:
«وَ فى هذا اَوْضَحُ دَليل عَلَى اَنَّهُ لابُدَّ لِلاُمَّة مِنْ اِمام يَقُول ُ بِاَمْرِهِمْ فَيَأْمُرُهُمْ وَيَنْهاهُمْ، وَ يُقيمُ فيهِمُ الْحُدودَ وَ يُجاهِدُ الْعَدُوَّ، وَ يُقَسِمُ الْغَنائِمَ وَ يُفْرِضُ الْفَرائضَ وَ يُعَرِّفُهُمْ اَبوابَ ما فيهِ صلاحُهُمْ وَ يُحَذِّرُهُمْ ما فيهِ مَضارُّهُمْ، اِذْ كانَ الاَمْرُ وَ النَّهْىُ اَحَدَ اَسْبابِ بَقاءِ الْخَلْقِ، وَ اِلاّ سَقَطَتِ الرِّغْبَةُ وَ الرَّهْبَةُ، وَ لَمْ يُرْتَدَعْ، وَلَفَسَدِ التَّدْبيرُ وَ كانَ ذلِكَ سَبَباً لِهَلاكِ الْعِبادِ»: «در اين آيات دليل بسيار روشنى است بر اينكه امت بايد امام و پيشوايى داشته باشند كه قيام به كارهاى آنها كند، و به آنها امر و نهى نمايد، و حدود الهى را در ميان آنها برپا دارد، با دشمن پيكار كند، و غنائم را عادلانه تقسيم نمايد، واجبات را تحقق بخشد، و ابواب صلاح آنها را به آنان نشان دهد، و آنان را از آنچه براى آنان زيان بخش است برحذر دارد; زيرا امر و نهى يكى از اسباب بقاى خلق است; و گر نه تشويق و ترس از بين مى رود، و هيچ كس از گناه باز نمى ايستد، نظام جامعه فاسد مى شود و اين سبب هلاكت بندگان خدا است». (5)
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) چنين آمده است: «لايَسْتَغْنى اَهْلُ كُلِّ بَلَدِ عَنْ ثَلاثَة يُفْزَعُ اِلَيْه فى اَمْرِ دُنْياهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ، فَاِنْ عُدِمُوا ذلِكَ كَانُوا هَمَجاً; فَقِيهُ عالِم وَرِع، وَ اَمير خَيّر مُطاع، وَ طَبيب بَصير ثِقَة»:
«اهل هر شهرى از سه چيز بى نياز نيستند تا در امور دنيا و آخرت به آن پناه برند; اگر اين ها را از دست دهند سقوط مى كنند; فقيه آگاه و باتقوى، و امير خوب مورد اطاعت، و طبيب بينا و معتمد». (6)
كراراً گفته ايم اين مسأله در روايات اسلامى به اندازه اى اهميت دارد، كه حتّى حكومت ظالم، مقدم بر هرج و مرج و بى حكومتى شمرده شده; چنانكه از امير مؤمنان على(عليه السلام)مى خوانيم: «وال ظَلُوم عَشُوم خَيْر مِنْ فِتْنَة تَدُومُ»: « زمامدار ظالم و ستمگر، بهتر است از فتنه (و هرج و مرجى) كه پيوسته در جامعه وجود داشته باشد». (7) اين به خاطر آن است كه اگر دسترسى به حكومت عادل نباشد، حدّاقل حكومت ظالم براى حفظ خويش مجبور است امنيت را حفظ كند، و مرزهاى كشورش را از تجاوز دشمنان محفوظ نگهدارد; در حالى كه اگر قيد و بند حكومت برداشته شود همه چيز به هم مى ريزد; و افراد فاسد و مفسد، اموال مردم را به تاراج مى برند; و خون بى گناهان را بى حساب مى ريزند، و دشمنان به آسانى در قلمرو آن كشور نفوذ مى كنند، و آنها را تحت سلطه خويش در مى آورند.



پی نوشتها :

1. نهج البلاغه، خطبه 40.
2. بحار الانوار، جلد 6، صفحه 60، ـ البته روايت طولانى است و ما تنها قسمتى از آن را نقل كرديم.
3. سوره انفال، آيه 24.
4. سوره بقره، آيه 179.
5. بحار الانوار، جلد 90، صفحه 41.
6. بحار الانوار، جلد 75، صفحه 235.
7. غرر الحكم، جلد 2، صفحه 784 ،حديث 50، باب واو.




 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  گزارش تصویری اولین روز برگزاری بخش شفاهی آزمون حفظ و مفاهیم قرآن کریم در موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  جشن ولادت حضرت امیر المومنین امام علی علیه السلام
  ویژه‌برنامه مؤسسات فرهنگی قرآنی ثامن‌الائمه علیه السلام و نسیم رحمت رضوی به‌مناسبت گرامیداشت روز پدر و مادر
  برگزاری مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از سوی موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام و موسسه آموزشی فرهنگی نسیم رحمت رضوی
  حضور دانش آموزان و قرآن آموزان در راهپیمایی روز دانش آموز «۱۳آبان»
  جشن شکوفه‌های دبستان دخترانه نسیم رحمت در سرزمین عجایب
  برگزاری جشن افتتاحیه پیش دبستانی نسیم رحمت خوروبیابانک
  جشن شکوفه های طرح پیش دبستانی نسیم رحمت شعبه زینبیه
  آیین آغاز سال تحصیلی در مرکز تخصصی حفظ قرآن کریم ثامن الائمه علیه السلام
  آغاز سال تحصیلی همزمان با نواختن زنگ مهر و مقاومت در مرکز تخصصی حفظ قرآن‌کریم
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد