تفسیر موضوعی قرآن کریم
برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی
قرآن و زندگى در كرات ديگر!
در آيه 29 سوره شورى آمده است: «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّة وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ»: «و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده; و او هرگاه بخواهد بر گردآورى آنها توانا است».
آيا حيات و زندگى مخصوص كره زمين است و كرات ديگر مطلقاً مسكونى نيستند؟ دانشمندان پيشين همواره اين مسأله را با ترديد يا نظرى منفى دنبال مى كردند ولى تحقيقات اخير دانشمندان به ما مى گويد حيات و زندگى مخصوص كره زمين نيست.
در كتاب حيات در جهان از انتشارات مجله لايف چنين مى خوانيم: «بطورى كه دانشمندان حساب كرده اند تنها در كهكشان ما ممكن است ميليون ها ستاره وجود داشته باشد كه سيارات تابع آنها مسكونى باشند».
بعضى قدم را از اين فراتر نهاده اند و عقيده دارند كه در بعضى از كرات آسمانى موجودات زنده بسيار پيشرفته تر از انسان وجود دارند و پيام هاى راديويى از فضا پخش مى كنند و ما هرگز قادر به مثل آن نيستيم و براى گيرنده هاى ما كاملا قابل درك است هر چند زبان آن را نمى دانيم و نمى فهميم.
به هر حال آيه فوق كه با صراحت مى گويد: «خداوند موجودات زنده اى را در زمين و آسمانها منتشر ساخته است»، به خوبى از زندگى موجودات ديگر خبر مى دهد و اين كه تصور كنيم منظور از موجودات زنده آسمان ها، فرشتگان باشد كاملاً اشتباه است، چرا كه واژه دابَّة (جنبنده) تنها به معناى موجودات جسمانى است و بر فرشتگان اطلاق نمى شود، لذا قرآن مجيد آنجا كه مى خواهد از فرشتگان نام ببرد بعد از ذكر دابَّة جداگانه از ملائكه سخن مى گويد، چنانكه در آيه 49 سوره نحل مى خوانيم: «وَللهِِ يَسْجُدُ مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاََْرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلاَئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ»: «نه تنها سايه ها، بلكه) تمام آنچه در آسمانها و زمين از جنبندگان وجود دارد، و همچنين فرشتگان، براى خدا سجده مى كنند، در حالى كه تكبّر نمي ورزند».
به طورى كه مى بينيم ملائكه در مقابل دابَّة قرار گرفته و اين مطلب دليل بر اين است كه دابَّة در آيه مورد بحث فرشتگان را شامل نمى شود.
جالب اين كه فخر رازى در تفسير آيه مورد بحث مى گويد: «بعيد نيست گفته شود كه خداوند در آسمان ها انواعى از موجودات زنده آفريده است كه راه مى روند، همانند انسان ها بر روى زمين»(1).
در حديث جالبى از امير مؤمنان على (عليه السلام)مى خوانيم:
«هذِهِ النُّجومُ الّتى فى السّماءِ مَدائِنُ مِثلُ المَدائنِ الّتى فىِ الارضِ مَربوطَةٌ كُلُّ مَدينة الى عَمود مِن نُور»: «ستارگانى كه در آسمان است شهرهائى است همچون شهرهاى زمين و هر شهرى با شهر ديگر (هر ستاره اى با ستاره ديگر) با ستونى از نور مرتبط است»(2).
روايات ديگرى نيز در اين زمينه در منابع اسلامى آمده است(3).
ناگفته پيدا است كه اين معلومات، از همان منبعى مى جوشد كه قرآن مجيد از آن جوشيده است و گرنه در آن عصر و زمان، هيچ كس آگاهى بر اين مسائل نداشت.
پی نوشتها:
1. تفسير فخر رازى، جلد 27، صفحه 171.
2. سفينة البحار، ماده نجم، جلد 2، صفحه 574.
3. براى اطلاع بيشتر مى توانيد به كتاب الهيئة و الاسلام مراجعه فرماييد.
|