:جستجو
مراکز قرآنی
منتخبين مراكز قرآني
تفسیر نور
تواشیح
پرتال ثامن الائمه
زمان
 

سه شنبه 18 مهر 1402

 
 
خلاصه آمار سايت
 
 
 
 
.امام علي (عليه السلام) مي فرمايند : سخن بگوييد تا شناخته شويد زيرا كه انسان در زير زبان خود پنهان است .
 
 
 

 

 
تفسير موضوعي قرآن كريم

برگرفته شده از کتاب پیام قرآن نوشته آیت الله العظمی مکارم شیرازی

محدوده علم غیب و چگونگى آن

در این که انبیاء و امامان معصوم(علیهم السلام) از علم غیب به تعلیم الهى آگاهند بحثى نیست، و دلایل آن مشروحاً در بحث هاى گذشته آمده است.
ولى در چگونگى این علم و همچنین در وسعت و گسترش آن سخن بسیار است، و این مسأله از پیچیده ترین مسائلى است که در این گونه مباحث به چشم مى خورد، اخبار متفاوتى در مورد آن وارد شده و از سوى دانشمندان نیز اظهار نظرهاى مختلفى دیده مى شود و مجموع احتمالات اساسى و قابل ملاحظه در این مسأله به شرح زیر است:
1- آنها همه چیز را بالفعل مى دانند جز بخش ویژه اى که مخصوص ذات پاک خدا است، مانند علوم پنجگانه اى که در آخر سوره لقمان آمده که و قبلاً به آنها اشاره شد، و مانند علم به کنه ذات پروردگار و اسماء و صفات او.
شاهد این سخن روایات متعدّدى است که با صراحت مى گوید: «عِلْمُ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتّى تَقُومُ السَّاعَةُ»: «امامان علم به آنچه بوده و خواهد بود تا روز قیامت را دارا هستند،» و مسلّماً پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به طریق اولى آگاهى داشت.
مرحوم کلینى در اصول کافى، بابى تحت عنوان: «اِنَّ الاَْئِمَّةَ(علیهم السلام) یَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ وَ اِنَّهُ لاَیَخْفى عَلَیْهِمُ الشَّىْءُ»: «امامان از آنچه در گذشته یا آینده واقع مى شود آگاهند و چیزى بر آنها مخفى نیست» آورده است.(1)
2- آنها همه این امور را مى دانند امّا بالقّوه نه بالفعل. یعنى هرگاه بخواهند و اراده کنندکه چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب باخبر مى شوند، یا این که در هر حال که خدا اراده کند و به اصطلاح حالت بسط به آنها دست دهد از این اسرار با خبر مى شوند و در زمانى که این اراده گرفته شود و به اصطلاح حالت قبض حاصل گردد، این علوم موقّتاً پنهان مى شود.
شاهد این نظر (در شکل اول) روایاتى است که مى گوید: امامان و پیشوایان معصوم هنگامى که مى خواستند چیزى را بدانند، مى دانستند، مرحوم کلینى در این زمینه بابى در اصول کافى منعقد کرده است تحت عنوان: «اِنَّ الاَْئِمَّةَ اِذَا شَاؤُوا اَنْ یَعْلَمُوا عَلِمُوا»: «امامان هرگاه اراده مى کردند چیزى را بدانند، مى دانستند.»(2)
این بیان در مورد علم پیامبران و امامان بسیارى از مشکلات را نیز حل مى کند، از جمله این که چرا مثلا امام حسن(علیه السلام) از کوزه زهرآلود آب نوشید؟ و امام هشتم(علیه السلام)انگور یا انار زهر آلوده را تناول فرمود؟ چرا فلان فرد ناباب را به عنوان قاضى یا فرماندار انتخاب کردند؟ و چرا یعقوب (علیه السلام)از وضع خود این همه نگران بود با این که فرزندش مقامات عالى را طى مى کرد و سرانجام فراق، مبدّل به وصال مى شد؟ چرا... ؟و چرا...؟
در تمام این موارد ممکن است گفته شود آنها اگر مى خواستند بدانند مى دانستند، ولى آنها مى دانستند که خداوند براى امتحان یا مصالح دیگر به آنها اجازه نداده است آگاهى پیدا کنند.
با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى با مقامات آنها ذکر شده باشد و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد، اگر او بخواهد از این حقایق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.
3- منظور از آگاهى معصومین از علم غیب، آگاهى از تمام مسائلى است که به نحوى با هدایت بشر ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم دارد، بنابراین آنها از تمام معارف و احکام و تواریخ انبیاء و مسائل آفرینش و حوادث گذشته و آینده، تا آن جا که ارتباط با هدایت انسان ها دارد، «بالفعل» آگاهند، اما ضرورتى ندارد که خارج از این دایره را براى آنها قائل شویم.
روایات متعدّدى را سابقاً اشاره کردیم همچنین درروایات دیکرى مى گوید: «اِنَّ اللهَ اَحْکَمُ وَ اَکْرَمُ وَ اَجَلُّ وَ اَعْظَمُ وَ اَعْدَلُ مِنْ اَنْ یَحْتَجَّ بِحُجَّة ثُمَّ یُغَیِّبُ عَنْهُ شَیْئاً مِنْ اُمُورِهِمْ»: «خداوند حکیم تر و گرامى تر و بزرگوارتر و با عظمت تر و عادل تر از آن است که حجّتى (براى خلق) قرار دهد، سپس چیزى از امور آنها را از او مخفى دارد»(3)
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ زَعَمَ اَنَّ اللهَ یَحْتَجُّ بِعَبْد فى بِلاَدِهِ ثُمَّ یَسْتُرُ عَنْهُ جَمیعَ مَا یَحْتَاجُ اِلَیْهِ فَقَدْ اِفْتَرَى عَلَى اللهِ!»: «کسى که گمان مى کند خداوند بنده اى را حجّت خود در سرزمین هاى خویش ( و میان بندگان ) قرار مى دهد سپس تمام آنچه را که نیاز به آن دارد از او مکتوم مى دارد دروغ بر خدا بسته است!».(4)
اینها همه اشاره به علوم مورد نیاز براى هدایت خلق است.
4- آنها به تمام اسرار غیب آگاهند ولى آگاهى آنها بر اصول کلّى است، در همه جا کلیات را مى دانند در حالى که علم به تمام کلّیات و جزئیات عالم، مخصوص ذات پاک خدا است.
در حقیقت این سخن شبیه چیزى است که در روایات متعددّى آمده است که امام على(علیه السلام)فرمود: «اِنَّ رَسُولَ اللهِ(صلى الله علیه وآله) عَلَّمَنى اَلْفَ بَاب مِنَ الْحَلاَلِ وَ الْحَرَامِ وَ مِمَّا کَانَ وَ مِمَّا یَکُونُ اِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، کُلُّ بَاب مِنْهَا یَفْتَحُ اَلْفَ باب فَذلِکَ اَلْفَ اَلْفَ باب»: «رسول خدا هزار باب از حلال و حرام و از آنچه در گذشته واقع شده و یا در آینده تا روز قیامت واقع مى شود به من تعلیم داد که هر بابى هزار باب را مى گشاید، و آن هزار هزار باب است».(5)
عدد هزار در این احادیث خواه عدد تعداد باشد یا تکثیر، دلیل بر گسترش فوق العاده ابواب علومى است که پیامبر به آن حضرت آموخت; و نیز اشاره به آن است که این ابواب مشتمل بر یک سلسله اصول کلى بوده که از آنها صدها یا هزاران باب دیگر گشوده مى شود.
این نکته نیز قابل توجّه است که حدیث: «اِذَا شَاؤُوا اَنْ یَعْلَمُوا عَلِمُوا»: «هرگاه بخواهند بدانند، مى دانند.» ممکن است اشاره به همین معنا باشد که آنها هرگاه بخواهند از بعضى جزئیات آگاه شوند به اصول کلّى که از سوى خداوند یا پیامبر(صلى الله علیه وآله)به آنها تعلیم شده است مراجعه کرده، به وسیله آن آگاه مى شوند.
5- علم آنها به همه حقایق عالم، در ارتباط با لوح محو و اثبات است در حالى که علم خداوند به تمام حقایق، در ارتباط با لوح محفوظ مى باشد.
توضیح این که: حوادث جهان هستى دو مرحله دارند: مرحله قطعیت که هیچ گونه دگرگونى در آن راه ندارد، یعنى یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالم حاضر است و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهاى آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را مى داند و خبر مى دهد، و در لسان آیات و روایات از این مرحله به اُمُّ الْکِتَاب یا لوح محفوظ تعبیر شده.
مرحله دیگر مرحله غیر قطعى یا به تعبیر دیگر مرحله مشروط است، در این مرحله شخص عالم از علل حوادث آگاه است امّا ممکن است تمام شرایط و موانع آن نزد او روشن نباشد و لذا نمى تواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد اما به طور مشروط مى تواند، و این همان چیزى است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده است .
تفاوت علم پروردگار با علوم انبیاء و اولیاء تفاوت میان این دو مرحله است، یعنى علاوه بر این که یکى ذاتى و مستقل و دیگرى اکتسابى و غیر مستقل است، یکى جنبه قطعیت دارد و دیگرى ندارد.
6- آخرین سخن و آخرین نظریه اى که مى توان در مورد چگونگى آگاهى انبیاء و اولیاء به اسرار غیب بیان کرد این است که آنها به طور اجمال از اسرار غیب باخبرند، اما محدوده علم آنها چه اندازه است؟ ما دقیقاً نمى دانیم، همین اندازه مى دانیم که خداوند عالم، هرچه مصلحت بداند و لازم باشد به آنها تعلیم مى دهد، امّا چگونه و چه اندازه؟ براى ما روشن نیست.
این طرق شش گانه اى بودکه براى پاسخ گفتن به مسأله چگونگى آگاهى انبیاء و اولیاء به اسرار غیب و محدوده آن مى توان اظهار داشت.
از آن جا که بحث پیرامون تمام جزئیات مربوط به علم غیب در خور کتاب مستقل و جداگانه اى است، بعلاوه هدف اصلى ما از طرح این مباحث مطلب دیگرى مى باشد ـ و آن رفع تضادّى است که بعضى از ناآگاهان در میان آیات مربوط به علم غیب پنداشته اند ـ شرح بیشتر را در این زمینه و انتخاب نظریه اى را که از میان این نظریات قوى تر است به بحث خاص خود موکول مى کنیم.



پی نوشتها:

1. اصول کافى، جلد 1، صفحه 258 (مرحوم کلینى در این باب 6 روایت ذکر کرده) و مرحوم علاّمه مجلسى در مرآت العقول ، جلد 3 از صفحه 129 تا 134 به شرح این روایات پرداخته است.
2. همان مدرک، صفحه 258 (در این باب سه روایت به همین مضمون نقل شده است) مرحوم علاّمه مجلسى در مرآت العقول نیز در جلد 3، صفحه 118 به آنها اشاره کرده است.
3. بحارالنوار، جلد 26، صفحه 138، حدیث 5 (این حدیث در چند صفحه پیش نیز بااندکى تفاوت آمده بود ).
4. همان مدرک، صفحه 139، حدیث 8.
5. مرحوم علاّمه مجلسى در جلد چهلم بابى تحت همین عنوان «اِنَّ النَّبِىَّ(صلى الله علیه وآله) عَلَّمَهُ اَلْفَ باب»منعقد کرده و 82 حدیث در این زمینه نقل کرده است که آنچه در بالا آوردیم، حدیث ششم است (بحارالانوار، جلد 40، صفحه 130).


 
عکس روز
 

 
 
نوا
 

Salavate emam reza

 
 
ورود اعضاء
   
 
اخبار قرآني
 
 
  موسسه فرهنگی قرآن وعترت ثامن‌الائمه علیه السلام در نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت اصفهان
  حضور پسران ودختران نسیم رحمت در جشن انقلاب و راهپیمایی ۲۲ بهمن ماه سال 1402
  مراسم آیین نمادین زنگ انقلاب به مناسبت دهه فجر
  جشن عبادت دانش آموزان سوم دبستان دخترانه نسیم رحمت
  حضور خادمان امام رضا در دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم رحمت
  جشن پایان سال تحصیلی نوآموزان پیش دبستانی های موسسه فرهنگی آموزشی نسیم رحمت رضوی
  برگزاری همایش اساتید، مربیان و معلمین موسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیهم السلام و نسیم رحمت رضوی
  برگزاری محفل انس با قرآن کریم در شهر افوس با همکاری مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت ثامن الائمه علیه السلام
  به وقت کلاس رباتیک
  مراسم تجلیل از رتبه اول مسابقات بین المللی کشور کرواسی و رتبه اول مسابقات تلویزیونی کشوری اسراء
 
 
 
میهمانان دانشجویان خردسالان   فارسی العربیة English
كليه حقوق اين سايت مربوط به مؤسسه ثامن الائمه(ع) ميباشد