:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

شنبه 27 آبان 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : هر كس در جهت ياري مظلومي قدم بردارد ، خداوند قدمهايش را در روزي كه قدمها لرزانند استوار مي گرداند .
 
 
 
 
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

  برزخ

اشاره:

«برزخ» به معناى چیزى است که در میان دو شىء حایل شود، سپس این معنا توسعه یافته و به هر امرى که در میان دو چیز یا دو مرحله قرار گیرد، اطلاق شده است.(1)

در اینجا منظور از برزخ، جهانى است که میان دنیا و عالم آخرت قرار دارد. یعنى هنگامى که روح از بدن جدا مى شود، پیش از آن که بار دیگر در قیامت به بدن اصلى باز گردد، در عالمى که میان این دو عالم است و برزخ نامیده مى شود قرار خواهد داشت.

براى اثبات عالم برزخ، دلیل عمده ما دلایل نقلى و آیات و روایات است هرچند این مسأله از طرق عقلى یا حسّى (از طریق تماس و ارتباط با ارواح) نیز امکان پذیر است.

قرآن مجید گرچه بحث زیادى در مورد برزخ ندارد و نسبتاً از کنار آین مسأله ساده گذشته است، ولى با این حال، تعبیرات صریح و روشنى در آیات متعدّدى در این زمینه دارد که مى تواند اصول کلّى مربوط به جهان برزخ را براى  ما روشن سازد.

با این اشاره به قرآن باز مى گردیم و به آیات زیر گوش جان فرا مى دهیم:

1. ( حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ـ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ)(2)

2. ( وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ـ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ) .(3)

3. ( وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لاَّ تَشْعُرُونَ) .(4)

4. ( النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَعَشِیّاً وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ اَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ـ وَإِذْ یَتَحَاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِیباً مِّنَ النَّارِ).(5)

5. ( مِّمَّا خَطِیئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَاُدْخِلُوا نَاراً فَلَمْ یَجِدُوا لَهُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ أَنْصَاراً) .(6)

6. ( قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ـ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ).(7)

7. ( وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ) .(8)

8. ( قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّنْ سَبِیلٍ) .(9)

 
ترجمه:

1. «(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرا رسد، مى گوید: 'پروردگارا! مرا باز گردانید ـ شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم.'(ولى به او مى گویند:) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مى گوید (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه مى دهد) و در پى (مرگ) آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند.»

2. «(اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. ـ آنها بخاطر نعمتهایى که خداونداز فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند و بخاطر کسانى که هنوز به آنها ملحق نشده اند (مجاهدان و شهیدان آینده)، شادمانند که نه ترسى بر آنها است و نه اندوهى خواهند داشت.»

3. «و به آنها که در راه خدا کشته (و شهید) مى شوند، مرده نگویید! بلکه  آنان زنده اند ولى شما نمى فهمید.»

4. «(عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند و روزى که قیامت برپا شود (مى فرماید:) 'فرعونیان را در سخت ترین عذابها وارد کنید.' ـ (به خاطر بیاور) هنگامى را که در آتش دوزخ با هم به گفتگو و ستیزه مى پردازند، ضعیفان به مستکبران مى گویند: 'ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمى از آتش را به جاى ما پذیرا مى شوید؟!'»

5. «(آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند و جز خدا یاورانى براى خود نیافتند.»

6. «(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: 'وارد بهشت شو.' گفت: 'اى کاش قوم من مى دانستند. ـ که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى داشتگان قرار داده است!'»

7. «و روزى که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد مى کنند که جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نکردند! (در گذشته نیز) اینگونه از درک حقیقت باز گردانده مى شدند.»

8. «آنها مى گویند: 'پروردگارا! ما را دوبار میراندى و دوبار زنده کردى، اکنون به گناهان خود معترفیم. آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟'

 
تفسیر و جمع بندى

برزخ و ویژگى هایش

 نخستین آیه، بحث را از چگونگى وضع کفّار و ظالمان و مجرمان آغاز کرده مى فرماید: آنها همچنان به راه نادرست خویش ادامه مى دهند «(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرا رسد، مى گوید: 'پروردگارا! مرا بازگردانید ـ شاید در برابر آنچه ترک کردم (و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم'»: ( حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ـ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ) .

امّا به زودى با جواب منفى آمیخته با دلیل و برهان روبه رو مى شود، به او مى گویند: «(ولى به او مى گویند:) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مى گوید (و اگر بازگردد، همان راه را ادامه مى دهد).»: ( کَلاَّ إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا) .

سپس مى افزاید: «و در پى (مرگ) آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند.»: ( وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ) .

آغاز این آیه اشاره به منزلگاه اول یعنى منزلگاه مرگ است و پایان آن اشاره به منزلگاه دوّم یعنى برزخ است.

گرچه بعضى اصرار دارند که برزخ را در اینجا به معناى حائلى که در میان انسان و درجات عالى بهشت قرار دارد تفسیر کنند ولى جمله: ( إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ): «تا روزى که برانگیخته شوند» قرینه روشنى است بر این که عالم برزخ مرحله اى قبل از روز رستاخیز و بعد از مرگ است.

بعضى نیز برزخ را به معناى مانعى براى بازگشت به این دنیا تفسیر کرده اند. این معنا نیز با ذیل آیه که مى فرماید این برزخ تا روز قیامت ادامه دارد سازگار نیست. (دقّت کنید.)

به این ترتیب، آیه فوق به وضوح اشاره به وجود چنین عالمى در میان دنیا و آخرت مى کند.

تعبیر به «وَراء» گاه به معناى پشت سر و گاه به معناى پیش رو است. چرا که این واژه از ماده «وَرى» (بر وزن سعى) به معناى پوشانیدن است و کسانى که مثلاً در یک طرف دیوار قرار دارند طرف دیگر که براى آنها پوشیده نیست وراء محسوب مى شود. بنابراین انسان در هر سمت دیوار باشد، طرف مقابل وراء است.(10)

در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «اَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ فى الْبَرْزَخِ»: «من از برزخ درباره شما مى ترسم.»

رواى سؤال کرد: «ما الْبَرْزَخُ»: «برزخ چیست؟»

فرمود: «أَلْقَبْرُ مُنْذُ حِینَ مَوْتِه إلى یَوْمِ القِیامَة»: «برزخ همان قبر است از آن زمانى که انسان مى میرد تا روز قیامت.»(11)

در حدیث دیگرى از امام على بن الحسین(علیه السلام) آمده است: «إنَّ ألْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ - أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ الْنِیرانِ»: «قبر باغى از باغ هاى بهشت، یا حفره اى از حفره هاى دوزخ است.»(12)

دوّمین آیه، نخست روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده، با صراحت مى فرماید:

«(اى پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.»: ( وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ) .

در سوّمین آیه، روى سخن را به همه مؤمنان کرده صریحاً مى فرماید: «و به آنها که در راه خدا کشته (و شهید) مى شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده اند ولى شما نمى فهمید.»: ( وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لاَ تَشْعُرُونَ) .

هر دو آیه از دلایل روشن وجود عالم برزخ است ـ هر چند تنها در مورد شهیدان سخن مى گوید ـ زیرا در هر دو مورد سخن از زنده بودن شهیدان و حتّى روزى گرفتن آنها و حضورشان در محضر قرب خدا است.

عجب این که بعضى از مفسّران بدون توجّه به تعبیراتى که در این آیات و آیات بعد از آن آمده که همگى حکایت از حیات شهداء (حیات به معناى واقعى کلمه) مى کند. دست به توجیهاتى زده اند که حیات را به مفهوم مجازى آن منعکس مى کند مانند: زنده بودن نام و آثار آنها، زنده بودن هدایت و طاعت و دین آنها، و یا زنده شدن روز قیامت از قبور!

آیا آنها دقّت نکرده اند که قرآن مى فرماید شهداء نزد پروردگارند و روزى داده مى شوند. به خاطر نعمت هاى فراوانى که خداوند از فضل خود به آنان داده خوشحالند و ترسى از آینده و غمى از گذشته ندارند.

این تعبیرات چگونه با آن مفاهیم مجازى سازگار است؟

به علاوه مى فرماید: شما زندگانى آنها را درک نمى کنید، حال اگر حیات به معناى نام و نشان و هدایت و دین باشد، براى همه قابل درک است.

ظاهراً این دسته از مفسّران نتوانسته اند حیات برزخى را دقیقاً هضم کنند و چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. ولى همان گونه که فخررازى در تفسیر خود مى گوید: غالب مفسّران بر این هستند که حیات در اینجا به معناى حقیقى است.(13)

مرحوم طبرسى در مجمع البیان هرچند چهار تفسیر براى آیه ذکر مى کند، ولى تفسیر اول را که حیات حقیقى است به عنوان تفسیر صحیح آیه بر مى گزیند.(14)

البتّه روایات نیز در این زمینه فراوان است که به خواست خدا بعداً به آن اشاره خواهد شد.

دیگر از عجائب این که به نقل تفسیر المیزان بعضى از مفسّران آیه را مخصوص شهداى بدر مى دانند و مى گویند شامل سایر شهیدان نمى شود! (باید توجّه داشت که شأن نزول آیه اول طبق تصریح مفسّران شهداى اُحد است و شأن نزول آیه دوّم شهداى بدر.(15) ولى به هر حال شأن نزول محدودیتى براى مفهوم آیه در هیچ مورد ایجاد نمى کند و آیه همه شهدا را به طور مطلق در بر مى گیرد.)

جالب این که مرحوم علاّمه طباطبایى بعد از اشاره به این تفسیر مى افزاید:

«بعضى از مفسران در تفسیر آیه قبل از این آیه (یعنى آیه 153 سوره بقره) که دستور به استعانت جستن از صبر مى دهد، از خداوند صبر و شکیبایى در برابر این سخنان لاطائل نموده است!»(16)

ولى به هر حال آیه تنها از شهداى راه خدا سخن مى گوید بى آن که غیر آنها را نفى کند. اینجا است که این سؤال مطرح مى شود: اگر حیات برزخى براى همه انسان ها است، پس شهیدان چه فضیلتى بر دیگران دارند؟!

پاسخ این سؤال روشن است، فضیلت شهداء در نوع حیات آنها است، حیاتى در جوار رحمت و در پیشگاه قرب خدا و غرق انواع نعمت ها و روزى هاى الهى که مسلّماً حیات برزخى دیگران آمیخته با این برکات نیست. 

چهارمین آیه در واقع نقطه مقابل آیات شهداء است، چرا که از عذاب هاى فرعونیان در برزخ سخن مى گوید مى فرماید: «و عذاب شدیدى فرعونیان را فراگرفت»: ( وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ) .

سپس این عذاب الهى را چنین شرح مى دهد: «(عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند و روزى که قیامت برپا شود (مى فرماید:) 'فرعونیان را در سخت ترین عذابها وارد کنید'»:( النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوّاً وَعَشِیّاً وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ اَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ)روشن است آتشى که در آیه به آن اشاره شده که آل فرعون صبح و شام بر آن عرضه مى شوند دوزخ برزخى است، چرا که در پایان آیه مجازات آنها در قیامت به طور جداگانه آمده است و لذا غالب مفسّران این آیه را به عالم برزخ و عذاب قبر تفسیر کرده اند.

قابل توجّه این که در مورد عذاب برزخى آل فرعون مى فرماید: آل فرعون هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند، ولى در مورد عذاب اخروى آنها مى فرماید: دستور داده مى شود آنها را داخل شدیدترین عذاب کنند.

از تفاوت این دو تعبیر (عرضه داشتن و داخل کردن) چنین استفاده مى شود که منظور از آتش، همان آتش دوزخ است، منتها در جهان برزخ از دور آن را مشاهده مى کنند و ناراحت مى شوند و در عالم قیامت از نزدیک و با ورود در آن عذاب مى شوند، این مجازات در برزخ، صبح و شام است و در قیامت مستمر و دائم.

حدیثى که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل شده به وضوح این معنا را تأیید مى کند، مى فرماید: «إنَّ أَحَدَکُمْ إذا ماتَ عُرِضَ عَلَیْهِ مَقْعَدُهُ بالْغَداةِ وَ الْعَشِىِّ، إنْ کانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَمِنَ الجَنَّةِ وَ إنْ کانَ مِنْ أْهْلِ النارِ فَمِنَ النّارِ، یُقالُ هذا مَقْعَدُکَ حِیْنَ یَبْعَثُکَ اللهُ یَوْمَ القِیامَةِ»: «هنگامى که یکى از شما از دنیا برود جایگاه او صبح و شام به او عرضه مى شود. اگر از اهل بهشت باشد جایگاهش در بهشت و اگر از اهل دوزخ باشد جایگاهش در دوزخ، و به او گفته مى شود این جایگاه تو است هنگامى که خداوند تو را در قیامت مبعوث مى کند.»(17)

از این روایات استفاده مى شود که مسأله مخصوص به آل فرعون نیست، بلکه همگان را شامل مى شود.

آیا برزخیان تنها از طریق مشاهده جهنّم و بهشت شکنجه مى بینند یا شاد مى شوند؟ یا این دو در ظاهر وجود آنها نیز اثر مى گذارد؟ همان گونه که اگر انسانى از نزدیک گودال آتشى رد شود گرماى آتش گاهى صورت او را مى سوزاند، و یا اگر از نزدیک باغ خرّم و سرسبزى بگذرد نسیم روح افزا و خوشبوى آن او را به نشاط مى آورد و یا از هر دو طریق پاداش و کیفر مى بینند؟ (روحانى و جسمانى. البتّه منظور جسم مثالى و برزخى است.) احتمال سوّم از همه مناسب تر است (دقّت کنید)

این نکته نیز قابل توجّه است که ظاهر آیه مى فرماید: آل فرعون بر آتش عرضه مى شوند، ولى بعضى از مفسّران گفته اند: این تعبیر کنایه از عکس آن است یعنى آتش بر آنها عرضه مى شود، همان گونه که گفته مى شود «عَرَضْتُ النّاقَةَ عَلَى الْحَوضِ»: «من شتر را بر حوض آب عرضه داشتم» یعنى آب را بر او عرضه کردم (تعبیرى که در حدیث از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)بود نیز همین معنا را تأیید مى کند زیرا مى فرمود: محل آنها در بهشت و دوزخ بر آنها عرضه مى شود.)

در ششمین آیه که سخن از مؤمن آل یاسین است همان مرد با ایمانى که شرح سرگذشت او در سوره یس آمده است، او به یارى رسولان مسیح(علیه السلام) که به شهر انطاکیه آمده بودند برخاست و مردم را نصیحت کرد و اندرز داد که از این رسولان پیروى کنند، ولى قوم لجوج و گهنکار، نه تنها به سخنان این مؤمن پاکباز توجّهى نکردند بلکه بر او شوریدند و شهیدش کردند.)

مى فرماید: «(سرانجام او را شهید کردند و) به او گفته شد: 'وارد بهشت شو. گفت: 'اى کاش قوم من مى دانستند. ـ که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامى داشتگان قرار داده است!'»: ( قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ـ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ) .

روشن است که این جنّت، بهشت قیامت نیست. بلکه بهشت برزخى است. زیرا مؤمن آل یاسین در اینجا آرزو مى کند که قومش در دنیا از سرنوشت او آگاه شوند و بدانند چگونه خداوند او را مشمول غفران قرارداده و گرامى داشته است.

مرحوم طبرسى در مجمع البیان مى گوید: این آیه دلالت بر نعمت هاى قبر (برزخ) مى کند، چون مؤمن آل یاسین این سخن را هنگامى بیان کرد که قوم او زنده بودند و هنگامى که نعمت در قبر تصوّر شود عذاب قبر نیز ممکن است.(18)

در بسیارى از تفاسیر آمده است که این مرد با ایمان شخصى بنام حبیب نجّار بود و این که مؤمن آل یس در بعضى از روایات نامیده شده(19) ظاهراً به خاطر آن است که مرد با ایمانى بوده که شرح حال او در سوره یس آمده است و لذا بعضى گفته اند که آل در اینجا زائد است و به معناى مؤمن یس مى باشد.(20)

هفتمین آیه اشاره به وضع مجرمان در قیامت مى کند و مى فرماید: «و روزى که قیامت برپا شود، مجرمان سوگند یاد مى کنند که جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نکردند!»: ( وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةِ) .

سپس مى افزاید: «(در گذشته نیز) اینگونه از درک حقیقت باز گردانده مى شدند»: ( کَذَلِکَ کَانُوا یُؤْفَکُونَ) .

گرچه در این آیه سخن از محل توقف آنها به میان نیامده ولى آیه بعد از آن گواه بر این است که منظور توقف در جهان برزخ است، چرا که مى فرماید: «ولى کسانى که علم و ایمان به آنان داده شده مى گویند: 'شما به فرمان خدا تا روز قیامت (در عالم برزخ) درنگ کردید و این روز رستاخیز است، امّا شما نمى دانستید'»: ( وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالاِْیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتَابِ اللهِ إِلَى یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَلَکِنَّکُمْ کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ) .

این تعبیر نشان مى دهد که توقف آنها تا روز قیامت ادامه دارد و این جز در مورد برزخ صحیح نیست.

جمعى از مفسّران بزرگ همین تفسیر را برگزیده اند که آیه اشاره به حیات برزخى مى کند، در حالى که بعضى آن را اشاره به توقّف در دنیا مى دانند که مجرمان آن را بسیار کم مى شمرند، همچون ساعتى زودگذر و گاه آیه 46 سوره نازعات را نیز گواه بر آن گرفته اند که مى فرماید: ( کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا) : «در آن روز که قیامت را مى بینند احساس مى کنند که گویا توقّفشان (در دنیا و برزخ) جز شامگاهى یا صبحگاهى بیشتر نبوده است!»

ولى هیچ نشانه روشنى در همین آیه نیز وجود ندارد که منظور توقف در دنیا باشد، بلکه در آن نیز احتمال توقف در عالم برزخ وجود دارد.

از این گذشته آیه مورد بحث با توجّه به این که پایان این توقف را روز قیامت ذکر مى کند، نمى تواند تفسیرى جز برزخ داشته باشد.

در اینجا این سؤال پیش مى آید که چگونه آنها مدت طولانى عالم برزخ را این گونه کوچک و کم مى شمرند؟

پاسخ این سؤال با توجّه به یک نکته روشن است و آن این که: هنگامى که به انسان وعده شیرین و جالبى داده شود و آتش شوقش براى وصول به آن هر لحظه برافروخته تر گردد، ساعات و دقایق بر او بسیار دیر مى گذرد و گاه یک ساعت به منزله روزها و سال ها است. به عکس هنگامى که وعده مجازات دردناکى داده شود انسان میل دارد چرخ زمان متوقّف گردد و گاه روزها و ماه ها به قدرى در نظرش به سرعت مى گذرد که گویى لحظه ها و دقایقى بیشتر نبوده و چنین است سرنوشت مجرمان در قیامت!

درست است که در عالم برزخ نیز از عذاب الهى بى نصیب نیستند امّا عذاب برزخى کجا و عذاب عالم قیامت کجا؟!

این احتمال نیز وجود دارد که عالم برزخ بعد از آغاز عذاب قبر براى گروهى حکم خواب را دارد و طبیعى است که آنها بعد از قیام قیامت که به منزله بیدارى است، ندانند چه مقدار توقف کرده اند؟

از آنجا که در برزخ همه حقایق بر انسان منکشف و آشکار نمى شود، جاى تعجّب نیست که این گونه امور بر آنها مخفى بماند، البته در قیامت که «یَوْمُ البُرُوزِ» است حقایق به خوبى آشکار مى گردد.

در هشتمین آیه مورد بحث از زبان کفار چنین نقل مى کند که در قیامت به پیشگاه خداوند عرضه مى دارند: «آنها مى گویند: 'پروردگارا! ما را دوبار میراندى و دوبار زنده کردى، اکنون به گناهان خود معترفیم; آیا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟'»: ( قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوج مِّنْ سَبِیلٍ)

دلالت این آیه بر وجود جهان برزخ از این نظر است که تصوّر دو مرگ و دو حیات بدون قبول عالم برزخ ممکن نیست. یعنى مرگ از زندگى دنیا و سپس حیات برزخى و باز مرگ از حیات برزخى و سپس زندگى در عالم آخرت.

این به خاطر آن است که در پایان این جهان و به اصطلاح هنگام نفخه صور، نه تنها انسان ها که همه فرشتگان و ارواح مردگان که در قالب هاى مثالى در جهان برزخ هستند به مقتضاى ( فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمَوَاتِ وَمَنْ فِی الاَْرْضِ)(21)مى میرند و کسى جز ذات پاک خدا در آن روز زنده نمى ماند. بنابراین بعد از حیات برزخى نیز مرگى وجود دارد.

امّا حیات عالم دنیا از این حساب خارج است، چون در آیه شریفه سخن از دو حیات بعد از مرگ است، در حالى که حیات دنیا بعد از مرگ نیست.

ولى بعضى احتمال داده اند که منظور از مرگ اول، قبل از وجود انسان در دنیا در زمانى که خاک بود، مى باشد. بنابراین زندگى اول نیز زندگى این دنیا خواهد بود و مرگ دوّم در پایان این جهان است و حیات دوّم در رستاخیز. شبیه چیزى که در آیه 28 سوره بقره آمده است: ( کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللهِ وَکُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ): «چگونه به خداوند کفر مي ورزید، در حالى که شما مردگان (و اجسام بى روحى) بودید و او به شما زندگى بخشید. سپس شما را مى میراند و بار دیگر شما را زنده مى کند سپس به سوى او بازگردانده مى شوید؟!».

ولى روشن است که تعبیر به مرگ اول صحیح است، امّا میرانیدن صحیح نیست. به تعبیر دیگر زمانى که انسان خاک بود، مرده بود، نه این که خداوند او را میرانده بود. چون میرانیدن حتماً باید بعد از حیات باشد. بنابراین تعبیر آیه مورد بحث جز با تفسیر اول (عالم برزخ) تطبیق نمى کند، مگر این که براى میراندن معناى مجازى در نظر گرفته شود و آن هم بدون قرینه جایز نیست.

بعضى نیز به این آیه، استدلال براى حیات در قبر کرده اند. حیاتى که بعد از مدت کوتاهى به مرگ مى انجامد (و در واقع آن هم نوعى حیات برزخى موقّت است)

در این که حیات در قبر چگونه است؟ آیا جسمانى است یا برزخى و در قابل مثالى؟ یا نیمه جسمانى؟ در میان دانشمندان گفتگو است و به خواست خدا بعداً به آن اشاره خواهیم کرد.


نتیجه بحث

از مجموع آیات هشت گانه فوق نظر قرآن مجید درباره عالم برزخ ـ جهانى که فاصله میان این دنیا و عالم آخرت است ـ تا حد زیادى روشن مى شود و به فرض که بعضى از این آیات جاى گفتگو داشته باشد صراحت آیات دیگر (مانند آیات نخستین) جایى براى تردید باقى نمى گذارد.

به علاوه تعبیر از مرگ به «توفى» (قبض ارواح) در آیات متعدّد قرآن اشاره زنده و روشنى به وجود جهان برزخ است.

منتها در آیات قرآن شرح زیادى درباره جزئیات جهان برزخ به چشم نمى خورد و تنها اصل وجود این جهان و بخشى از پاداش هاى نیکوکاران و مجازات هاى بدکاران در آن آمده است، ولى در اخبار و روایات اسلامى تفاصیل زیادى در این زمینه وجود دارد که به قسمتى اشاره خواهیم کرد.




پی نوشتها

1. در سوره رحمان، آیه 20 درباره دریاى آب شیرین و شور که در کنار هم قرار دارند مى فرماید: ( بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَ یَبْغِیَانِ): «در میان آن دو مانعى است که یکى بر دیگرى غلبه نمى کند (و به هم نمى آمیزند)».

2. سوره مؤمنون، آیات 99 - 100.
3. سوره آل عمران، آیات 169 - 170.
4. سوره بقره، آیه 154.
5. سوره غافر، آیات 46 - 47.
6. سوره نوح، آیه 25.
7. سوره یس، آیات 26 - 27.
8. سوره روم، آیه 55.
9. سوره غافر، آیه 11.

10. مفردات راغب، مادّه «ورى».
11. تفسیر برهان، جلد 3، صحفه 120، حدیث 2 و1.
12. تفسیر برهان، جلد 3، صفحه 120، حدیث 2 و 1.
13. تفسیر کبیر فخررازى، جلد 4، صفحه 145.
14. مجمع البیان، جلد 1 و 2، صحفه 236.
15. بعضى نیز گفته اند: آیه سوره آل عمران، در مورد شهداى بدر نازل شده در حالى که شأن نزول آیه بقره شهداى بدر و احد هر دو مى باشد.
16. المیزان، جلد 1، صفحه 352.
17. مجمع البیان این حدیث را از صحیح بخارى و مسلم، ذیل آیه فوق نقل کرده است. (جلد 7 و 8، صفحه 526)
18. مجمع البیان، جلد 7 و 8، صفحه 421.
19. تفسیر درالمنثور طبق نقل المیزان، جلد 17، صفحه 76.
20. تفسیر ابوالفتوح رازى، جلد 9، صفحه 270 (پاورقى هاى مرحوم علامه شعرانى).
21. سوره زمر، آیه 68.


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  محفل انس با قرآن کریم به مناسبت ایام بهار قرآن در محل بنیاد تعاون سپاه کشور
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد