:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

شنبه 28 بهمن 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد ، بهتر از فراواني است كه رنج آور باشد .
 
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی


ضرورت حکومت از دیدگاه عقل


آنچه در بالا آمد ضرورت حكومت از ديدگاه قرآن و روايات بود كه به لزوم وجود حكومت براى جامعه انسانى و دلائل آن اشاره مى كرد; با مراجعه به «دلائل عقلى» و منطق خرد اين مسأله روشن تر مى شود.
اين دلائل گاه از ديدگاه يك فرد خداپرست عنوان مى شود، و گاه از ديدگاه غير خداپرستان; زيرا هر دو در « ضرورت حكومت» براى جامعه مشترك اند; هر چند دلائل آنها در پاره اى از جهات متفاوت باشد.
دلايلى كه از ديدگاه عموم مى توان براى اين موضوع ذكر كرد، اين است كه:
اوّلا: زندگى انسان، يك زندگى اجتماعى است; به گونه اى كه اگر حيات انسانى از اين ويژگى خالى شود به پايين ترين مراحل جاهليت و بهيمّيت سقوط مى كند; چرا كه تمام منافع و آثار مفيد و سازنده در زندگى بشرى، تمدن ها و تكامل ها، و علوم و فنون و صنايع گوناگون، همه از بركات زندگى اجتماعى و همكارى و تعاون در جهات مختلف است; و تا نيروهاى كوچك فكرى و بدنى به هم ضميمه نشوند، حركت ها و جنبش هاى عظيم اجتماع، در هيچ قسمت صورت نمى گيرد. به تعبير ساده تر: ازيك سو انسان اگر از اجتماع جدا شود، هم رديف حيوانات خواهد شد; و اين تمايل و خواست درونى و حيات اجتماعى است، كه به او اين همه قدرت و امكان پيشرفت و برترى بخشيده است; و از سوى ديگر واضح است كه حيات انسان در درون جامعه على رغم آن همه بركات و منافع مهمّى كه در بر دارد، خالى از كشمكش ها و تنازع ها و تصادم منافع نيست; نه تنها به خاطر غلبه خودخواهى و خود پرستى، بلكه به خاطر اينكه بسيار مى شود كه افراد جامعه در تشخيص حدود و حقوق خود گرفتار اختلاف و اشتباه مى شوند; اينجا قوانينى لازم است; تا حقوق هر كس را مشخص كند، و راه را بر تعدّى و تجاوز و منازعات ببندد.
از سوى سوم، مسلّم است كه اين قوانين به تنهايى اثرى در رفع تجاوز و تنازع ندارد; بلكه در صورتى مفيد و مؤثر است كه افراد مورد قبول جامعه آن را به اجرا در آورند; و به تعبير ديگر تنها بوسيله ايجاد حكومت است; كه نظم در جامعه برقرار مى شود و جلو فساد و خونريزى و غصب حقوق (هر چند به طور نسبى) گرفته مى شود.
به همين دليل از قديم ترين ايّام، اقوام بشرى هر كدام حكومتى براى خود داشتند.
ثانياً: به فرض كه مردم بدون حكومت بتوانند با هم زندگى سالمى داشته باشند، ـ امرى كه محال است ـ ولى پيشرفت و تكامل در علوم و دانش ها و صنايع و شئون مختلف اجتماعى تنها در سايه برنامه ريزى دقيق و مديريت آگاه، امكان پذير است; و برنامه ريزى و مديريت عبارت ديگرى از تشكيل حكومت است.
از اين رو تمام عقلاى جهان تأكيد بر ضرورت تشكيل حكومت براى جوامع بشرى مى كنند; جز چيزى كه احياناً دركلمات بعضى از طرفداران كمونيسم ديده مى شود، كه اگر كمون كامل براى انسان ها حاصل شود، يعنى: نظام طبقاتى كاملا از ميان برود، ديگر ضرورتى براى وجود حكومت نخواهد بود; چرا كه به اعتقاد آنان، دولت ها و حكومت ها هميشه حافظ منافع طبقه و قشر سرمايه دار هستند; هنگامى كه نظام طبقاتى برچيده شود، ديگر دليلى به لزوم حكومت باقى نخواهد بود!
ولى پيدا است اينها اوهام و خيالاتى است كه در ترازوى عقل و منطق وزن و ارزشى ندارد، چرا كه رسيدن به مرحله اى كه نظام طبقاتى از جهان برچيده شود، يا به تعبير ديگ همه انسانها در يك سطح قرار گيرند، حداقل در شرايط كنونى جامعه بشرى خواب و خيالى بيش نيست.
و به فرض كه به چنان جامعه اى برسيم، و جنگ طبقاتى و حكومتى كه حافظ آن است برچيده شود، باز هم براى پيشرفت علوم و صنايع و حفظ سلامت مردم و حفظ نظم و آزادى و تأمين مواد غذايى و مسكن و ساير نيازمندى ها، برنامه ريزى و مديريت لازم است. آيا مى توان مثلا بدون وزارت علوم و آموزش و پرورش، برنامه صحيحى جهت تعليم و تربيت جوانان و نوجوانان داشت؟ و آيا بدون وزارت صنايع ممكن است به مسائل صنعتى سرو سامان بخشيد؟ آيا بدون وزارت دفاع مى توان ارتش نيرومندى براى جلوگيرى از تهاجم هاى بيگانه به وجود آورد؟ و به فرض كه در جهان هيچ جنگى نباشد آيا بدون نيروى انتظامى مى توان نظم مطلوبى به جامعه بشرى داد؟
