تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
قرآن و آفرينش جهان
قرآن مجيد درباره پيدايش جهان، تعبيرات گوناگونى دارد:
در يك جا مى فرمايد: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلاََْرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ»: «سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود، به آن و به زمين دستور داد: "به وجود آييد، (و شكل گيريد) خواه از روى اطاعت و خواه اكراه! آنها گفتند: ما از روى طاعت آمديم"»،(1)در جاى ديگر مى فرمايد: «أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضَ كَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَىْءٍ حَىٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُونَ»: «آيا كافران نديدند كه آسمان ها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر جدا ساختيم و هر چيز زنده اى را از آب آفريديم؟! آيا ايمان نمى آورند؟!».(2)
در اين دو آيه به سه نكته مهم درباره آفرينش جهان و موجودات زنده اشاره شده است:
1. جهان در آغاز به صورت گاز و دود بوده است.
2. جهان در آغاز به هم پيوسته بوده، سپس كرات آسمانى از هم جدا شدند.
3. آغاز آفرينش موجودات زنده از آب بوده است.
و اينها همان چيزهايى است كه امروزه به عنوان نظريات مسلم علمى شناخته مى شود.
توضيح اين كه اگرچه درباره كيفيت پيدايش جهان و نحوه آن فرضيات مختلفى وجود دارد كه از حدود فرضيه تجاوز نمى كند، ولى با توجّه به مطالعاتى كه روى كهكشان ها و منظومه هايى كه در حال پيدايش و شكل گيرى هستند به عمل آمده، مسلم است كه جهان در آغاز به صورت توده گازى ابر مانند فشرده اى بوده كه بر اثر گردش به دور خود، قطعاتى از آن جدا شده و به اطراف پراكنده گشته است، و اين قطعات تدريجاً سرد شده و به صورت مايع و در موارد زيادى به صورت جامد در آمده، و كرات مسكونى و غير مسكونى را شكل داده است.
به عبارت ديگر مشاهدات دانشمندان فلكى در مورد سحابى ها و جهان هاى دور دست كه در حال تكميل است، اين مسأله را كه دنيا در آغاز به صورت توده گاز دود مانندى بوده از صورت يك فرضيه خارج ساخته و به عنوان يك نظريه قطعى معرفى مى كند، اين چيزى است كه محافل علمى جهان آن را پذيرفته اند.
در نخستين آيه فوق نيز صريحاً مى خوانيم كه آسمان ها (كرات آسمانى) در آغاز به صورت دود بودند. هماهنگى اين آيه با اكتشافات دانشمندان كه چندان از عمر آنها نمى گذرد نشانه اى از اعجاز علمى قرآن است كه پرده از روى مطلبى كه در عصر نزول قرآن كاملا ناشناخته بوده بر مى دارد.
دومين آيه نيز از به هم پيوستگى جهان در آغاز امر و سپس جدا شدن اجزاى آن از يكديگر سخن مى گويد، كه اين مطلب هم امروز به عنون يك اصل، مورد قبول محافل علمى است.
پيدايش موجودات زنده (اعم از گياهى و حيوانى) در نخستين بار از آب درياها نيز امروز يك نظريه معروف علمى است، هر چند در چگونگى تحول و تطور و پيدايش انواع مختلف گياهان و جانداران در ميان دانشمندان گفتگو است. قرآن نيز در دومين آيه فوق، پيدايش همه موجودات زنده را از آب تعريف مى كند. حتى آياتى كه آفرينش انسان را به خاك نسبت مى دهد، تصريح دارد كه اين خاك با آب آميخته بود و به صورت طين (گل) بود.
در آيه 45 سوره نور نيز مى خوانيم: «وَاللهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّة مِنْ مَاءٍ»: «و خداوند هر جنبنده اى را از آب آفريد».
در مورد «رتق» و «فتق» كه در دومين آيه به كار رفته ـ و در اصل به معناى پيوستگى و جدايى است ـ، مفسران سخنان بسيارى دارند:
بعضى همان معناى بالا را برگزيده اند، كه زمين وآسمان در آغاز خلقت به صورت توده واحد عظيمى از بخار و گاز سوزان بوده كه بر اثر انفجارات درونى و حركت به دور خود تدريجاً تجزيه شده و كواكب و ستارگان از جمله منظومه شمسى به وجود آمده است.
بعضى ديگر آن را اشاره به يكنواخت بودن مواد جهان مى دانند كه چنان در آغاز درهم فرو رفته بود كه به صورت ماده واحدى خودنمايى مى كرد، اما با گذشت زمان مواد از هم جدا شدند و تركيبات تازه اى آشكار گشت.
جمعى نيز آن را اشاره به عدم نزول باران و رويش گياه از زمين مى دانند يعنى در آغاز آسمان به هم پيوسته بود و بارانى نازل نمى شد و زمين نيز به هم پيوسته بود و گياهى نمى روييد سپس به فرمان خدا آسمان باز شد و باران نازل گشت و زمين باز شد و گياهان روييدند.
روايات متعددى از طرق اهل بيت(عليهم السلام)و همچنين پاره اى از روايات از طرق عامه به معناى اخير اشاره مى كند(3) در حالى كه بعضى ديگر از روايات اشاره اى به تفسير اول دارد.(4) در خطبه اول نهج البلاغه نيز اشاره اى به اين پيوستگى ديده مى شود به هر حال ظاهر آيه با تفسير اول سازگارتر است، هر چند جمع ميان تفاسير فوق نيز مشكلى ندارد و ممكن است هر سه معنا در مفهوم جامع آيه قابل جمع باشد.
قابل توجه اين كه در آيه 27 تا 32 نازعات اينچنين آمده كه: «ءَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ...وَالاَْرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ـ أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ـ وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا»: «آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟! ...و زمين را بعد از آن گسترش داد ـ و از آن آب و گياهش را بيرون آورد ـ و كوهها را استوار ساخت».
اين آيات نيز به خوبى نشان مى دهد كه آفرينش آسمان قبل از زمين بوده و پيدايش آب و گياهان و كوه ها بعد از آن انجام گرفته است.
اين ترتيب، درست همان چيزى است كه علم امروز بر آن تأكيد دارد كه پيدايش زمين بعد از خورشيد بوده و پيدايش آب در سطح زمين و سپس گياهان و همچنين پيدايش كوه ها را بعد از خلقت زمين بر مى شمرد.
پی نوشتها:
1. سوره فصّلت، آيه 11.
2. سوره انبياء، آيه 30.
3. به نور الثقلين، جلد 3، صفحه 424، حديث 52 و 53 و 54 و 55 و الدُّر المنثور، جلد 4، صفحه 317 مراجعه شود.
4. همان مدرك.
|