تفسير موضوعي قرآن كريم
برگرفته شده از کتاب پيام قرآن نوشته آيت الله العظمي مکارم شيرازي
نعمت هائى که در تصوّر نمى گنجد!
در قرآن مجید پاره اى از تعبیرات دیده مى شود که از تمام آنچه تاکنون گفته شد فراتر مى رود، زیرا پا را در مرحله اى مى گذارد که از افق افکار همه انسان ها و از دایره اندیشه و تصور و خیال و هم بیرون است، و از آنچه خوانده ایم و نوشته ایم بالاتر است!
تکیه آیات قرآن بر چنین امرى عظمت نعمت هاى الهى را «به زبانى که شرح آن نتوان» بیان مى کند، و این از آیات اعجاب انگیز قرآن است.
مى فرماید: (فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْیُن جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُوْنَ): «هیچکس نمى داند چه پاداش هایى که مایه روشنى چشم هاست براى آنها نهفته شده؟ این جزاى اعمالى است که انجام مى دادند» (الم سجده 17).
در حدیث مشهورى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم: (اِنَّ اللهَ یَقُولُ اَعْدَدْتُ لِعِبادى الصّالِحینَ مالا عَیْنٌ رَأَتْ، وَ لا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَلا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر: «خدا مى فرماید براى بندگان صالحم پاداش هایى فراهم کرده ام که هیچ چشمى ندیده، و هیچ گوشى نشنیده، و بر فکر کسى نگذشته است».(1)
جالب اینکه این بشارت عظیم در قرآن مجید به دنبال توصیف مؤمنان به قیام از بستر در شب ها براى مناجات با پروردگار (نماز شب) و نیز توصیف آنها به انفاق از تمام چیزهایى که در اختیار دارند آمده است، و این نشان مى دهد که در این طاعات و عبادات و اعمال نیک «نماز شب» و «انفاق» از برترین آنها است، و جالب تر اینکه نماز شب عبادتى است مخفیانه و انفاق هاى مخلصانه نیز غالباً مخفیانه است و خداوند پاداش آن را نیز اینچنین مخفى نگه داشت!
این نکته نیز قابل توجه است که تعبیر (قرّةَ اَعْیُن) در اصل به معناى سردى و خنک شدن چشم ها است(2)مى شود سرد و خنک است! در حالى که «اشک غم و اندوه» همواره داغ و سوزان است، و لذا عرب هنگامى که مى خواست بگوید: فلان موضوع یا فلان حادثه شدیداً مایه سرور و خوشحالى است، تعبیر به «قرّة العین یا قرّة اعین» مى کرد و از آنجا که این تعبیر در فارسى وجود ندارد معادل و شبیه آن را به کار مى بریم، و مى گوییم: «مایه روشنى چشم» است.
به هر حال بعضى از کلمات و آیات است که هرچه فکر انسان با آن اوج مى گیرد و پرواز مى کند به گرد آن نمى رسد و هرچه آن را کاوش مى کند به مفاهیم بیشترى دست مى یابد، تا آنجا که فکر باز مى ایستد و اعتراف مى کند که به اعماق مفهوم آن نرسیده است، و آیه مورد بحث که اشاره سربسته و بسیار پرمعنایى به مواهب عظیم و معنوى و روحانى بهشتیان است به راستى این گونه است، چرا که مفهوم آیه این است هیچکس حتى پیامبران مرسل، و فرشتگان مقرب الهى، نیز نمى توانند به این حقیقت پى برند که خداوند براى بندگان خاصش نهفته است؟!
مسلماً آنها درجاتى از قرب ذات پاک او، و مراحلى از وصال دیدار او، و مراتبى از عنایات و الطاف او مى رسند که تا کس بدان نرسد نمى توان آن را درک کند!
و چه زیبا گفته است آن شاعر:
روزى که روم همره جانان به چمن نه لاله وکل بینم و نه سرو وسمن
رازى که میان من و او گفته شود من دانم، واو داند، واو داند و من!
پی نوشتها:
(1). این حدیث را جمع زیادى از مفسّران اسلامى از جمله طبرسى در مجمع البیان، و آلوسى در روح المعانى، و قرطبى در تفسیر خود، و علامه طباطبایى در المیزان، نقل کرده اند، «بخارى» و «مسلم» نیز در کتاب خود آورده اند.
(2). «قرَّ» در لغت (بر وزن حُرّ) به معناى سردى و خنکى است.
|