به هر حال اين نكته از بديهيات است كه هيچ گاه جامعه بشرى حتى براى يك روز بدون حكومت نمى تواند زندگى سالمى داشته باشد; و منكران اين امر نيز هرگز به آن نرسيدند، و از وسط راه با دستپاچگى و شتاب به صورت شرم آورى بازگشتند!
درست است كه حكومت هاى خودكامه و ظالم و ستمگر، مفاسد بى شمارى به وجود مى آورند، و سرچشمه بدبختى هاى فراوانى در تمام طول تاريخ براى انسان بوده و هستند; ولى اگر لحظاتى را كه نظام همين حكومت ها به هم مى ريخته، و به طور موقت يك يا چند روز پيش از آنكه حكومت ديگرى جايگزين شود مردم در نوعى بى حكومتى به سر مى بردند، را در نظر بگيريم; و هرج و مرج عجيب و نا امنى شديد، و در هم ريختن همه چيز و گسترش آشوب در تمام سطوح جامعه رابه خاطر بياوريم; باز ملاحظه مى كنيم كه آن حكومت ظالم نيز از بى حكومتى بهتر بود.
و اما از ديدگاه خدا پرستان يعنى: آنها كه معتقد به ارسال رسل و انزال كتب از سوى خداوند مى باشند; «ضرورت حكومت» واضح تر و آشكارتر است; زيرا از يك سو اهدافى كه براى بعثت انبياء در منابع دينى آمده و دلايل عقلى نيز آن را تأييد مى كند; تحقق آن بدون تشكيل حكومت غير ممكن خواهد بود، مثلا تعليم و تربيت صحيح و تزكيه نفوس، بدون تشكيل حكومت بسيار مشكل يا غير ممكن است.
فكر كنيد اگر تمام مدارس و دانشگاه ها در عصر و زمان ما درا ختيار يك حكومت ضد مذهبى يا بى تفاوت در برابر مذهب باشد; و وسائل ارتباط جمعى از قبيل راديو و تلويزيون و مطبوعات نيز به همين شكل اداره شوند; و ما بخواهيم تنها با نصيحت و اندرز مردم و يا حداكثر استفاده كردن از مساجد و منابر آنها را به اهداف انبياء و تعليم و تربيت الهى نزديك كنيم; مطمئناً به جائى نمى رسيم; و تنها شعله ضعيفى از ايمان و تقوا در نفوس اقليتى باقى و برقرار خواهد بود. ولى هرگاه حكومتى بر مبناى ايمان و توحيد و اعتقاد به خدا و مقدسات تشكيل شود، و تمام اين مراكز حساس را در اختيار بگيرد; آنگاه مسأله شكل ديگرى به خود خواهد گرفت.
در مورد عدالت اجتماعى و قيام مردم به قسط كه هدف ديگرى است، باز مطلب همين گونه است; چگونه ممكن است با وجود يك حكومت ظالم و فاقد دين و ايمان، يا وابسته به مستكبران و استعمارگران اقامه قسط و عدل نمود؟
كوتاه سخن اينكه هيچ يك از اهداف مقدس پيامبران الهى بدون تشكيل حكومت، جز در مقياس محدود، تحقق نمى يابد; به همين دليل پيامبر اسلام تا تشكيل حكومت نداد به اهداف والاى خود نرسيد. در ميان ساير پيامبران نيز آنها كه موفق به تشكيل حكومت الهى شدند، به پيروزى و موفقيت چشمگيرى نائل گشتند; ولى آنها كه اين توفيق نصيبشان نشد، شديداً از سوى قشرهاى فاسد و مفسد در محاصره قرار گرفتند. به همين دليل در آخر زمان نيز، گسترش توحيد و عدل تنها از طريق تشكيل حكومت جهانى مهدى (عج) صورت مى گيرد; اينها همه از يك سو.
از سوى ديگر احكام اسلام منحصر به عبادات نيست; بلكه احكام فراوانى داريم كه به شئون سياسى و اجتماعى مسلمين مربوط است. (مانند احكام حدود، ديات، خمس، زكات، انفال و مانند آنها).
آيا بدون تشكيل حكومت مى توان حقوق نيازمندان را به عنوان زكات از همه اغنياء گرفت؟ و يا قضاوت اسلامى را در تمام سطوح پياده كرد؟ چه تضمينى براى اجراى حدود، و جلوگيرى از فاسدان در دست داريم؟ و اگر دشمنى به كشور اسلام هجوم آورد; چگونه بدون تشكيل حكومت و بسيجِ لشگرهاى كار آزموده و تهيه سلاح هاى مختلف، دفاع از حوزه اسلام و دفع هجوم خارجى امكان پذير است؟
كوتاه سخن اينكه: تا حكومتى عادلانه و مردمى بر اساس اعتقادات الهى تشكيل نشود، قسمت عمده احكام اسلامى زمين مى ماند; چرا كه از بخش هاى سه گانه احكام، «سياسات» برنامه حكومت است و در متن حكومت قرار گرفته، و «معاملات» بدون پشتوانه حكومت صالح هرگز سامان نمى پذيرد; حتى «عبادات» مانند: حج و نماز جمعه و جماعت، نيز در سايه حكومت الهى عظمت و شكوه دارد.




 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  همایش تجلیل از حفاظ موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های قرآنی موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی وابسته به موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام (اردیبهشت 1403)
  مرحله پایانی سومین مسابقات حفظ قرآن کریم ویژه حفاظ شعب موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد