در هيچ يك از دو غيبت، صغرى و كبرى، پيوند امام دوازدهم، حضرت حجت بن الحسن المهدى (ارواحنا فداه) با مردمان بطور كلّى گسسته نبوده است. زيرا در هر دو غيبت، امر سفارت و نيابت وجود داشته است و دارد و از طريق نيابت و نايبان پيوند امام با مردم برقرار بوده و هست. همانسان كه غيبت امام دوازدهم به دو مرحله تقسيم گشت و به دو گونه بود، نيابت نيز همينگونه داراى دو مرحله و دو گونه است: نيابت خاصّه در غيبت صغرى، و نيابت عامّه در غيبت كبرى.
در ايام غيبت صغري، اگر چه
تودهي مردم از ديدن امام خويش محروم بودند، ليکن ارتباط آنان به طور کامل
قطع نبود و ايشان به وسيله نواب خاص با آن حضرت تماس ميگرفتند. نيابت خاصّه آن است كه امام اشخاصِ خاصّى را نايب خود قرار دهد و به اسم و رسم معرفى كند و هر كدام را به وسيلهى نايب پيش از او به مردم بشناساند.
نيابت عامّه، آن است كه امام، ضابطهاى كلّى به دست دهد، تا در هر عصر فرد شاخصى كه آن ضابطه از همه جهت و در همهى ابعاد بر او صدق مىكند، نايب امام شناخته شود و به نيابت از امام عهده دار سامان بخشى به امور جامعه باشد در امر دين و دنيا.
بنابر اين كسانى كه در دورهى غيبت صغرى نيابت داشتند و با اسم و رسم معرفى شده بودند «نايب خاص» ناميده مىشوند و كسانى كه از آغاز غيبت كبرى نيابت داشتند و دارند و بر طبق ضابطهى معين شده از سوىِ خود امامان به نيابت رسيدهاند، «نايب عام» ناميده مىشوند.
نايبان خاص را «نواب خاص» و «نواب اربعه» مىگويند. نواب اربعه، چنانكه از همين تعبير پيداست، چهار تن بودهاند و همه از علما و زُهّاد و بزرگان شيعه هستند كه در بغداد در طى هفتاد سال دوران غيبت صغرى، عهده دار ارتباط ميان امام زمان (عليه السلام) و شيعيان بودهاند و اموال و نامه هاى شيعيان را به امام و پاسخ آن حضرت را به آنها منتقل مىنمودند. اين چهار تن عبارتند از:
عثمان بن سعيد عمرى
محمد بن عثمان بن سعيد عمرى
حسين بن روح
على بن محمد سيمرى
عثمان بن سعيد عمرى
عثمان بن سعيد عمري بخشي از دوران زندگياش را در جوار امام هادي و امام عسکري (عليهما السلام) گذراند و امين و مورد اعتماد شد و در منصب وکالت آن دو وليّ خدا، با همکاري ديگر وکلا و نمايندگان، لشکر توحيد را اميري کرد. نقطهي اوج زندگي فرزند سعيد، در عصر غيبتِ صغري شکل گرفت و او نخستين نايب خاص حضرت مهدي (عليه السلام) ، حلقهي وصل امت و امام شد. نام بلند آوازه وي «عثمان بن سعيد» بود و كنيهاش «ابو عمرو» و لقبهاى پر افتخارش عبارتند از: «عمروى» «اسدى » «عسكرى» «سمّان» «زيات».
اين ابرمرد امانت و وفا در شهر بغداد ديده از جهان فروبست، تاريخ دقيق رحلتش معلوم نيست ليكن حدود سال 260 هجرى بوده است. وي در يكى از ميادين مهم و مركزى شهر بغداد به نام «ساحه الخلانى»، درون مسجدى به نام«جامع الخلانى»، دفن گرديد.
دليل سه لقب، از پنج لقب، روشن است كه انتساب به بنى اسد و منطقه
نظامى سامرّا و خانوادگى است، امّا دو لقب ديگر بدان جهت به او داده شد كه
در آن جوّ وحشت و ترور و استبداد عبّاسى، به منظور تقيّه و پوشش دادن به
سفارت خويش از جانب امام عصر (ارواحنا فداه) تجارت روغن مىنمود و آن
مسئوليت خطير را در اين پوشش به انجام مىرسانيد .شيعيان
به سوى او مىرفتند و اموال، حقوق، نامهها و پرسشهاى خويش از امام مهدي (ارواحنا فداه) را به او تحويل مىدادند و آن مردِ با درايت و پر شهامت و
اخلاص، آنها را به گونهاى خاصّ، گاه با قرار دادن در ظرفها و پوستهاى
مخصوص حمل آب و روغن، به سوى حضرت مهدى (ارواحنا فداه) مىفرستاد تا دشمن
و جاسوسان پى نبرند.
محمد بن عثمان بن سعيد عمرى
آرامگاه
اين پدر و پسر در يكى از ميادين مهم و مركزى شهر بغداد به نام «ساحه
الخلانى»، درون مسجدى به نام «جامع الخلانى» قرار دارد. بر روى قبر آن
دو، ضريحى نقرهاى و گنبدى بلند با كاشيهاى سبز بر قرار است.
عثمان بن سعيد که غروب آفتاب عمرش را نزديک ميديد. بزرگان
شيعه را نزد خويش فرا خواند و از سفر ابدي خود آگاهشان ساخت و سپس اين خبر
را به آنان اطلاع داد که: «امام زمان (عليه السلام) دستور داده است تا از سفارت فرزندم محمدبن عثمان، شما را آگاه کنم و پس از من هر کس حاجتي داشت نزد او برود!»
عثمان بن سعيد كه از دنيا رفت فرزندش محمدبن عثمان، پس از
غسل دادن او، مراسم کفن و دفنش را انجام داد و با حضور صدها مرد و زن
عزادار، پيکر مطهر او را به خاک سپرد. در هنگامه غم
و حزن، از سوي امام زمان (عليه السلام) توقيعي به محمدبن عثمان صادر شد که
دل مجروح ماتم زدگان را التيام بخشيد؛ هر چند نامه تسليتِ حضرت، خود گوياي
سوگ و ماتم آن اميد اميدواران و پناه بي پناهان بود. امام در پايان اين
نامه مبارک، پسر را در منصب پدر منصوب کرد. توقيع شريف امام از اين قرار
است:
«ما از آنِ خداييم و به سويش باز ميگرديم، در حالي که تسليم فرمان اوييم و
راضي به قضا و مشيّتش. پدرت سعادتمندانه زندگي کرد و با افتخار مرد، خدايش
رحمت کند! و به اوليا و سرورانش ملحق گرداند. او همواره در اطاعت از
امرشان کوشا و بدانچه او را به خداي (عزّ و جلّ) و آنان نزديک ميگرداند،
ساعي بود. خدا رويش را تازه و و شاداب کند و از لغزشش درگذرد و اجر تو را
زياد گرداند و صبر نيکو در مصيبتش به تو عطا فرمايد! تو مصيبت زده شدي و ما
نيز! دوري پدرت تو و ما را بيمناک ساخت و به دلتنگي از تنهايي واداشت. پس
خداوند به رحمت خود او را در آرامگاهش مسرور فرمايد! از کمال سعادت پدرت
آن است که مثل تو فرزندي را به او روزي فرمود تا جانشين پس از او و به امرش
قائم مقامش باشي و براي او طلب آمرزش کني و ميگويم که: ستايش خداي را، پس
همانا قلبهاي شيعيانش را به مکان و جايگاه تو و آنچه پروردگار در تو و نزد
تو قرار داد، نيکو و مسرور شد. خدا تو را کمک کند و نيرو بخشد و دستگيرت
باشد و توفيقت دهد و ولي و حافظ و مواظب و کفايت کنندهات باشد.»
عثمان بن سعيد در سال 305 هجري درگذشت و در يكى از ميادين مهم و مركزى شهر بغداد به نام «ساحه الخلانى»، درون مسجدى به نام«جامع الخلانى»، در كنار مزار پدرش دفن شده و آرامگاه ايشان زيارتگاه است.
حسين بن روح
آرامگاه
او در ميان بازار كهن و قديمى بغداد، معروف به «سوق العطارين» قرار دارد و
داراى صحن و سرا و گنبد و ضريح است و زيارتگاه شيعيان مىباشد.
او بنام «حسين بن روح» بود و كنيهاش «ابوالقاسم» و در لقب به «نوبختى» شهرت داشت. در
جامعهى تشيّع آن روزگار شخصيّت پرآوازه، انديشمند و معروف بود و پيش از
افتخار تصدّى نيابت خاصّ، وكيل دومين سفير حضرت مهدى (ارواحنا فداه) جناب
محمّد بن عثمان بود، هم به املاك او نظارت داشت و هم رابط ميان او و بزرگان
شيعه در نقاط مختلف كشور پهناور اسلامى بود و از اين راه دستورات و
تعليمات اهل بيت (عليهم السلام) و اخبار نهانى را به آنان مىرساند. به
همين جهت، هنگامى كه شيعيان ديدند دومين نايب امام عصر (ارواحنا فداه)
او را امين مىشناسد و به او اعتماد مىكند و به فضيلت و ديندارى او گواهى
مىدهد و او را شايستهى وكالت خويش مىنگرد، به تدريج اعتماد همگى به او
فزونى يافت و مورد توجه همگان قرار گرفت.
اين امتيازات و شرايط و ويژگيها براى «جناب حسين بن روح» پايگاه
پر شكوه مردمى و موقعيّت بلندى بخشيده بود كه همهى مردم با وجود راه و
روش مختلف و هدف و مذهب متفاوت و در سطوح گوناگون به او بهاى بسيار مىدادند و به ديدهى احترام مىنگريستند.
پيش
از رحلت دومين نايب خاص، فرمانى از جانب امام عصر (ارواحنا فداه) صادر
گرديد كه به موجب آن، جناب «محمّد بن عثمان» دستور يافت تا «حسين بن روح» را بجاى خويش معرّفى كند و چنين كرد.
او
آنگونه كه مىبايد اعلان كرد كه جانشينش پس از رحلت، حسين بن روح خواهد
بود و بدين منظور، بزرگان شيعه را گرد آورد و ضمن بياناتى از جمله فرمود: «اگر
من از دنيا رفتم حسين بن روح جانشين من است چرا كه دستور يافتهام او را
بجاى خويش برگزينم، از اين رو در زندگى خود به او مراجعه كنيد و در كارها
به او اعتماد ورزيد»
سومين نايب خاص نيز پس از 21 سال خدمت به حق و عدالت، در 18 شعبان سال 326 هجرى جهان را بدرود گفت.